ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آش بار گذاشتم، از همون آش ترخینه دوغی که درست دو هفته پیش تو یه یکشنبه بارونی پخته بودم. اون روز شازده سفر بود و آش رو به نیت آش پشت پاش خورده بودیم، امروز خواستم که دور هم آش بزنیم بر بدن! آشمون داره تو قابلمه ریز ریز می جوشه و جا می افته. می خوام آش خورون امشب شروعی باشه برای این که تلخی ها و بدحالی های هفته های اخیرم پر بکشن و برن، که دوباره قشنگی ها و نعمت های زندگیم رو غالب کنم رو همه ی زشتی ها و بدی هاش و سعی کنم حال خونه و خونواده رو خوب نگه دارم! با خدا در دل کردم و معذرت خواهی بابت تمام غرغرها و منفی نگری هام و ازش خواستم اینا رو نذاره پای ناشکری کردنم!
بوی آش و پیاز داغ تو خونه پیچیده و صدای تق تق میل های بافتنیم شده موزیک پس زمینه! دارم برای خانم کوچولو یه ژاکت بنفش می بافم، بعد از مدت ها بافتن با قلاب رفتم سراغ میل بافتنی و حس خوب و نوستالوژیک زیر و رو بافتن و برخورد سرِ میل به هم! نقشه دوخت یه پالتو برای خودم رو هم تو پس زمینه ذهنم دارم و ... بله! باید علی رغم همه مشکلات زندگی کرد!
طرز پختشم مینویسی دوستم؟
من مثل آش جو درست میکنم. عدس، لوبیا چیتی، نخود، ترخینه، سبزی و...
وبلاگت رو دوست دارم.خیلی
ممنونم. نظر لطفتونه