831

دیروز با رفقای جان در دل طبیعت  جمع شدیم دور هم، سفره حضرت رقیه انداختیم که هر کدوممون یک چیزش رو تقبل و آماده کرده بود، زیارت عاشورا خوندیم و یه روضه کوچیک، همراه آماده کردن بسته های لوازم التحریر برای بچه های بی بضاعت به نیت شادی روح دوست عزیزی که از بینمون سفر کرده بود و هفته قبل همین جمع در بهشت زهرای تهران برای تشییع و خاکسپاریش دور هم جمع شده بودیم. هفته ای که تلخ و سنگین و غمگین گذشت و زندگی روی جدیدی از خودش رو با گذاشتن داغ رفیق روی دلمون نشون داد. داغی که خیلی سخت و اساسی تکونمون داد و عمیق تر از همیشه به یادمون آورد که فرصت زندگی خیلی محدوده و مرگ یک دفعه ای و بی خبر می رسه، که باید یه برنامه درست و حسابی برای بهره بردن بیشتر و بهتر از این  فرصت محدود داشته باشیم...

نظرات 2 + ارسال نظر
سمانه سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 07:04 ب.ظ https://weronika.blogsky.com/

قبول باشه
روح اون دوست عزیز شاد

ان شاالله. ممنونم

حاج خانوم چهارشنبه 24 شهریور 1400 ساعت 08:44 ب.ظ http://manare.blogsky.com

سلام
خدا رحمتشون کنه، روحشون شاد

سلام.
ممنونم ان شاالله.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد