عزیز دل مامان

لذت واقعی زندگی وقتیه که توی آغوشمی و از بوی موها و تنت لبریز می شم...

وقتی که منو می بوسی نه یک بار و دوبار،حداقل سه بار! وقتی دستای کوچیکتو دور گردنم حلقه می کنی و سرتو رو شونه ام می ذاری...

وقتی با اون صدای قشنگت برام شعر می خونی و قصه می گی ...

وقتی میام مهد کودک دنبالت و تو با اشتیاق میای پیشم و چشمای قشنگت از شادی برق می زنه...

وقتی از دستت عصبانی می شم و می خوام دعوات کنم با ملایمت می گی:"عصبانی نشو عزیزم!"

وقتی بی حوصله ام و با مهربونی می پرسی:"چی شده مامان جون؟"


وقتی با همه بچگی این همه خوبی و این همه مهربون...


چه اهمیتی داره این همه چیزی که به کام من نیست وقتی تو هستی!



کاش مادر بهتری بودم...