من همچنان همین جام!

گفته بودم اگر خبری ازم نشد بدونین رفتم برای زایمان. پس حالا که اومدم پست گذاشتم یعنی نرفتم و خانم کوچولو همچنان در اندرونم جا خوش کرده!

قضیه این بود که چهارشنبه صبح که بیدار شدم حس کردم زایمانم زودتر از هفته چهلمه و باید زودتر کارای باقی مونده مو انجام بدم.مشغول امور خوشگلاسیونی خودم شدم تا از حالت هپلی دربیام و خوش تیپ برم برای زایمان! بعد از ظهر هم علامتی دیدم که تو کلاس های آمادگی زایمان و سرچ های اینترنتیم گفته بودن نشون دهنده شروع دردهای زایمان به زودیه. همون روز مشاور طب سنتی ای که چند باری پیشش رفته بودم تماس گرفت که حالمو بپرسه و وقتی براش گفتم چی شده, گفت آماده باش که به احتمال خیلی زیاد فردا یا پس فردا دردات شروع می شه و یک سری توصیه کرد. منم دلم شور افتاد و تند و تند مشغول جمع و جور کردن خونه و گذاشتن وسایل باقی مونده تو ساک بیمارستان شدم و موندم منتظر! شازده هم پنج شنبه سر کار نرفت. خرید کردیم و کارای خونه  رو انجام دادیم...

اما هنوز که هنوزه خبری نیست! امروز با منشی دکترم هماهنگ کردم که وقت ویزیتمو بیاندازه برای امروز. اما خانم دکتر در کمال خونسردی گفت دلیلی نداره حتما دردات به زودی شروع بشه و ممکنه تا چند هفته دیگه هم طول بکشه! فقط به خواست خودم برام سونوگرافی نوشت.

دیگه منم بر خلاف چند روز گذشته که مدام تو فکر و خیال بودم و منتظر, از دیشب زدم به خیالی! حالا که همه کارام انجام شده, می خوام روزهای باقی مونده رو به استراحت بگذرونم و انرژی ذخیره کنم. البته شازده بر خلاف من خیلی بی طاقت و کلافه شده و می گه خدا کنه زودتر زایمان کنی تا من خیالم راحت بشه و از بلاتکلیفی دربیام!



از شگفتی های مادر شدن اینه که منتظر باشی و مشتاق برای شروع شدن دردهایی که خیلی سخت و جانکاهه! بر خلاف شرایط عادی که از درد گریزونی...


از کامنت های پر محبت دوستان برای پست قبل خیلی خیلی ممنون. همچنان محتاج دعای خیرتون هستم.


نظرات 36 + ارسال نظر
شیما شنبه 21 دی 1392 ساعت 10:47 ب.ظ http://midwife21.blogfa.com

عجله نکن بزار خانوم کوچولو حالشو ببره این ور خبری نیس

باشه چشم!
ولی خیلی ذوق کرده بودم!

شادی شنبه 21 دی 1392 ساعت 11:19 ب.ظ http://shadi2022.persianblog.ir/

بیصبرانه منتظر پست زایمانم .

انشاالله به زودی بذارمش!

بهآر شنبه 21 دی 1392 ساعت 11:34 ب.ظ http://joyz.blogfa.com/

منم زودتر دوست دارم به دنیا بیاد

مهدیس شنبه 21 دی 1392 ساعت 11:59 ب.ظ http://meslemaah.persianblog.ir

گلی جون خودت خواستی زایمان طبیعی باشه؟گل پسرت هم طبیعی دنیا اومد؟

آره دیگه خودم خواستم! گل پسر با سزارین دنیا اومد.

جوهر یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 12:05 ق.ظ http://myprinter.blogsky.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااام
خوبه شما منتظر هستید، خواهرزاده بنده که یکهو و بی خبر آمد... حداقل ده روز مانده بود به تاریخی که دکتر اعلام کرده بود، و کلا خوشحال بودیم، که یکدفعه اعلام کرد که امروز می آیم...
خود خواهرم خیلی هول کرده بود، صبح که با مامان راهی بیمارستان شده بودند، یکهو تو راه گفته بود: مامان نکنه امروز به دنیا بیاد؟!
ان شاءالله سالم سلامت و صالح باشه.

سلام
مبارک باشه. به سلامتی.
10 روز مونده رو دیگه نمیشه یهو و بی خبر محسوب کرد! مال من حدود سه هفته تا تاریخی که دکتر داده مونده, اما آماده باش کاملم!

مهرناز یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 03:01 ق.ظ http://rahadarbad90.blogfa.com/

آخی این روزای آخر خیلی دیر میگذره

سخت می گذره!

پرنده گولو یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 08:01 ق.ظ http://thegooloobird.blogsky.com/

ان شالله ماه دیگه همین موقع میایی از ماه شب چهارده ی خونه تون مینویسی که گریه اش شبیه میو میوی پیشی کوچولوهاست .
همه ی دنیا یه طرف اون لحظه ای که خانمچه رو بغل میکنی یه طرف.
ما که داریم لحظه شماری میکنیم ببینیم این عروسک کی تصمیم میگیره قدم رو چشم ما بذاره و به سلامتی به دنیا بیاد

انشاالله. آره دیگه تا ماه دیگه حتما دنیا اومده!
ممنون ازلطفت.

هدیه یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 08:29 ق.ظ

فکرشو بکن الان خانم کوچولو هم در تکاپو هستش که دیگه کم کم بیاد بیرون.ایشاله به سلامتی

آره اونم منتظره حتما!

زیر این آسمون آبی (فاطیما) یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 08:48 ق.ظ

چه حس خوبی باید باشه انتظار برای دیدن خانوم کوچولو
آدم دوست داره لحظه ها تند و تند سپری شه ولی اینطور نیست
امیدوارم خانوم کوچولوی نازمون به سلامتی و بدون دردسر برای مامان مهربونش دنیا بیاد و زودی بیای عکسای نازشو برامون بذاری

انشاالله.ممنون از لطفت.

آزاده یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 09:14 ق.ظ

یعنی میشه منم یکروز با داشتن این حس مصمم به بچه داری بشم؟ الان که انقدر آره و نه ردم خودمم خسته شدم!

آره میشه انشاالله.

yekiyedoneh یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 09:27 ق.ظ

Salam golabeton banoo jan

Taze ba webeton ashna shodam. Hamasham khondam!

Omidvaram ke ghadame dokjtare nazo golet kheir bashe va be salamati be donya biad,

سلام
خوش اومدین.
ممنون ازلطفتون.

مامان مترجم یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 09:38 ق.ظ

برای جفتتون آرزوی سلامتی می‌کنم...این روزا حواست خیلی به تکونای نی نی باشه؛ یادت نره ها!!! ایشالا که به خیر و خوشی زایمان می‌کنی:)

حواسم هست!
ممنون.

اندر احوالات یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 09:56 ق.ظ http://andarahvalat30.blogsky.com

ما هم بی صبرانه منتظر ورود یک عدد خانم کوچولوی ناز به دنیا هستیم
تا خیر مقدم بگیم بهشون

پرنده یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 09:59 ق.ظ http://ghafase-zendegi.persianblog.ir

الهی به سلامتی و شادی فارغ بشی و خانوم کوچولوی ماهت رو هر چه زودتر در آغوش بگیری

انشالله.

سلام..
ما همچنان منتظر ورود این پرنسس عزیز هستبم... به امید خدا همه چیز به خوبی پیش میره..

سلام
انشاالله.ممنون.

زن متاهل یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 10:58 ق.ظ

عجله نکن
انشالله به خیر سلامتی تشریف بیاره
میدانم که سخته منتظر بودن
خودم دارم هر لحظه حسش میکنم
ولی این خبرت برایم مفید واقع شد ومن ترسیدم وسریع همه کار های عقب افتاده را انجام دادم
به سلامتی بچه های ما بیایند بغل ما
خوش باشی گلم

عجله نمی کنم. این روزا هم حس و حال خودشو داره!
پس خوب شد کاراتو انجام دادی! خودمم همه کارامو تموم کردم!
انشاالله.

گلابتون یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 01:49 ب.ظ

میگم مگه 9 ماهه نباید بچه دنیا بیاد؟ خب 9 ماه میشه 36 هفته...فوقش 37 هفته پس اون چهل از کجا میاد؟؟! یعنی بچه ده ماهه دنیا میاد؟ ببخشید من خنگ نیستما ولی این یکی رو متوجه نمیشم

نه از 9 ماه یه کم بیشتره! بعد هم این چهل هفته از تاریخ اولین روز آخرین عادت ماهانه حساب میشه که لقاح دو سه هفته بعدش اتفاق میافته.

روجا یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 01:55 ب.ظ http://north79.blogfa.com/

سلام عزیزم ، وای یه لحظه منم هیجان زده شدم . انشالله که این روزهای آخر و با آرامش سپری کنی و خانوم کوچولو به سلامت به دنیا بیاد .
حتما همه چیز و حاضر کردی ولی چون اینبار طبیعیه و بیهوش نمیشی از لحظه پذیرش تا زایمان چند ساعت طول میکشه میتونی یکی دو تا مجله یا کتاب که آرامبخش باشه با خودت ببری ، یا یه قرآن کوچیک که واقعا تو اون لحظه بهت آرامش میده مخصوصا سوره انشقاق که میگن برای راحتی زایمان خوبه . لابد هر کس این روزها شما رو میبینه میگه تو لحظه زایمان برام دعا کن ، اگه مقیدی که بهش عمل کنی حتما اسماشون و یادداشت کن چون ممکنه تو دردها و ذوقهای آخر یادت بره . راستی خرما یادت نره حتما ببری، خیلی خوبه چون ضعف می کنی بعدش و قندش سریع جذب میشه .

سلام
انشاالله. ممنون.
قرآن و مفاتیح برداشتم. یه ظرف خرما هم اماده کردم گذاشتم تو یخچال.
ممنون از توصیه هات.

رعنا یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 02:35 ب.ظ

سلام گلابتون بانو

ای بابا نی نی خانم تو دل مامانیش جا خوش کرده.
بدو بیا بیرون!

به امید خدا به سلامتی زایمان می کنین ..

میشه تو اون لحظه ها که میگن دعاها مستجابه برای منم دعا کنین؟
اون مشکل حقوقی ای که یه بار لطف کرده بودین و راهنماییم کردین توش گره خورده .. خیلی می ترسم .. این روزها دست به دعام ...

خیلی خیلی التماس دعا ...

سلام
حالا دیر نشده!
انشاالله به زودی مشکلتون حل بشه.

مهرگل یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 02:56 ب.ظ

پس هنوز دختری تو جا خوش کرده!
انشالله به راحتی میاد بیرون
راستی گلی یه تست میگم انجام بده بهم بگو جوابشو باشه؟
یه زنجیر طلا بردار بگیر رو شکمت ببین دایره ای میچرخه یا عقب و جلو میره؟
دستت درد نکنه
سوره انشقاق هم زیاد بخون

بله.
انشاالله.
یه بار قبل مشخص شدن جنسیتش انجام دادم یادمه دایره ای خرچید. حالا دوباره امتحان می کنم.
می خونم.

ارغوان یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 04:28 ب.ظ http://30mab.blogfa.com

سلام عزیزم
تقریبا میشه گفت خوندم وبتو جسته و گریخته
انشالله که به سلامتی بری زایمان و برگردی
موفق و برقرار باشی

سلام
ممنونم. سلامت باشین.

برای تو یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 05:50 ب.ظ http://www.dearlover.blogfa.com

سلام
دکترم می گفت هر یک روز ماندن اضافه در شکم مادر برای رشد و وزن گیری کودک خیلی مهم خدا را شکر که خانم کوچولو هم داره از شرایط خوبش استفاده می کنه
چه جمله قشنگی نوشتی عالی بود
انشالله یک زایمان عالی داری خانومی

سلام
دقیقا همین طوره.
انشاالله ممنون.

گلی یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 06:20 ب.ظ http://ouj.blogfa.com

انشالله خودتو خانوم کوچولو سالم باشین

ما هم منتظریم

مینو یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 08:00 ب.ظ http://milad321.blofa.com

سلام
امیدوارم دختر گلتون به سلامت بدنیا بیاد.

فاطمه یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 08:33 ب.ظ http://engarehayam.blogfa.com

انشالله بسلامتی و با کمترین درد دنیا میاد


انشاالله.

بهاردخت یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 08:34 ب.ظ http://bahar-dokht.blogfa.com

ان شالله به راحتی و به زودی قدم به این دنیا میذاره!
من که خیلی یادتم و دعایت میکنم!

ممنونم از لطفت.

[ بدون نام ] یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 10:08 ب.ظ

سلام. زایمان طبیعی بعد از یک سزارین خیلی پر ریسک هست اون هم در کشور ما با این امکانات .خیلی جرات داری.مواظب خودت باش.

سلام
نه اون قدرها هم پرریسک نیست! طبق آمار کشورهای خارجی از هر 500 نفر برای 1 نفر احتمال خطر هست. پس پر ریسک محسوب نمیشه!
کشور ما هم امکانات پزشکیش کم نیست. بیمارستانی هم که قراره برم مجهزه. انشاالله مشکلی پیش نمیاد.

نوا یکشنبه 22 دی 1392 ساعت 11:31 ب.ظ http://navaomom.persianblog.ir

انشاالله که زیامان راحتی داشته باشی انشاالله که به سلامتی نی نی خانم را دراغوش بگیری انشاالله با ارامش بارت را زمین بزاری.آفرین که قراره طبیعی زایمان کنی.
ما دعا میکنیم که همه چی خوب پیش بره .به بابای شازده خانم هم بفرمایین عجله نکنین دخترمون نازش زیاده.
منتظر خبرهای خوش هستیم.

انشاالله. خیلی ممنون از لطفت. خدا کنه که بشه طبیعی بشه!
باباش عجله و اضطرابش بیشتره. چون هم نگران منه هم نگران دخترش!
انشاالله به زودی.

مژگان دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 01:20 ق.ظ http://www.baranetabestan.blogfa.com

سلام
من همیشه مطالبتو میخونم و دنبال میکنم. منم تو راهی دارم ولی به اندازه شما ذوق ندارم . نمیدونم چرا بی ذوقم.
ضمنا از زایمان میترسم . هنوز خبری از نی نی نبود میترسیدم و باز هم میترسم . خدا کمک کنه
براتون دعا میکنم به سلامتی زایمان کنی . شمام منو دعا کنین نترسم.

سلام
خوشحالم از اشناییتون. ذوقش هم به موقع میاد نگران نباش!
ترس از زایمان طبیعیه. منم سر بارداری اولم می ترسیدم الان ترسم ریخته! بعد هم کلا سعی می کنم مثبت بهش فکر کنم. به هر حال در طول تاریخ بیشتر زنان زایمان کردن تازه در قدیم هیچ امکاناتی هم نبوده!
انشاالله شما هم به سلامتی و راحتی زایمان کنی.

سمیه-حسابدار دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 10:10 ق.ظ

بابا کلی نگرانت بودیم............امیدوارم زودتر به دنیا بیاد و نامدار باشه

ممنون از لطفت.

داش بهی دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 12:06 ب.ظ http://behii.persianblog.ir

کاش حس پدرونه هم یه کم میگفتید یا بگید خودشون بیان بگن

من که از حس های پدرونه زیاد سردرنمیارم! اما چیزی که این روزا تو شازده می بینم نگرانی برای منه, ذوق داشتن برای دیدن دخترش. تکاپو برای انجام کارهای مردونه خونه و جور کردن پول بیمارستان... و البته این روزا کلافه تر از من شده!

باران دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 02:48 ب.ظ http://baranedelpazir.persianblog.ir

انشالله به سلامتی فارغ شی

حکیم بانو دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 03:37 ب.ظ

هر چهارتاتون از این روزا لذت ببری، مواظب خانم کوچولو باش.

چشم!

دارچین سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 08:45 ق.ظ http://amish.persianblog.ir/

وای گلی جون خیلی مواظب خودت باش استراحت هم خیلی کار خوبیه انرژیتو ذخیره کن برای زایمان

این چند روزه فقط دارم استراحت می کنم.

دختر بهاری سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 01:50 ب.ظ http://dailylog.persianblog.ir

ایشالااااا که زایمان راحتی داشته باشی عزیزم

زایمان طبیعی ریسکش خیلی بالاست اصلا معلوم نیست در طول زایمان چی میشه
امیدوارم که خوب پیش بره
من سر یزدان طبیعی بودم سر یلدا سزارین
اما الان سزارین رو توصیه میکنم.
تازه میگن زایمان پسر طبیعی اسون تره.
برات بهترینها رو ارزو میکنم.

نظر اکثریت اینه اما از نظر پزشکی زایمان طبیعی چون یه سیر طبیعیه ریسکش کمتره نسبت به سزارین که یه عمل جراحیه.
ممنونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد