پاره ای توضیحات

با این که این جا یک وبلاگ شخصیه ولی زیاد پیش اومده که تو کامنت ها سوال حقوقی ازم بپرسن. منم در حد اطلاعاتم جواب می دم. گاهی این قدر حجم این مدل سوالات زیاد می شه و جواب دادن وقت گیر که چند باری به سرم زده تو قسمت معرفی وبلاگ بنویسم "لطفا سوال حقوقی نپرسید" یا "به سوالات حقوقی پاسخ داده نمی شود"! ولی بعد فکر کردم کار درستی نیست و چیزی از من کم نمی شه که به چند تا سوال جواب بدم و چه بسا بتونم به حل مشکل کسی کمک کنم که باعث خوشحالیه. اما بعضیا توقعات بی جایی دارن که روی اعصابه!  مثلا طرف یه سوال می پرسه بعد هی میاد کامنت می ذاره پس جواب من چی شد؟ چرا جواب نمی دی؟ من منتظرم! من عجله دارم ...! خوب آخه خواهر من، برادر من، من که 24 ساعته آن لاین نیستم! شاید چند روز به وبلاگم سر نزنم، شاید کامنت شما رو بخونم ولی اون لحظه حضور ذهن یا حال و حوصله نداشته باشم و بعدا جواب بدم، یه چند روز دندون سر جگر بذار بعد شاکی بشو! یا این که طرف می خواد یه مساله پیچیده حقوقی رو با چند تا سوال و جواب وبلاگی براش حل کنم! یا شماره و آدرس دفترم رو می خوان برای مشاوره حضوری که معلوم میشه اصلا این جا رو نمی خونن و گرنه می دونستن من دفتر و دستکی ندارم که آدرس و شماره اش رو به کسی بدم! یا میان کامنت می ذارن من یه مشکل حقوقی دارم و یه نفر شما رو بهم معرفی کرده ... خوب دوستان لطف دارن ولی باور کنین اگه تو این جور مواقع سراغ وبسایت ها و وبلاگ های حقوقی برین بهتر نتیجه می گیرین! مواردی هم بوده که من جواب سوالی رو نمی دونستم و صادقانه گفتم نمی دونم! به هر حال موضوعات حقوقی تنوع زیادی دارن و حتی وکلای با سابقه هم تو همه زمینه ها اطلاعاتشون کامل نیست چه برسه به من! اما نمی دونم چرا این مساله برای بعضی ها قابل درک نیست و فکر می کنن می خوام کلاس بذارم یا بپیچونم! نقطه اوج این مساله که اصلا انگیزه نوشتن این پست شد، وقتی بود که یه نفر برام کامنت گذاشت که سوال داره و یکی از دوستاش وبلاگ منو معرفی کرده. یه دعوایی تو دادگاه مطرح کرده بود و وکیل هم داشت اما کارش طول کشیده بود و می خواست بدونه وکیلش کم کاری می کنه یا واقعا طول می کشه؟ منم گفتم معمولا این مساله زمان بره و باید صبر کنه. مجددا پرسید که من خودم تا حالا با همچین موردی برخورد داشتم؟ منم گفتم نه نداشتم. اما نمی دونم کجای جوابم زشت و توهین آمیز بود که یه کامنتی با این مضمون گذاشت که واقعیت شما با اون چیزی که تو نوشته هاته فرق داره و نگاهت مادیه و با بی تفاوتی جواب دادی و می تونستی خیلی راحت جواب سوالمو بدی ولی دلمو شکستی و این رفتارت هیچ وقت یادم نمی ره و ...!!! یعنی من واقعا هنگ کرده بودم که چه دینی نسبت به ایشون دارم که این قدر از من طلبکارن؟!

همه این ها رو گفتم که بگم من فقط در حد توانم به سوالات حقوقی جواب می دم. اگر هم کسی توقع داره وقتی جواب سوالشو نمی دونم برم بگردم و پیدا کنم توقع کاملا بی جایی داره! چون من این جا هیچ وظیفه و تعهدی مبنی بر پاسخگویی به سوالات ندارم! به وفور وبسایت ها و وبلاگ های حقوقی وجود داره که بخش پرسش و پاسخ دارن و با یه سرچ ساده می شه پیداشون کرد. کلی دفاتر حقوقی هم هستن که مشاوره تلفنی رایگان می دن و می تونین شماره شونو از سایت نیازمندی های همشهری پیدا کنین.

لازمه اضافه کنم که مخاطب این پست به هیچ وجه دوستان و همراهان همیشگی نیستن. بنده نسبت به دوستان وبلاگی ارادت دارم و با کمال میل در خدمتشون هستم.

نظرات 47 + ارسال نظر
آفاق جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 10:05 ق.ظ http://b-arghavani.blogfa.com

شما به ما لطف داری

gisoo جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 10:13 ق.ظ http://azshomachepenhun.blogfa.com

ببین گلی!
یه اقایی چن سال پیشا مرده. پدر و مادرش هنوز زنده بودن که مرده. یه بچه فلج داشته ننه باباهه گفتن سهم ما مال این بچه هه اما جایی ننوشتن. بعدا مامان باباهه هم مردن وراث اون مامان باباهه گفتن هرچی مامانمون اینا گفتن ولی جایی ثبت نشده بعد اون اقا اولیه چند تا بچه دیگه هم داشته که یه سریشون قبل این بچه فلجه فوت کردن بعدا ها اون بچه هه هم فوت کرد و ثلثش رو هم وصیت کرده بدن به این بچه هه
حالا سهم اون بچه میرسه به این خواهر برادرایی که موندن اما هیچ جا ننوشتن. سند خونه هه هم گم شده و چون صاحاب نداره به کسی نمیدن.اون بچه هایی هم که فوت کردن بچه هاشون الان وارثن. اون فلجه هم مجرد بوده فوت کرده




لطفا در 5 کلمه راه حل این مشکل رو بیان کنید



خودتو درگیر نکنی کلش شوخی بود

برو خودت سر کار بذار! دهه!!!

دخترخاموش جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 10:28 ق.ظ

عکسی که گذاشتی خیلی باحال و وصف الحال بود

سیندرلا جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 11:21 ق.ظ http://cinderellla.blogsky.com/

چه توقعاتی واقعا.
بیخیال خودتو عشقه.

بهار(بوسه ی تقدیر) جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 11:24 ق.ظ http://gozashtehagozashte.blogfa.com/

دردسری داری هااااا

زهرا مرادی جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 11:31 ق.ظ

خدا صبرت بده با این جماعت پرتوقع و نادان و گاهاً زبان نف-م ...!!!

ابراهیم جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 11:31 ق.ظ http://www.namebaran.blogfa.com/

سلام
متاسفانه برخی از آدم ها نمی دونن که وبلاگ نویس فقط می خواد از مسائل روزمره فرار کنه و دوم اینه که زیاد دفتر مشاور حقوقیه یه ذره نمی خوان وقت بگذارن و برن دفتر و کمی هزینه کنن

سلام
دقیقا همین طوره. البته من هیچ مشکلی ا جواب دادن به سوالات ندارم فقط نمی فهمم بعضیا چرا این قدر توقع بی جا دارن!

ابراهیم جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 11:33 ق.ظ http://www.namebaran.blogfa.com/

تکمیل نظر بالای خودم
سلام
متاسفانه برخی از آدم ها نمی دونن که وبلاگ نویس می خواد از مسائل روزمره فرار کنه و به این مکان پناه آورده و دوم اینه که چیزی که زیاده دفتر مشاور حقوقیه یه ذره نمی خوان وقت بگذارن و برن دفتر و کمی هزینه کنن

بهار جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 11:54 ق.ظ http://joyz.blogfa.com/

گلی... گلی... گلی...
من شونصدتا سوال حقوقی دارم که تا 5 مین دیگه جواب همه رو می خوام

جوجو جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 12:15 ب.ظ http://p22.blogsky.com

ghazaleh جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 12:27 ب.ظ http://gh-najafi .blogfa.com

حق داری !!!
اما در کل چه با مسائل حقوقی چه بدون مسائل حقوقی عزیز مائی و دو سه روز که ننویسی نگرانت میشیم
دوستت داریم بوسسسسسسسسسسس

نوا جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 12:36 ب.ظ http://navaomom.persiablog.ir

خوب شد یادم انداختی چندوقته کیسای جالب خیلی خاص معرفی نمیکنی!چرا

چون برخورد نداشتم!

Oasis جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 01:31 ب.ظ http://oasis.blogfa.com

پس جواب منو یک دقیقه دیگه بده
نیگا کن یـــــــــــــــک دقیقه وقت دادم ها

اماسیس جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 01:41 ب.ظ

یعنی این عکس گلابتون بانوی خودمونه که این طوری شده؟


+چه عکس باحال و مع الوصفی؟!!!

سارای جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 01:42 ب.ظ http://sari-i.blogsky.com/

صد در صد حق داری عزیزم!

بیتا جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 02:04 ب.ظ http://www.titantarin.blogfa.com

سلام گلابتون عزیز منم باشما هم رشته ام چندوقتی هست که وبلاگتو میخونم امروز این پست رو که دیدم دلم نیومد جواب بدمراستش منم همیشه با این مشگل مواجهم تو عذا عروسی تاکسی بیمارستان حتی توغسالخونه یا وقتی داری سرخاک عزیزی خاک تو سرخودت میریزی بازم مردم ولت نمیکنن دوستی که توچندکشوربزرگ مغازه ی پروتیینی داره تعریف میکرد که رفته بوده عروسی وخب کت وشلوارمارک فلان چندهزاردلاری وعینک مارک وساعت تمام طلای رولکس و...خلاصه عروس دامادمیرسن وهنوزقصاب نیومده بوده که گوسفندروجلوپای عروس ودامادسرببره میگفت یهوهمه منونگاه کردن...تصورکنین آقاباکت وشلوار 10000دلاری سفیدمارک فلان باید سرگوسفندببره...بابا جان ماهم آدمیم سوای شغلمان

سلام
برای اینه که بعضیا نمی خوان برای حل مشکلشون وقت بذارن و هزینه کنن!
ازآشنایی باهات خوشحال شدم.

فاطمه جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 02:30 ب.ظ http://www.dadayi86.blogfa.com

خوب عزیزم به نظر من توی پروفیلت بنویسی خیلی بهتره اینجوری این توقعات بیجا و ناراحتی هام پیش نمیاد

سمان جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 02:58 ب.ظ http://www.milapila.blogfa.com

یه دونه ای گلابتون جان معذرت اگه سو استفاده کردیم طلا خانم

چه سوء استفاده ای عزیزم؟! من اصلا منظورم این نبود.

راضیه جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 04:23 ب.ظ http://2629.blogfa.com/

اوف چه توقعاتی دارن

ghazaleh جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 04:52 ب.ظ http://gh-najafi .blogfa.com

سلام گلی جون
گزینه خصوصیت فعال نیست خواهر
چه جوری برات رمزو بفرستم

سلام
بالای صفحه نوشته پیام خصوصی برو اونجا.

سمانه جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 06:18 ب.ظ http://khalabaneman.persianblog.ir

سلام
حق داری...وبلاگ یه جای شخصیه محل کار که نیست

خاطرات من (یک مادر) جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 06:35 ب.ظ

سلام عزیزم..
ببین من خیلی وقته شما رو میشناسم درسته که مدت کوتاهیه روشن شدم ولی خیلییییییییی وقته که میخونمت.. از اون موقعی هم که فهمیدم وکیل هستید هی میگفتم خوب این سوال رو بپرسم و اون سوال رو بپرسم و بعد با کمی فکر میگفتم که نه درست نیست چون وبلاگ شخصیه و روزمره مینویسه.. بعدم هیچ تعهدی به من نداره که من با این سوال ها بخوام ناراحتش کنم یا وقتش رو بگیرم..
خلاصه میخوام بگم که بیشترین درصد مشکل جامعه ما اینه که حریم ها رو حفظ نمیکنیم.. کافیه طرف بگه دکترم همه از انواع مریضی ها و دارو و درمان هاشونو وبلاگی میخوان برطرف کنن..خدا کنه حداقل این رو یاد بگیریم زندگی آدم ها از شغلشون مجزا کنیم. و حریم ها رو حفظ کنیم...

سلام
من هیچ مشکلی باجواب دادن به سوالا ندارم. مساله من اینه که بعضیا فکر می کنن من وظیفه مه که همه سوالاشو جواب بدم و اگه دیر بشه یا ندونم شاکی میشن!!!
شما هم اگه سوالی داشتی بپرس فوقش جواب نمی دم!!! (شوخی کردم!)

[ بدون نام ] جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 08:18 ب.ظ

بعضی مشاغل اینطوری هستن . زیاد به دل نگیرید . خود شما وقتی بچه تان مریض باشد خدای نکرده و اتفاقا در یک مهمانی و یا عروسی هم هستید و یکی از پزشک های اقوا م را ببینید سریع مشکلتان را با او مطرح نمی کنید؟!

چرا سوال می کنم ولی اگه طرف ندونه و بگه برو پیش دکتر متخصص اصلا بهم برنمی خوره! بعدش هم شما خودت داری میگی یکی از اقوام نه یه پزشک غریبه!!!

خانوم وکیل جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 09:36 ب.ظ http://khanooomvakil.persianblog.ir

وای یعنی حرف دل منو زدی بانو!بعضی از کسایی هم که سوال و مشکل حقوقی دارن فکر میکنن از طریق همین وبلاگ و حرف زدن میتونن حلش کنن!!
یکیشون که بعد از اینکه من راهنماییش کردم فکر میکرد کل مشکلات حقوقی به دست من حل میشه و من کوتاهی میکنم!!به جای تشکر میگفت تو که کاری نکردی

خوبه که یکی میفهمه چی میگم! گاهی یه سری سوال و جواب ساده اس که طرف می پرسه و جواب می گیره خوب موردی نیست. ولی یه سری از مسایل از طریق اینترنت و وبلاگ قابل حل نیست! طرف باید هزینه کنه و بره پیش یه وکیل اما می خواد این جا راحت مشکلش حل بشه و اگر هم نشه شاکی می شه!!!

مریم جمعه 3 شهریور 1391 ساعت 11:51 ب.ظ

خوووو منم سوااااااال دارم .....بپرسسسسسسسسسسسسسسم

بپرس ولی اگه جواب ندادم نزن!!!

آتی شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 01:10 ق.ظ http://rainbow90.persianblog.ir

عزییییییییییییزم! چقدر تو خوبی آخه!

سارا شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 03:31 ق.ظ http://hametalasham.blogfa.com/

اول
این خانوم حساس بوده تو موقعیتیه که دل نازکه
درکش می کنم ولی تایید ش نمی کنم و این حساسیت اول به خودش ضربه می زنه من یه کوشمولو نگرانش شدم چون با این حساسیت خیلی رنج می بره تو زندگی
دوم خودمم گاهی این جوری میشم بعد می فهمم اشتباه بوده
سوم
وکیلم وقتی نمی تونه خیلی سریع تذکر میده که وقت نداره اینجا که دیگه وبلاگ شخصیه
تهش:
به دل نگیر تو یه فرشته ای وشاید مرهم زخم یک دل
دوست دارم
من کی دادخواست بدم بهتره؟
این شکلکه چشمکه کو؟ ندیدیش؟ دییییییییی:

درسته. منم میفهمم مشکل دارن ولی دینی که نسبت به ایشون ندارم!
مساله به دل گرفتن نیست نمی فهمم چرا بعضیا توقعات بیجا دارن و یه وبلاگ شخصی رو با یه دفتر مشاوره حقوقی اشتباه می گیرن؟! من تا جایی که بتونم جواب سوالات خواننده هام رو میدم و دوست دارم به دیگران کمک کنم اما کسی نباید توقع داشته وقتی جواب سوالشو نمی دونم برم وقت بذارم براش پیدا کنم من همچین وظیفه ای ندارم!
اینم چشمک!

مریم شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 04:42 ق.ظ http://collegestation.blogfa.com/

:)

معجزه گر شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 09:08 ق.ظ http://mojezegar.com

نگو اینجوری گلابتون بانو
آرزوی خیلی ها از جمله من اینه که توی این دنیای مجازی میتونستیم ذره مثه تو مفید باشیم و به درد دنیای مجازی بخوریم
به نظرم اتفاقا همین دردسر هایی که اعتماد دیگران در پرس و جو در نت برای ما ایجاد میکنه هم جالبه یه جوری بهت امید میده کسی داره با دقت همراهیت میکنه :)

شما اصلا کامل خوندی متن منو؟!!! منم دوست دارم مفید باشم و سعی کردم که باشم ولی در حدی که بتونم!

عسل شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 11:06 ق.ظ http://mysecretnotes.blogfa.com

ببخشیدا ولی خوب چرا دفتر نداری؟منم صد تا سوال دارم ولی چون دفتر دستک نداری نمی پرسم

جیکو شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 12:00 ب.ظ http://jikjikooo.blogfa.com/

دردسری داریاااا. اون خواننده هم حتما دچار سوء تفاهم شده و رفع می شه.

پرنیان شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 12:09 ب.ظ

سلام به گلابتون و همه دوست و رفقاش که با اطلاع و بی اطلاع اظهار نظر کردن.همه رو خوندم و برای بعضی هاشون واقعا متاسف شدم و از بعضی ها مثل اون کسی که گفت شما خودت وقتی بچه ات مریض میشه و تویه مهمونی هستی و یه دکتر هست چطوری میری سراغ اون دکتر و ازش سوال میپرسی خیلی خوشحال شدم.
خیلی دوست دارم ببینم وقتی شماهایی که خودتون دچار مشکل میشین چطوری عمل میکنین و یا چطور دلنازک نمیشین .
لازمه که بگم خدا رو شکررررررر من از اون ادم های ضعیفی نیستم که فکر کنید حالا با برخوردن با این مشکل خودمو باختم و یا بخوام زندگیمو تحت شعاع قرار بدم پس نیازس نیست خیلی نگران من نباشید. و اگر هم اینجوری دارم تلاشمو میکنم که از همه لحاظ مسایل پرونده مو بررسی کنم چون دوست ندارم مثل یه بیسواد و غیر مطلع تویه دادگاه یا حتی در برخورد با وکیلم باشم.

سلام
منم وقتی مشکل دارم از کسی که بدونه سوال می کنم. ولی اگه بگه نمی دونم در مقابلش موضع نمیگیرم!
من با سوال پرسیدن کسی مشکل ندارم فقط میگم در حد اطلاعات خودم جواب می دم.
من واقعا دوست داشتم جواب سوال شما رو می دونستم و می گفتم ولی چون خودم با این مورد برخورد نداشتم دقیق نمی دونستم و این گناه نیست و دلیلی نمیشه برای این که ناراحت بشین.

پرنیان شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 12:15 ب.ظ

و یه مسئله مهم تر اینکه گلابتون جان تویه این پستش گفتن که ممکنه وکیل های خوب هم از همه مسایل خیلی مطلع نباشند که واقعا جایه بسی تاسفه که بخواد یه وکیل , کسی که تویه این زمینه تحصیل کرده باشه اطلاعاتش در زمینه رشته خودش کامل نباشه.میدونی واقعا اینکه میگن دانشگاه ها دارن یه عده بیسواد و تحویل جامعه میدن واقعا حقیقتشو میشه حس کردبا خوندن بعضی وبلاگ ها!!!! و دست نوشته ها!!! بعضی ها فقط مدرک میگیرن که بگن یه مدرکی دارن!!! ولی وقتی از رشته تحصیلیشون سوال میشه دریغ از یه واو که یادشون مونده باشه و یا بتونن یه نظر درباره اون سوال مرتبط با رشته شون بدن.خوب عزیز من ننویس که مدرکت چیه که انقدر به مشکل بر نخوری.
البته اشکال از اون ها نیست هااشکال از سیستمهکه نمیتونه اطلاعاتو بریزه تویه یه قرص و بده دانشجو قورت بده تا فول بشه از اطلاعات

نه اصلا هم جای تاسف نیست! مسایل حقوقی خیلی گسترده و شاخه به شاخه اس و به ندرت وکیلی پیدا میشه که تو همه زمینه ها متبحر باشه. خیلی وقتا برای حل پرونده هایی که داریم باید از همکارای دیگه مون که تو اون زمینه کار کردن مشورت بخوایم و این مساله تو خیلی از رشته های دیگه هم هست.
حالا شما به بزرگی خودتون بیسوادی منو ببخشید! من این جا هیچ ادعایی در مورد سواد و مدرکم نکردم هیچ تضمینی هم برای حل مسایل حقوقی مردم ندادم که حالا بخوام به شما جواب پس بدم.
اگر هم تو حیطه کاریم به مساله ای برخورد کنم که ندونم میرم دنبالش و پیدا می کنم ولی هیچ دلیلی نمیبینم که این وقتو برای سوالات کسی که اصلا نمیشناسمش بذارم!

پرنیان شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 12:19 ب.ظ



راستی واقعا متاسف برای یه عده چاپلوس که فقط اومدن اینجا و اظهارات غیر منطقی و احساسی دادن فقط برای خوشایند ....
اگه یه خورده بدون جانبداری مطالب منو میخوندن و خودشونو یه لحظه جایه من میزاشتن میتونستند خیلی بهتر اظهار نظر کنند.

خیلی سخت نگیر سعی کن اطلاعاتتو بیشتر کنی و مطالعه اتو که اگه کسی ازت سوال کرد لااقل پیش وجدان خودت انقدر معذب نشی که مجبور بشی یه پست مفصل و بهش اختصاص بدی.

این عده چاپلوس نیستن دوستان منن و شما اصلا حق توهین ندارین.
حرف من و دوستانم منطقیه شما زیادی دچار احساسات شدین.
من سخت نمی گیرم عذاب وجدان هم ندارم چون مسولیتی در قبال شما ندارم!
شما هم بهتره به جای کامنت گذاشتن تو وبلاگ من که از نظر شما بی سواد و بی تفاوتم برای حل مشکلتون از یه وکیل باتجربه در پرونده های خانوادگی وقت مشاوره بگیرین. با این که ازتوقعات بی جا و توهین هاتون واقعا ناراحتم ولی آرزو می کنم هر چه زودتر مشکلتون حل بشه.

صبا شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 09:11 ب.ظ http://sabar766.blogfa.com/

چه پرتوقعن بعضیا !

جمشید شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 10:43 ب.ظ

و اما درباره این گیس و گیس کشی
گیس گلابتون 1 پرنیان 1

اما در مورد کامنت گذاران این یک رویه ناپسندی شده که وقتی یک وبلاگنویس بنا به هر دلیلی پست اینگونه ای در رد یکی از کامنت گذاران مینویسند سایر خوانندگان در بیشتر وقتها کاسه داغتر از آش میشوند و با رگباری از انگ و برچسب به آن کامنت گذار میتازند و خویشتن را در قیاس با او گوهری ناب و بدون هرگونه خدشه ای میپندارند و در نقش روانشناس و حکیم و فیلسوف و ... چنان آن بیچاره را به چالش میکشند که نگو و نپرس در حالی که سکوت و خوداری بهتر میبود اگر میدانستند که از او هیچ نمیدانند

کدوم گیس و گیس کشی؟! چرا شلوغش می کنین؟؟؟
اصلا منظور من از این پست رد یکی از کامنت گذاران نیست. اینو نوشتم که یه چیزایی رو توضیح بدم و روشن کنم.

جمشید شنبه 4 شهریور 1391 ساعت 10:57 ب.ظ

در ضمن منظور من لزوما کامنتهای اینجا و این پست نیست بلکه چون در مورد خود من این اتفاق افتاده آن را مطرح کردم
جدای از این پست با اینکه مدت کمی است این وبلاگ رو میخوانم واقعا از خواندن آن لذت میبرم و امیدوارم که این دلخوریها پیش نیاد.

ممنون از لطفتون. منم امیدوارم.

فــــرناز یکشنبه 5 شهریور 1391 ساعت 12:49 ق.ظ http://farnazjun.persianblog.ir/

چه عکس باوحالی گذاشتی عاشق عکسه شدم :))) اصن ببین من چه دخدر خوبی هستم اومدم اینجا فقط راجع به گل پسر و خونه و زندگی کامنت گذاشتم ولی مث این که سرم کلا رفته باس میومدم تو رو در جریان طلاق توافقی از شوهر نداشته ام می ذاشتم و هی سوال پیجت می کردم ... :)))))) ما هم ارادت به شما داریم ... دوستون داریم انقــــــــــــــــــــــــــــدر!

تو یه دونه ای!

مهدیس یکشنبه 5 شهریور 1391 ساعت 02:24 ب.ظ http://rtin298.blogfa.com/

خانومی شما .به گلی خودت ببخش .چند وقتیه می خونمت.دوست دارم بلینکمت آیا اجازه هست بانو؟

خواهش می کنم. لینک این جا آزاده!

maryam یکشنبه 5 شهریور 1391 ساعت 06:51 ب.ظ http://maryam-bashkani.blogfa.com

البته که همه دوس دارن مشکلاتشون رو از طریق دوستهاشون و آشنا هاشون حل کنن و این امری طبیعیه اما توقع زیاد داشتن دیگه
این عکسه هم خیلی جالبه

مینو یکشنبه 5 شهریور 1391 ساعت 08:27 ب.ظ http://milad321.blogfa.com

سلام.به من که جواب دادید خیلی هم ممنون ولی تازه متوجه شدم که عجب کار بیخودی کردم.اگه قرار باشه همه سوال بپرسند که خیلی وحشتناک میشه.

سلام
نه خانومی این چه حرفیه؟!

رویا.ت یکشنبه 5 شهریور 1391 ساعت 08:55 ب.ظ

سلام عزیز دقیقا می فهمم چی میگی. فک کن دقیقا بهم خصوصی زده که چون خیلی با سوادی و ارشد زبان خوندی و میدونم می خوای امتحان آیلتس بدی و تقریبا به انگلیسی مسلطی میشه یه متن بدم برام ترجمه کنی؟ آخه عجله دارم ! (فکر کن با خوندن جملاتش حس حمل دو تا هندونه زیر بغلم داشتم! مسخره من سی و پنج ساله رو داشت ... می کرد! ) براش ایمیل زدم "عزیزم من واسه ترجمه های کارای خودم گاهی حوصله ندارم !"

سلام.
ترجمه متن؟؟؟!!!

ما یکشنبه 5 شهریور 1391 ساعت 09:51 ب.ظ

وا؟
چه توقعا؟؟؟؟؟؟؟؟

مهدیس دوشنبه 6 شهریور 1391 ساعت 07:36 ق.ظ http://rtin298.blogfa.com/

منظورم تبادل لینکه بانوووووووووو

الهه دوشنبه 6 شهریور 1391 ساعت 01:21 ب.ظ

سلام بانو
این مشکلات در خیلی از مشاغل وجود داره. من هم وقتی در جواب بعضی سوالات پزشکی آنها را به متخصص ارجاع می دهم متهم به بی سوادی می شوم.
البته وجدانم آسوده است که با یک جواب اشتباه آنها را گمراه نکردم. به هر حال هیچ وقت نمیشه همه را راضی کرد و مهم اینه که تلاش کنیم درست عمل کنیم.

سلام
پزشکها که خیلی بیشتر با این قضیه درگیرن!
منم کاملا موافقم. آدم وقتی چیزی رو نمی دونه باید راحت بگه نمی دونم نه این که جواب اشتباه بده.

دارچین سه‌شنبه 7 شهریور 1391 ساعت 05:11 ق.ظ http://amish.persianblog.ir

وای این عکسه چقد به این نوشته میخوره خیلی بامزه بود
در مورد اون آدم هم فکر کنم از دست وکیلش عصبانی بوده و آمده سر شما خالی کرده

اینم حرفیه!

معجزه گر سه‌شنبه 7 شهریور 1391 ساعت 09:06 ق.ظ http://mojezegar.com

آره خوندم ولی ترجیحا لبخند بزن دوسی
آخه منم قبلنا توی دنیای مجازی خعلی به خودم فشار میاوردم ولی الان به این نتیجه رسیدم که کسی مجبورم نکرده مثه دنیای واقعی توی دنیای مجازی باشم پسجایی که فقط و فقط با اختیار خودم هستم باید فقط و فقط حس رهایی رو تجربه کنم :)
البته من هیچ وقت قدر تو مفید نبودم تو دنیای مجازی که معنی گیر کردن رو بفهمم !

چشم لبخند میزنم!
به خودم فشار نمیارم ولی گاهی بالاخره...!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد