457

بعد مدتی نداشتن یه خواب درست شبانه که سخت خوابم می برد، خوابم عمیق نمی شد و چند بار از خواب می پریدم و کلافگی های ناشی از اون، به توصیه دوست عزیزی رفتم سراغ خوردن دم نوش. ترکیبی از گل گاوزبان، به لیمو، بهار نارنج و گل محمدی که با کمی آبلیموی تازه و نبات باعث خواب راحت و عمیق شبانه ام شده!

البته که مساله که دمنوش خوردن و این گونه موارد نیست، مساله اصلی کم شدن ایمان و توکل منه! که یادم رفته قدرت خدا بزرگ تر از همه مشکلات ریز و درشت زندگی ماست، خیلی بزرگ تر. واسه همینه  وقتی تو ذهن محدودم  به بن بست می رسم، همه سیستمم به هم می ریزه. چی به سرم اومده که این قدر ناامید و  تلخ  می شم گاهی؟! 

الان مساله اینه که باید به طور اساسی روی ایمان و توکلم کار کنم و خجالت بکشم از هجوم  افکار ناامیدکننده ای که قطعا از وسوسه های شیطانه...

دستام رو دراز می کنم به سوی آسمون، خدا رو شکر می کنم ، ازش خیر می خوام و این آیه رو  زیاد زمزمه می کنم _مناجات حضرت موسی کلیم الله وقتی از دست فرعونیان فرار کرد و به شهر مدین رسید، تنها و بی پناه_ «ربِّ اِنّی لما اَنزَلتَ الِیَّ مِن خیرٍ فَقیر» پروردگارم قطعا به آن چه از خیر به سوی من نازل کنی محتاجم...

نظرات 10 + ارسال نظر
فرناز جمعه 22 بهمن 1395 ساعت 09:44 ب.ظ

برای مشکل کم خونی توی هر غذایی که میپزی یک میخ بزرگ آهنی بزار . یونهای آهن آزاد میشه و از هر قرصی موثر تره. غذا که پخته شد میخ را در بیار بشور بزار کنار. غذا سرشار از آهن میشه. این روش خیلی جواب نیده

emasis شنبه 23 بهمن 1395 ساعت 03:02 ب.ظ

سلام.
البته من شنیدم اون دعای عربی آخر که حیر فقیر و اینا برا وقتی بود که صفورا و اینا رو دید و خلاصه دوماد شد و خیر بهش رسید!

سلام
از این طرفا؟!
خیر خیره دیگه! برای هر کس یه مدل!

بلورین دوشنبه 25 بهمن 1395 ساعت 02:29 ب.ظ http://boloorin.blogsky.com

توکل به خدا واقعا با وجود خیلی از مشکلات تاثیر مثبت داره. گاهی آدم با مشکلات بزرگتر خیلی راحتتر کنار میاد نسبت به درگیری ها و ناراحتیهای سطحی روزمره و دقیقا این نشون می ده تو اون مورد کوچک ما خدا رو فراموش کردیم که اینجوری به هم می ریزیم و گرنه تو مشکلات بزرگ از همون اولش به یاد خداییم و خودمونوبا توکل بهش آروم می کنیم تا آخرش.

اصولا آدمی که توکل قوی داره هیچ وقت کم نمیاره. خیلی از ناراحتیای ما به خاطر کمبود توکله.

پریسا پنج‌شنبه 28 بهمن 1395 ساعت 02:04 ب.ظ

سلاماین پستتون خیلى به من کمک کرد،مثل یه جور تلنگر بود
ممنوم

سلام
خدا رو شکر

mehdi جمعه 29 بهمن 1395 ساعت 08:01 ق.ظ http://mehdimahmodzadeh.blogfa.com

سلام
مرسی از بابت نوشته هاتون
خیلی وقته دیگه وبلاگ نمیام
فک میکردم دیگه کسی نمی نویسه!

سلام
به ندرت کسی می نویسه متاسفانه!

emasis جمعه 29 بهمن 1395 ساعت 10:35 ب.ظ

راستش من همیشه به وبتون سر میزدم و میزنم منتها امان از این شبکه های اشتباهی!
انرژی رو تحلیل میبرن . یا اون قدیما بخیر . مهربان ، فاطیما ، مار گزیده ، بهار و ... چه دورانی بود.بلاگفا که پکید همه رفتن اینور اونور.


اما خوبه که شما هستین.بلورین بانو هم هست.اتفاقا" تا اومدم پیجتون سریع رفتم ببینم پروفایلشو چک کردم ببینم هنوز خودشه یا عوض شده که دیدم خودشه!

منم خبر خاصی نیست . همونطوری که بودم هنوز همونطوری ام . همه به مناسبت پیدا کردن عشق گمشدشون ، کفتر آزاد کردن ولی من نه ! حالا تا سال بعد ببینیم چی پیش میاد.

البته خیر که البته خیره ، بله ولی نوع خیر مهمه!یاد اون خیر و شر افتادم که گفت فرجام کارت خیر باد چون نامت.حالا ایشالله برا شما هم عین نقل و نبات خیر براتون بباره.

ممنون که هم چنان لطف دارین. یادش به خیر اون دوران!
ان شاالله خیر و برکت برای شما هم فراوون باشه
در ضمن مارگزیده هم می نویسه هنوز تو وب بی پروا نوشت

الهام سه‌شنبه 3 اسفند 1395 ساعت 07:22 ب.ظ

سلام. خوبین؟
چند روز پیش وبتون رو دیدم و همه ی نوشته هاتونو خوندم.. حتی وبلاگ قدیمیتون رو..
بسیار لذت بردم.. ارزوی خوشبختی روز افزون دارم براتون.
در ضمن باردارم، خیلی التماس دعا

سلام
خیلی خوش اومدین. ممنون از نظر لطفتون

کوثر شنبه 7 اسفند 1395 ساعت 06:54 ق.ظ http://manare.blogsky.com

سلام...
برای بنده هم دعا کنید... موفق باشید.

علیک سلام
محتاجم به دعا

مهزیار کاظمی موحد یکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت 01:49 ب.ظ http://www.mahziarkazemi.com

سلام
ممنون می شوم به من هم سر بزنید
در خدمت شما هستم

مامان آویسا یکشنبه 8 اسفند 1395 ساعت 09:33 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد