در همین نزدیکی...


گاهی یه خبرایی می تونه آدمو بدجور به هم بریزه. مثل این که بشنوی یه پسر سی ساله که تازه بچه دار شده, مدتیه یه مریضی سختی داره و فعلا هم تو کماس. بعد هی بشینی فکر کنی به حال زن جوونش که تازه زایمان کرده و کلی امید و آرزو داشته, به پدر و مادرش که همین یه پسرو دارن, به دختر تازه متولد شده اش که طعم آغوش پدرشو نچشیده... از دیشب که این خبر بهمون رسیده جفتمون ریختیم به هم. تا اومد یه کم حالمون خوب بشه یکیمون یادش اومد و گفت: وای فلانی...

منم یه جور خود آزاری دارم تو این جور مواقع, که هی فکر کنم اگه یه وقت شازده طوریش بشه, چی می شه و من چی کار کنم؟؟؟...

کم تر از یک سال پیش یکی دیگه از فامیلای شازده که یه دختر 5 ساله داشت و بعد ما ازدواج کرده بود به خاطر بیماری فوت کرد. چند ماه پیش هم یکی دیگه از فامیلاشون که سه تا بچه داره, تصادف کرد و فوت شد. امروز صبح تو کوچه مون صدای لا اله الا الله و گریه و شیون می اومد. تشییع جنازه یکی از همسایه ها بود... و همه این اتفاقا یعنی این که مرگ خیلی نزدیکه, و فقط مال بقیه نیست...



این بنده خدا از فامیلای شازده اس و من کلا دو سه بار خودشو دیدم و یه بار هم خانمش رو تو عروسی برادر شازده. اینا حدود چهار سال و نیم پیش عقد کردن و خانواده دختره یه جشن نامزدی خیلی مفصل گرفتن. ولی عروسیشون همین طور موند. خانواده پسره می خواستن براش خونه بخرن و بساط یه عروسی حسابی رو راه بیاندازن که هی نشد و بالاخره پارسال یه خونه اجاره کردن و سالن رزرو, تا اینا بعد چند سال برن سر خونه و زندگیشون که یهویی مادربزرگ پسره فوت کرد و عروسی به هم خورد. اینا هم که خونه گرفته بودن و جهیزیه رو آورده بودن و از این همه عقد کرده موندن خسته شده بودن, بی خیال جشن عروسی رفتن خونه شون. امسال هم بچه دار شدن. ولی چند ماهه حال پسره خیلی بده و عمل می شه که موفقیت آمیز نبود و می ره تو کما. خانواده اش هم نذاشته بودن کسی چیزی بفهمه و تازه یکی از عمه های پسره فهمیده و به بقیه خبر داده.



+ متاسفانه خبر رسید فوت کرده...



نظرات 35 + ارسال نظر
شیما چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 02:51 ب.ظ http://midwife21.blogfa.com

ایشالا به حق همین روزای عزیز خدا شفاشو بده...بخاطر بچه ش...

گلی جونم تو دیگه فکرای بد بد نکن...یعنی چی خببب...
البته منم از این خود ازاریا شدیدشو داره...گاهی اوقات گریه ام میکنم...

گلی چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 03:07 ب.ظ http://www.ouj.blogfa.com

صلی الله علیک یا اباعبدلله
انشالله به حق این شبای عزیز شفا پیدا کنن

نگین چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 03:20 ب.ظ http://golmahi.persianblog.ir/

سلام
من مرتبا وبلاگ شما رو میخوندم
ولی خاموش بودم تا امروز که این مطلب رو دیدم
خیلی خیلی ناراحت شدم
امیدوارم به حق این روزهای عزیز
امام حسین شفاشون بده
برای زن و بچه و خانوادهش خیلی سخته

رضوان چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 04:06 ب.ظ

منم گاهی به خاطر کارم مجبورم برم تو بیمارستان و از جلوی بخشهای خاص مثه icu که رد میشم همش همین فکرها تا یک هفته به ذهنم میاد. آخه همیشه یه خانواده نگران و در حال گریه پشت در ایستادن و آدم میگه نکنه یه روزی...
خیلی نزدیکه ...خیلی

آفرین چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 05:26 ب.ظ http://mylivesky.blogsky.com

اللهم اشف کل مریض. آمین

بوسه ی زندگی چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 06:51 ب.ظ http://kisslife.blogsky.com

خدا همه مریضا رو شفا بده ...

آزاده(سوته دلان) چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 06:59 ب.ظ

به حق این شب ها شفا پیدا کنه...

صبا چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 07:33 ب.ظ

براشون حمد خوندم . امیدوارم به حق این ایام خدا شفاشون بده

آفاق چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 08:22 ب.ظ http://b-arghavani.blogfa.com

تسلیت میگم خدا رحمتش کنه

طفلک زن و بچه اش

مهتاب2 چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 08:47 ب.ظ

گاهی حقیقت مرگ چقدر تلخه

رضا چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 08:49 ب.ظ http://rezagoodarzi.blogfa.com

سلام دوست عزیز

خدا رحمتش کنه
برای زن و بچه ش خیلی ناراحتم . خدا بهشون صبر بده
نمی دونم چی بگم
................

خانم اردیبهشتی چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 09:06 ب.ظ http://mayfamily.blogsky.com

سلام
خدا رحمتش کنه! اشکمون جاری شد و جیگرمون سوخت

مهدیس چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 09:23 ب.ظ http://meslemaah.persianblog.ir

وای ِ من.خدایا زنش ....دخترش...موهای تنم سیخ شد

صبا چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 10:46 ب.ظ

خدا رحمتش کنه و به خانواده ش صبر بده

تسلیت میگم

انار چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 11:00 ب.ظ http://ladypomegranate.persianblog.ir

چقدر سخته برای خانواده اش . خدا رحمتش کنه .

فاطمه پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 12:29 ق.ظ

خدا رحمتشون کنه، اگر همونی باشن که امروز دوستانشون پلاس گفتن خیلی دردناکه..

فروغ(رد پاهایم) پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 12:30 ق.ظ

دلم خیلی گرفت
چه سرنوشت تلخی
بیچاره زنش بیچاره بچش

مهسا پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 07:21 ق.ظ http://khateraaat.blogfa.com

خدا بهشون صبر بده

بها پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 08:24 ق.ظ http://manojojom.blogsky.com

خدا رحمتش کنه
خیلی خیلی سخته
حتی فکرش هم ناراحت کننده است
خدای خوب و مهربون همه جوانهایی رو کن با عشق و امید پیوند میبندند رو سلامت نگه دار .
خدایا خودت به همسر این آقا کمک کن

نفیسه مامان دلارام پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 09:40 ق.ظ http://delarameazizam.blogfa.com/

خدا رحمتش کنه . خیلی سخته خیلی ...

بوسه ی زندگی پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 10:27 ق.ظ http://kisslife.blogsky.com

ع

خدا رحمتش کنه ..

نازنین پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 10:45 ق.ظ http://ta-be-ta.persianblog.ir/

امروز از اون روزاییه که من منتظر یه بهونه م تا اشکم سرازیر بشه... و خوب این پست هم بهانه شد واسه همین قضیه.
خدا به خونواده ش صبر بده و خودش رو رحمت کنه. دلم سوخت واسه زن و بچه ش... واسه پدر و مادرش

زیر این آسمون آبی (فاطیما) پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 12:02 ب.ظ http://zireasemoon.blogsky.com/

وای چقدر وحشتناک
خیلی ناراحت شدم
انشالله خدا به همسرش صبر بده

شیما پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 01:40 ب.ظ http://midwife21.blogfa.com

خدا بیامرزتش

mahtab پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 02:35 ب.ظ http://noghtehkhat.blogfa.com

من این جوونه رو میشناسم.
اسمش محمد حسین بود

از بچه های موتلفه بود.

خدا رحمتش کنه خیلی ناراحت شدم.
خیلی قشنگ مرد ولی بیچاره زنش!

مهربان پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 03:30 ب.ظ

خدا بیامرزدش و صبرتون بده خیلی سخته

مسی پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 06:00 ب.ظ

سلام بانو جان
خدا رحمتشوت کنه
به چیزایه خوب فکر کن .. یه موقعه نی نی و ناراحت نکنی

فائقه پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 08:16 ب.ظ http://2nafare.persianblog.ir/

خدا همرو شفا بده
... ولی عزیزم اینارو ننویس.. من میخوام نینی بیارم,,اینارو که میبینم و میشنوم, خیییییییییییلی میترسم!
..
به بلاگ منم سر بزن!

گلی پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 11:47 ب.ظ http://www.ouj.blogfa.com

سلام مجدد بانو
دوباره اومدم ببینم به روز شدی یا نه دیدم خبر پست این بنده ی خدا رو گذاشتی به شدت ناراحت شدم
واقعا امتحان سختی بوده برا همسرش و بقیه و همینطور خودش .
انشالله امام حسین علیه السلام شفیع و تسلی بخششون باشه

دوست جمعه 17 آبان 1392 ساعت 08:36 ق.ظ

خدا رحمتش کنه
بیچاره خانواده ش و زن و بچه ش.

اماسیس جمعه 17 آبان 1392 ساعت 09:13 ق.ظ http://emasis.blogsky.com/

روحشون قرین رحمت الهی ....

مهسا شنبه 18 آبان 1392 ساعت 10:27 ق.ظ

بازگشت همه به سوی اوست، همش این جمله تو ذهنم زنگ میزنه اما تجربه تلخ از دست دادن جوون رو داشتم و اونور ذهنم میگه:
وااای همسرش، پدر و مادرش، دخترش
خدا به همشون صبر و آرامش بده
و روحش رو بیامرزه

یادداشت های مینا یکشنبه 19 آبان 1392 ساعت 11:43 ق.ظ

وای منم هر وقت از اینجور مسائل میشنوم خیلی ناراحت میشم و همش به در از جونش همسری فکر میکنم.
امیدوارم خدا همه جوون ها رو ببخشه به خانواده هاشون و بهشون سلامتی بده...
خیلی اتفاق تلخ و سختیه... هیچ جوری نمیشه جبران کرد مرگ رو....
خدایا قسمت میدم به مظلومیت حسین و صبر زینب و به آبروی فاطمه که چراغ هیچ خونه ایی رو خاموش نکن و هیچ جوونی رو زیر خاک نفرستی...
خیلی سوز داره... خیلی...

اندر احوالات یکشنبه 19 آبان 1392 ساعت 02:18 ب.ظ http://andarahvalat30.blogsky.com

وای چقدر ناراحت شدم
خدا بهشون صبر بده
خدا کمکشون کنه بتونن با این غم کنار بیان

فرناز سه‌شنبه 28 آبان 1392 ساعت 06:09 ب.ظ http://farnazjun.persianblog.ir/

خدا رحمتشون کنه. مو به تنم سیخ شد :( ان شا ا ... بلا از خانواده تون دور باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد