778

بعد ماه ها و ماه ها، دیشب دو تایی حوالی ساعت نه شب خوابیدن، در واقع بعد از چند روز کم خوابی و مقاومت در برابر خوابیدن بیهوش شدن! آشپزخونه رو که جمع و جور کردم، یه فیلم سینمایی که دیدم، یک مقدار کتاب خوندم و یک کم هم تو اینستاگرام چرخیدم شده دوازده شب که اونم یه دفعه با عقب کشیده شدن ساعت ها شده یازده!  یک شب پر‌بار و پر از وقت فراغت که بعد انجام کلی کار نسبت به شب های قبل زودتر هم خوابیدم و صبح مجبور نبودم مثل کتک خورده ها خودم رو از تخت خواب بیرون بکشم! هم چنین مجبور نبودم کلی وقت با بچه ها سر و کله بزنم و نازشون رو بکشم تا از خواب بیدارشون کنم چون خودشون قبل از من بیدار شده و مشغول بازی بودن! 

به این مدل شب های در آرامش و سکوت و فراغت خیلی نیاز دارم و اصولا باید برنامه زندگی به همین ترتیب پیش بره و پیش هم می رفت اگه بچه ها درست و حسابی می رفتن مدرسه و انرژی شون اون جا تخلیه می شد!

 خیر نبینی کرونا!!!



نظرات 2 + ارسال نظر
سها سه‌شنبه 1 مهر 1399 ساعت 07:44 ق.ظ http://Www.mjsoha.com

سلام گلابتون عزیزم، چه خوبه که هنوز سنت وبلاگ نویسی رو ادامه میدین، نوشتن برای دل خودتون، الهی حال جان وجهانتون بهشت ترین باشه، کلی سرحال اومدم دیدم بالاخره هستن کسانی که هنوز این راه قشنگ رو دنبال میکنن، دوستون دارم..روز وعاقبتتون بخیرترین باشه الهی.. من سها..

سلام. ممنون از نظر لطفت و محبتتون! سلامت باشی.

مونا دوشنبه 7 مهر 1399 ساعت 03:36 ب.ظ https://motherofflowers.blogsky.com/

سلام....از این شب هایم آرزوست...دختر بزرگم که سه ساله شد تونستم فراغتی این چنین پیدا کنم و کمی فلسفه بخوانم و شماره دوزی انجام بدم،اما آلان با تولد دختر دومی فقط دوست دارم بخوابم تا کمبود خواب های نوزاد داری جبران بشود
اگر کرونا نبود چقدر خوب بود بچه ها مدرسه می رفتند

سلام.
چنین شبایی آرزوی همه مادراس! شما هم تا چند سال دیگه بهش میرسی الان از وجود دختر کوچولوت لذت ببر!
خدا دخترای گلتون رو حفظ کنه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد