650

گل پسر که از مدرسه بر می گرده، جوری خانوم کوچولو رو بغل می کنه و دوتایی شروع می کنن به قربون صدقه هم رفتن و ابراز دلتنگی کردن که انگار یه مدت طولانی از هم دور بودن!
هر چند که عمر مفید این عاشقانه خواهر برادری نهایتا نیم ساعته و بعدش گله و شکایت ها و غر زدن ها شروع می شه و گاهی تا یک ساعت بعد کار به جیغ و داد و دعوای شدید هم می کشه! دلم می خواست اوضاع همیشه مثل همون نیم ساعت اول گل و بلبل باشه که یه آرزوی محاله!!!
مهد کودک خانوم کوچولو تموم شد و مدرسه گل پسر هم هفته دیگه تموم می شه و من مشتاقانه در انتظار شروع تعطیلات تابستونی ام. نه از این جهت که دو تایی قراره از صبح تا شب خونه باشن و میزان کشمش ها و دعواها و غر زدن هاشون سیر صعودی داشته باشه، بلکه از این جهت که مجبور نباشم صبح ها زود از خواب بیدار بشم و اول گل پسر رو با ناز کشیدن بیدار کنم و صبحانه بدم و ببرم مدرسه، بعد برگردم و این پروسه رو از اول با خانوم کوچولو تکرار کنم! از این جهت تنبلانه  که صبح ها در پناه نور گرم آفتاب بتونم ساعات بیشتری رو در رختخواب بگذرونم!

نظرات 1 + ارسال نظر
تیرداد سه‌شنبه 24 اردیبهشت 1398 ساعت 01:30 ب.ظ

مهد مگه تعطیل میشه؟؟؟پسر ما که چهرفصل میره

خانوم کوچولو پیش‌دبستانی یک میرفت که دوره اش تموم شد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد