451

کابینت ها رو دونه دونه ریختم بیرون.  شیشه های ادویه و حبوبات و سبزیجات خشک و... درآوردم، همه جا رو دستمال کشیدم، بعضی شیشه ها رو شستم، یه سری ها رو جابجا کردم، یه سری رو هم کلا ریختم دور و حالا حدود نصف کابینت های آشپزخونه تمیز و مرتب و چیدمان شده اس. نه از سر بیکاری ویرم گرفته بود به تمیز کاری های پنهان آشپزخونه و نه به خاطر  خونه تکونی عید. اعصاب به هم ریخته ی من بود که انگار جز با سرو سامون دادن و شستن و دور ریختن آروم نمی گرفت! به جای قنبرک زدن و گیر دادن به بچه ها، حرصمو سر کابینت های به هم  ریخته خالی کردم اساسی! 

فکر می کنم چه خوبه که این شستن و رفتن سابیدن ها هست که گاهی بشه یه کم از غصه ها رو هم  باهاشون شست و رفت و سابید تا فکر و خیال  های  تموم نشدنی نخوره آدم رو...

نظرات 5 + ارسال نظر
گلابتون یکشنبه 21 آذر 1395 ساعت 08:22 ق.ظ http://golabetoon1981.blogfa.com

چقدر جات خالی بود بانو..خوب شد که اومدی...آره واقعا چقدرخوبه اینجور تمیزکاریها وقتی حرصتو با طی و دستمال روی سنگ و سرامیک خالی میکنی وقتی پودر لباسشویی میشوره و میبره و تو از سفیدی کیف میکنی....

ممنون از نظر لطفت

مامان آویسا یکشنبه 21 آذر 1395 ساعت 01:28 ب.ظ

بلورین یکشنبه 21 آذر 1395 ساعت 02:15 ب.ظ http://boloorin.blogsky.com

می دونی؟ اون حس خوب تمیزیه هست که اعصاب آدم و آروم میکنه.
لحظات به کام

خود پروسه تمیزکاری هم موثره!

MAMAN دوشنبه 22 آذر 1395 ساعت 10:43 ق.ظ

salam
chera asaabetun be ham rikhte?

سلام
خوب گاهی پیش میاد!!!

حسابدار دوشنبه 29 آذر 1395 ساعت 03:24 ب.ظ

تمیز کاری خیلی به من انرژی میده بهترین کار تمیزکردن خونه استخونه باید مثل گل بدرخشه که هم نشان از سلیقه خانم خونس و هم بقیه اهل خونه رو سر ذوق میاره

تمیزکاری یک درمان خیلی خوب برای مشکلات روحیه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد