ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
چهار کلاف کاموای قرمز خونی براق از برند محبوبم گرفتم و مدلی رو که یک هفته تمام با زیر و رو کردن اینستاگرام برای بافت یک بلوز مجلسی طور برای خودم پسندیدم رو سر انداختم. از همون دفعاتیه که دنبال مدل گشتن و بافتن، بیشتر برام جنبه تمدد اعصاب داره تا نیاز! هر چی نباشه زندگی یادم داده که دنیا نه شادی و خوشیش موندگاره و نه غم و ناراحتیش، که در پس اتفاقات ناخوشایند هم حکمتی هست و درسی و شاید اصلا خیر و برکتی. اصلا همین که این قدر بزرگ شدم که اینا رو درک کنم و بپذیرم و نذارم وضعیت جدید پیش اومده در خانواده_ که امیدوار بودم پیش نیاد_ به همم بریزه جای بسی شکر داره!
همراه برگ های برجسته ای که با دقت می بافم، افکار مزاحم رو پس می زنم و سعی می کنم خوش بین باشم که شاید وضعیت جدید بهتر هم باشه و آرامش بیشتری همراه داشته باشه. به امید خدا!
بافتن رو از کجا یاد گرفتی؟ کلاس رفتی؟
خیلی دوست دارم یاد بگیرم
در حد شال و کلاه.
به نظرم از کلیپ های توی نت میتونم یاد بگیرم؟
نه کلاس نرفتم. قدیم ها یه مقدار اصول ابتداییش رو از مادربزرگ و عمه ام یاد گرفتم بعد تو فضای مجازی با دیدن آموزش ها و مدلهای مختلف و تمرین و به خاطر علاقه زیاد بیشتر یاد گرفتم و پیشرفته تر شدم.