آخر خط...

جایی هست که می شه توش آینده قطعی رو دید. جایی که به حتم و یقین روزی گذارت بهش می افته و راه گریزی هم نیست... جایی که دیروز ترس و تردیدمو کنار گذاشتم و برای اولین بار واردش شدم تا با چشم خودم ببینم و اشکم سرازیر شد از تنهایی و دست خالی بودن آدمی در آخر کارش تو دنیایی که این همه به خاطرش زحمتش کشیده و بهش دل بستگی داره... فکر می کردم وقتی من روی این تخت قرار بگیرم, چه جوریم؟ چه شکلیم؟ پیر, میانسال یا جوون؟ بدنم سالمه یا در اثر بیماری و تصادف کبود و داغون؟ کسی کنارم هست؟ کسی به خاطر از دست دادنم غصه می خوره؟ کسی قرآن و دعا بدرقه ام می کنه؟ و مهم تر اینه که  آیا با دست پر و آمرزیده شده می رم یا ...؟؟؟

 باید تلاش کنم صحنه اون تخت سرد سنگی غسالخونه و پارچه های سفید تو ذهنم زنده بمونه تا شاید بتونم درست زندگی کنم, که دلی رو نشکنم, که غصه چیزهای بی ارزش رو نخورم...

دیروز تشییع جنازه همسر عمه ام بود. مردی بسیار نازنین که بیماری از پا درش آورد. عمه ام همسر اولش رو وقتی 25 ساله بود و  یه پسر 5 ساله, یه دختر 1 ساله و یه پسر تو راهی داشت,ناغافل از دست داد. 6 سال پیش که همه بچه هاش سر و سامون گرفته بودن دوباره ازدواج کرد. ولی عمر این زندگی مشترک هم متاسفانه کوتاه بود و درست در سالروزی که همسر اولش 32 سال پیش کوچ کرد, همسر دومش هم رفت. خیلی براش ناراحتم که همیشه سهمش تنهاییه...


این پست در لینک زن

نظرات 24 + ارسال نظر
آفرین جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 12:02 ب.ظ http://mylivesky.blogsky.com/#

خانم اردیبهشتی جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 12:48 ب.ظ http://mayfamily.blogfa.com

سلام
خدا رحمتشون کنه و به عمه عزیزت صبر بده! چه قدر سخت...

اماسیس جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 01:06 ب.ظ

سلام.
تسلیت میگم.
روحشون قرین رحمت الهیو به بازمانده هاش صبر جمیل بده

دارچین جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 01:09 ب.ظ http://amish.persianblog.ir/

ای خدای من چقدر دلشکسته ست الان

شادی جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 01:12 ب.ظ http://http://shadi2022.persianblog.ir/

خدابیامرزدش و روحش شادباشه و خدابه عمه ات هم صبربده واقعا دردناکه .

هاچ زنبور عسل جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 01:22 ب.ظ http://shm88.blogfa.com

خدا هردوشونو رحمت کنه
منم چن وقتیه هی خودمو ته خط میبینم هی نیگا میکنم که رسیدم آخر خط ولی دستم خالیه خالیه.........

راضیه جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 01:29 ب.ظ

روحش شاد.
.
.
.
بله ! همه ما رفتنی هستیم .و اون تخت رو هم اگه خدا قسمتمون کنه روش هستیم ممکنه جوری از این دنیا بریم که احتیاج به تخت واینها هم نبود... .

اون که سعادت بی نظیریه اگه لیاقتش داده بشه...

من جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 01:33 ب.ظ http://aftabdokht.mihanblog.com

سلام
تسلیت میگم ازصمیم قلبم.امیدوارم خداوند به عمتون صبر عنایت کنه.
خوشحال میشم به منم سر بزنید

یا احترام

بازیگوش جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 01:57 ب.ظ http:///http://bazigooshi7.persianblog.ir/

پستت رو خوووب میفهمم گلی...
من دو سه بار اونجا بودم و غسل رو هم دیدم حتی...
اما حال و هواش فقط تا چت وخ بوده متاسفانه...
فراموش میشه...:-((

روحشون شاااد...دلم برا عمه سوخت واقن:-(

آدم باید هر چند وقت یه دفعه یه سر به غسالخونه بزنه تا یادش نره...

آفاق جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 03:43 ب.ظ http://b-arghavani.blogfa.com


گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه

به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد

فلفل جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 03:57 ب.ظ http://felfelane.persianblog.ir

طفلی عمه
روحشون شاد

جیکو جمعه 27 اردیبهشت 1392 ساعت 07:55 ب.ظ http://jikjikooo.blogfa.com

خدا رحمتش کنه.

ساغر 1دختر ورنا شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 12:05 ق.ظ http://vornayan.blogfa.com

خدا رحمتشون کنه

زیر این آسمون آبی (فاطیما) شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 07:34 ق.ظ http://zireasemoon.blogsky.com/

خدا رحمتشون کنه
بنده خدا عمه ات
چقدر سخته براش این شرایط
انشالله خدا بهش صبر بده

سمیه-تهران نوشت شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 10:30 ق.ظ http://tehrannevesht.blogsky.com

آخی چقدر ناراحت کننده
تازه به نظر من اونجا اول خطه !

مهسا شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 10:49 ق.ظ http://khateraaat.blogfa.com

خدا رحمتش کنه

باران شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 12:07 ب.ظ http://baranedelpazir.persianblog.ir

فقط خودش باید به دادمون برسه

موژان شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 12:07 ب.ظ http://mojaneman.blogfa.com/

عزیزم تسلیت میگم خدا رحمتشون کنه
کاش هممون به اخر خط فکر میکردیم تا شاید دیگه کسی دل کسی رو نمیشکوند واقعا اخرش هممون باید اونجا با یه دو متر پارچه سفید میریم ولی چرا اینجوری هستیم

حکیم بانو شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 01:31 ب.ظ

چقدر سخت! تسلیت مرا بپذیرید.

شمع خاموش شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 02:24 ب.ظ

خدا رحمتش کنه تسلیت میگم

لینک‌زن شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 03:16 ب.ظ http://linkzan.com

سلام
این پست وبلاگ شما در "لینک‌زن" بازنشر داده شد
باتشکر
لینک‌زن
http://linkzan.com/archives/12156

زهره شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 03:35 ب.ظ

سلام خانوم
ببخشید من یه سوال داشتم اگه زحمت بکشید جوابمو بدید ممنون میشم
چندروز قبل نگهبان شرکت با مدیر یکی از شرکت های همسایه باهمدرگیر شدند ظاهرا مدیره فحش های ناموسی زیادی داده که من فقط ببخشید کلمه پ د ر س گ رو شنیدم .نگهبانم رفته شکایت گفتن شاهد بیار حالا اینم میخواد من برم شهادت بدم من تا بحال از این کارا نکردم میترسم اصلا برم میترسم برام دردسر درست کنه ادمی که راحت بدترین فحش ها رو میده میترسم بعدا باتوجه به اینکه شرکتمون تو ناحیه صنعتی هست برام دردسر درست کنه.حالا میشه من شهادت بدم وهیچکی جز قاضی نفهمه.اگه زودتر جوابمو بدید ممنون میشم جواب مثبت بدم یا نه

سلام
وقتی شهادت شما در پرونده باشه, طرف دعوا هم می تونه از اون مطلع بشه. دیگه بستگی به میل خودتون داره که بخواین شهادت بدین یا نه.

ندا شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 03:58 ب.ظ http://mosafer-9891.blogfa.com

روحشون شاد واقعا همچین تلنگرایی تو زندگی هممون لازمه.

eiti شنبه 28 اردیبهشت 1392 ساعت 09:03 ب.ظ http://eiti.blogfa.com

به تو سلام می کنم
کنار تو می نشینم
ودر خلوت تو
شهر بزرگ من بنا می شود .....شاملو
به وبلاگ من بیا شاید حضور تو گره گشای مشکل انسانی نومید باشدشاید کسی چه می داند؟؟؟؟؟؟؟؟؟.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد