کشف دلیل!

دیروز برای ثبت یه دادخواست طلاق توافقی رفته بودم دادگاه. زن و شوهره رو هفته پیش تو دفتر دیده بودم. اوضاعشون وحشتناک بود. مدام کتک کاری داشتن و زنه خواهش می کرد کارو زودتر تموم کنیم چون امنیت جانی نداره! قیافه مرده هم واقعا خشن بود. موهای سیخ سیخ، چشمای سرخ...

تو اتاق پذیرش دادخواست یه زن جوون کنارم نشسته بود. اونم برای طلاق توافقی اومده بود و ازم راهنمایی می خواست. قیافه اش خیلی نمکی و دل نشین بود. منم فضولیم گل کرد و پرسیدم برای چی می خوای جدا شی؟ گفت مشکل خیلی داریم. 7 ماه هم بیشتر از عروسیمون نمی گذره... اولش فکر کردم آخه 7 ماه که زمان زیادی نیست. چرا بیشتر صبر نمی کنه؟ ولی وقتی شوهرشو دیدم و دقیق شدم حس کردم حق داره! چلمن بودن از قیافه این بشر می بارید! خوش و خرم نشسته بود و پدر زن پیرش بدو بدو های ثبت دادخواست رو انجام می داد و این آدم کوچکترین تکونی به خودش نداد تا پدر زنه اومد و گفت تموم شد بریم، اون وقت بود که ایشون بالاخره از جاشون بلند شدن! در تمام مدتی هم که عین مرغ کرچ نشسته بود تا تونست به من زل زد و چشممو درآورد. یعنی من هر وقت برگشتم دیدم این خیره شده به من! از زنش هم خجالت نمی کشید. دیگه می خواستم جفت پا برم تو دهنش یا دیگه خیلی خودمو کنترل کنم برم محترمانه ازش بپرسم چی رو این قدر با دقت نگاه می کنی؟! حالا خوبه با یه تیپ داغونی رفته بودم دادگاه که شب با خودم گفتم من صبح چه فکری کردم که اینا رو پوشیدم؟! یه مانتو و روسری نخی چروک! خدا بهش رحم کرد دادخواستش ارجاع شد و رفت! وقتی در کم تر از یه ساعت می شه دو تا عیب بزرگ بی عرضگی و هیزی رو در یه آدم دید اون زن بنده خدا تو 7 ماه قطعا خیلی بیشتر دیده و کشیده!


پ.ن1: این سوسک ها توی پاییز و زمستون و بهار کجان؟! نمیشه لطف کنن این سه ماه تابستون رو هم همون جا بمونن؟! بعد سحری رفتم مسواک بزنم یکیشون ویراژ داد جلوم و همه حال معنویمو خراب کرد!


پ.ن2: نسخه جدید بلاگ اسکای با امکانات کامل بالاخره قراره بیاد و ما به شدت منتظریم!


بعدا نوشت: آقای رگبار یه بازی وبلاگی جالب راه انداخته. ازتون دعوت می کنم شرکت کنید.

نظرات 48 + ارسال نظر
آفاق دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 04:11 ب.ظ http://b-arghavani.blogfa.com


چه مرد هیزی

آه ادم حالش بهم میخورره حقش بود زنه داشت جدا میشد

حالا خوبه زنشم نشسته بود داشت چشم منو درمیاورد!

[ بدون نام ] دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 04:13 ب.ظ http://asalnasiri.blogfa.com

سلام خانوم وکیل خوشکلی ودردسراشحالا سوسکای اینجاروببینی چیکارمیکنی عین عربا درازوبیشعوروقتی میبینتت میخوادبدوه توبغلت مگه ول میکنه انقدمشتاق شهادتن که نگو!

سلام
نه بابا خوشگلی کجا بود؟!
وای! پناه بر خدا از شر ه چی سوسکه.

سپیده خاطرات من دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 04:50 ب.ظ

اه اه از سوسک نگو دوستم

بعضی وقتا طلاق بهترین و زیباترین راه حله

بله گاهی همین طوره.

ghazaleh دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 04:58 ب.ظ http://gh-najafi .blogfa.com

باز خوبه با این هیزیش و ملنگ بودنش اومده توافقی طلاق بده و بره !!!
با با خوشگلی که به لباس پوشیدن نیست کجاست اقای شازده که امارتو بدیم بهش نذاره بری دادگاه ( یک دوست در لباس دشمن )
خسته نباشی و نماز روزتم قبول باشه
حالا می تونی بکشیش یا جیغ می زنی و از شازده میخوای بکشتش ؟

اونم از بی عرضیگش بوده! حیف دختره نمی دونم چه جوری با همچین مردی ازدواج کرده بود؟!

چه کنیم دیگه! فکر کردی میذارم برام توطئه کنی؟! خودم شب برای شازده تعریف کردم!

ممنون. نماز روزه شما هم قبول.

جیغ نمی زنم ولی قطعا از شازده می خوام بکشش!

ابراهیم دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 05:06 ب.ظ http://namebaran.blogfa.com

بازم شما سوسک می بینین . من و داداشم و پدرم چند روز قبل موش گرفتیم . داشتم کتاب می خوندم یه چیزی سریع رفت نگاه کردم دیدم موشه داره با چه سرعتی حرکت می کنه .

نمی دونم چرا انقدر طلاق زیاد شده .
فکرکنم مقصر انسان ها هستن که خیلی بد شدن .
مثل همین آقا که زنش کنارشه و بازم چشمش می جنبه .

وای پناه بر خدا! پس وضع خونه ما خیلی بهتره!

نمی دونم چی بگم. دلیل زیاده. یکیش هم همین کم شدن اعتقادات و درستی آدمها.

راضیه دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 05:07 ب.ظ http://2629.blogfa.com/

چرا؟ سوسک هم مخلوق خداس...باید معنوی تر میشدی که!

قربون خدا برم ولی با این مخلوقش نمی تونم رابطه برقرار کنم!!!

بهار(بوسه ی تقدیر) دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 05:38 ب.ظ http://gozashtehagozashte.blogfa.com/

مرده ا بعد از ازدواج خیلی زود چهره ی واقعیه خودشونو نشون می دن.

اینی که من دیدم از اول هم معلوم بوده چه جوریه!!!

عسل دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 05:39 ب.ظ http://mysecretnots.blogspot.com

برای راحتی از دست سوسک های دست شویی یه شیشه نفت بریز تو چاه و دو روز در دست شویی رو ببند،بعد که باز کنی چندتا جنازه می بینی و دیگه تا آخر تابستون سوسک نمی بینی!البته من برای محکم کاری دو بار این کارو کردم به فاصله دو هفته

ممنون از توصیه ات.

اماسیس دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 06:45 ب.ظ http://emasis.blogsky.com/

مرغ کرچ؟؟؟

چه اصطلاح عجیبی

اماسیس دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 06:49 ب.ظ http://emasis.blogsky.com/

راستی نماز و روزه هاتون قبول باشه

التماس دعا

ممنون. به همچنین.

مامان بعد از این دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 07:00 ب.ظ http://faslino.persianblog.ir

جالبه که چیزهایی به این تابلویی رو مردم قبل ازدواج نمی‌بینند و اسیر این آدمهای ناجور میشن! خدا نصیب نکنه.

اصلا قیافه پسره تابلو بود که بی عرضه و دست و پاچلفتیه!!!

بهار دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 07:39 ب.ظ http://joyz.blogfa.com/

هیچی سختر از تحمل هیزی نیست!

تحملش سخته!

[ بدون نام ] دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 07:55 ب.ظ http://asalnasiri.blogfa.com

عزیزم منم دادخواست حضانت دادم اما نذاشتن دایم الخمزبودنشو مطرح کنم گفتن اون دردسر اثبات داره بلکه بایه زبونی ازش بگیریم گواهی رشدم گفتن الان چون پسرم12سالشه نمیدن شما نظرتون چیه؟

mahboob دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 10:12 ب.ظ http://mahboobehmamai89.blogfa.com

من در این مواقع بطور کاملا تابلو که طرف بهش بربخوره شالمو میگیرم جلو صورتم. رو میگیرم تا چشاش دراد

آخه داشتم با زنش حرف می زدم!

خاطرات من (یک مادر) دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 10:35 ب.ظ

حالا اینو بگو تو که یه ساعت دیدیش و دو تاخصلت بد رو فهمیدی چرا دختره از اول همون دو تا رو نفهمیده بود و ازدواج کرده بود که حالا بخواد طلاق بگیره...
البته بهش حق میدم بعضی وقتا کلن عقل زایل میشه آدم نمیفهمه چه خریتی داره میکنه!!!!!

نمی دونم چرا دقت نکرده! البته از این بی توجهی ها که بعدا آدم گرفتار می کنه زیاده!

ان شرلی دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 11:11 ب.ظ http://ansherly.persianblog.ir/

بیچاره زنه 7 ماه چی کشیده
روزه هات قبول گلی جونم


ممنون. از شما هم قبول باشه.

خانوم وکیل دوشنبه 2 مرداد 1391 ساعت 11:15 ب.ظ http://khanooomvakil.persianblog.ir

واقعا عجیبه بعضی رفتارها!!یعنی دقیقا اینجور موارد باید جفت پا بری تو صورتش!!
بانو من از سوسک نمیترسم میخوای بیام بکشمشون؟؟؟ فرض کن هفته پیش یه سوسک اومده بود تو دفتر آقایون همه الفرار اونوقت من کشتمش!

پس خیلی شجاعی همکار جان!!!

بازیگوش سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 12:05 ق.ظ http://bazigooshi7.persianblog.ir/

حال معنوی پریده رو خوب میفهمم

فروغ سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 02:20 ق.ظ http://raddepahayam.blogfa.com/

وای گلی خدا نکشه تو رو !
به پ ن اولت کلی خندیدم اجرت با صاحب این شبها که نصفه شبی اینجوری منوخندوندی
نماز روزه هات قبول باشه عزیزم


کار خاصی که نمی کنم بلکه برای خندوندن تو اجر ببرم!

ممنون. به هم چنین.

صبور سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 09:58 ق.ظ http://saboraneh.blogfa.com

اینجور وقتاست که طلاق نشانه ای از بهشته !

الی قهرمان سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 10:11 ق.ظ

سلام گل بانو جونم . خونه ی نو مبارک باشه . ایشاا... اینجا دیگه از اون مشکلات خبری نخواهد بود .
وای انقده از اون نوع مردها بدم میاد و حالم بهم میخوره که میگم برم با مشت بکوبم توی چشاشون .
خواهر خونه ی ما سوسک زیاد نداره خداروشکر و فقط سالی یه دونه سوسک دیده میشه که اونم یا مرده یا در حال مرگه .
ولی همون یه دونه هم از نوع سوسک های غول پیکر هستش . اه اه یادشون افتادم چندشم شد . ببخشید

سلام
واقعا این جور مردا کتک لازمن!
وای ازسوسک!!!

مینا-دفتر خاطرات سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 11:18 ق.ظ

گلابتون دلم برات تنگ شده. میدونی چندوقت بود سر نزده بودم بهت؟ پسرت خوبه؟
نماز روزه هات قبول عزیزم. تو دلت خیلی پاکه گلابتون. دم افطار یاد مامانم باش

خوش امدی! ممنون از لطفت.
از شما هم همین طور. روحشون شاد.

شادی مامان پرنیا سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 11:23 ق.ظ

سلام گلی جونم .نمازو روزه ات قبول باشه عزیزم .

سلام.ممنون. به همچنین.

زینب سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 12:14 ب.ظ http://roozoroozegareman.blogfa.com

سلام

وای....وحشتناکه بیوفتی زیر نگا یه آدم هیز

دلت میخواد با مشت بزنی تو سرش بره تو زمین

بیچاره زنه...چطوری تونسته هفتماه دووم بیاره !!!

سلام
خیلی اعصاب خرد کنه.

سیندرلا سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 01:44 ب.ظ http://cinderellla.blogsky.com/

تحمل همچین مردایی خیلی سخته.

حکیم بانو سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 02:27 ب.ظ

حالا خوبه رضایت به طلاق توافقی دادن. منظورم زوج اولی بود. دومیه که احتمالا از تنبلی حوصله رفت و آمد رو نداشت.

چه می دونم. مرده واقعا مشکل داشت...
شاید!

خانم اردیبهشتی سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 02:38 ب.ظ http://mayfamily.blogfa.com

سلام
جدی؟! کجاند؟! کلا همیشه همون جا باشند این موجودات مشمئزکننده!

واقعا مرد هیزقابل تحمل نیست!

سلام
آره واقعا کاش هیچ وقت جلوی چشم نباشن!

سمان سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 04:30 ب.ظ

واییییییییییی ادم این چیزا رو میبینه میترسه دیگه!!!!!!!بد میگن چرا ازدواج نمیکنی

نترس با چشم باز انتخاب کن!

مهتاب سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 05:44 ب.ظ http://mah77.blogsky.com

گلی جان در مورد اون شوهری که تعریف کردی که هیز بوده ، بعضیا همینجوری زل میزنن ولی این از خنگیشونه ، یعنی حالیشون نیست چیکار دارن میکنن؟

نمی دونم شاید!

سارای سه‌شنبه 3 مرداد 1391 ساعت 10:08 ب.ظ http://sari-i.blogsky.com/

هوم...هر بار که از طلاقها میگی و اینا برای منم دعا کن!

دعای ناخوشایندیه ولی امیدارم قسمت تو هم بشه...

فــــرناز چهارشنبه 4 مرداد 1391 ساعت 12:20 ق.ظ http://farnazjun.persianblog.ir/

وای یکیشونم اونم از نوع بالدارشون هفته ی پیش اومده بود خونه ی ما! تا یه هفته هر وقت می خواستم برم دشویی یه ربع فقط در و دیوار دشوییو ور انداز می کردم سوسک نباشه! سوسک وحشتناک هست همینجوریش شما فکر کن بالدار هم باشه دیگه هیچی نه می شه کشتش نه می شه فرار کرد ...

وای خدا اون که فاجعه اس!!!

شاپرک دل چهارشنبه 4 مرداد 1391 ساعت 01:25 ق.ظ http://jayepayelahzeha.blogfa.com/

روزگار بدی شده!!!
ادماش هم...
:((((

نوزاد چهارشنبه 4 مرداد 1391 ساعت 08:54 ق.ظ http://newgreenhouse.persianblog.ir

بیچاره اون دختره یعنی تو مدت آشنایی نفمیده؟

چه می دونم؟!

منجوق چهارشنبه 4 مرداد 1391 ساعت 10:04 ق.ظ http://manjoogh.blogfa.com/

سوسک ها کولر ندارن گرمشونه میان بیرون

اینم حرفیه!

[ بدون نام ] چهارشنبه 4 مرداد 1391 ساعت 04:37 ب.ظ


بیچاره زنش!!!!!!!!

مهتای چهارشنبه 4 مرداد 1391 ساعت 08:15 ب.ظ http://www.happyending.blogfa.com

دارم فکر میکنم کار شما هم مثل کار ما از یه جهت سخته اونم اینکه پر از انرژی منفیه!! خدا صبر بده !!
از این سوسک ها هم نگو که اگه یکیشون بیاد جلو چشمم تا یه هفته کابوس میبینم!!

راست میگی. خدا صبرمونو زیاد کنه!
نه من دیگه این جوری هم نیستم!

یک زن متاهل چهارشنبه 4 مرداد 1391 ساعت 11:27 ب.ظ

سلام گلی جون
وبلاگ متاهلانه رو حذف کردم اما خیلی جالبه که یک نفر دیگه اومده اون وبلاگ رو با پست های من بازسازی کرده!
در ضمن من حالم خوبه و همه چیز رو به راهه :)

سلام عزیزم
ممنون که خبر دادی.
خدا رو شکر.همیشه خوب باشی. خوشحال شدم.

عاطفه پنج‌شنبه 5 مرداد 1391 ساعت 09:30 ق.ظ http://ashiyaneati.persianblog.ir/

تازه ۷ماه هم خیلی صبر کرده زنه بیچاره ...

موشو خانوم پنج‌شنبه 5 مرداد 1391 ساعت 05:11 ب.ظ



یه چز بگم ؟اینا امسال تو این 3 فصل دیگه خونه ما بودن
والا ما از پاییز خونمون سوسک اومد امسال جالب اینجاس واقعا خونمون مرتب و تمیزه ...
والا پرسو جو کردیم میگن این سوسکای زشت و کریه عاشق پارکتن
---
حال معنوی ما رو درست وقت سحری بر هم زد 2 شب پیش:))
--
متاسفم واقعا...هیزی خیلی خیلی خیلی بده...بهش فکر می کنم موهای تنم سیخ میشه.....
بیچاره همسرش...

پس شما همیشه سوسک دارین؟! نمی دنستم پارکت سوسک میاره!

اماسیس پنج‌شنبه 5 مرداد 1391 ساعت 11:16 ب.ظ http://emasis.blogsky.com/

من احتمال میدم این مرغ کرچی که نوشتین یه پستی بوده که یکی از دوستان بلاگر نوشته باشه - همینطوره؟؟؟

اگه هست ممنون میشم آدرس پست یا وبلاگشو بهم بگی بخونم پستشو.

نه! چرا همچین فکری کردی؟! گفتم مرغ کرچ چون از جاش تکون نمی خورد!

سرگردان جمعه 6 مرداد 1391 ساعت 12:05 ق.ظ http://manosargardani.blogfa.com

سلام گلابتون جان!
خوبی؟
نماز و روزه ها قبول!!
دوشب پیش اینجا سر زدم و خوندم ولی نرسیدم کامنت بذارم و همش تو فکر سوسک بودم! که از اول تابستان هنوز در منزل ما رویت نشده!! به دوساعت نرسیده! یک عدد سوسک بزرگ از خجالتم در آمد!! مامان و بابا هم خواب بودن!!دیگه مجبور شدم بابام رو از خواب بیدار کنم!!

راستی چرا چند وقته بهم سر نزدی؟

سلام
ممنون
به همچنین
این قدر بهش فکر کردی که اومد سراغت!!!
نرسیدم!

maryam جمعه 6 مرداد 1391 ساعت 12:05 ق.ظ http://maryam-bashkani.blogfa.com

خونه جدید ما هم سوسک داره البته زیر زمینش خیلی چندش آورن

زیاد تو زیرزمین نرو!

جم جمعه 6 مرداد 1391 ساعت 05:04 ق.ظ

در مورد دادگاه و طلاقه حوصله نوشتن ندارم
اما درباره سوسک که همین چهار ساعت پیش یکی پیدا کردم و حشره کش زدم و پیدا نشد اما بعد از یک ساعت یک سوسک دیدم نمیدونم خودش بود یا از قوم و خویشهاش.یک لیتر امشی خالی کردم تو ملاجش و با یک دمپایی که دو متر بالا بردم کوبیدمش هنوزم زیر دمپایی مونده چون جرات ندارم دمپایی رو بردارم.اصلا تعجب کردم چون یک پودری هست که ویژه نابود کردن مورچه و سوسکه.باور وقتی بریزی در دستشویی و کناره دیوار و هر حای دیگه تا چند ماه اثری از مورچه و سوسک نمیبینی
دقت کردم دیدم از زیر در اومده.فردا که بریزم دیگه سوسک بی سوسک.من فقط تو دستشویی پودر ریخته بودم.

امیدوارم شر سوسکها برای همیشه از سر خونه تون کم بشه!

جم جمعه 6 مرداد 1391 ساعت 05:09 ق.ظ

برو داروخونه بگو پودر حشره کش یا سوسک کش میخوام واقعا خیلی بدرد میخوره.روی اینی که من دارم نوشته Cavalier
به معنی سوار و شوالیه

ممنن. از راهنماییتون. همون شب همه جا رو سم زدیم و فرداش دو تا جنازه پیدا کردیم! اگه دوباره بیان باید از این پودرها بگیرم.

رضا جمعه 6 مرداد 1391 ساعت 02:47 ب.ظ http://rezagoodarzi.blogfa.com

سلام
ممنون از لطفتون
خیلی جالبه که الان بعد از چند ماه فرصت کردم یه سری به دست وبلاگم بکشم .از جمله لینک کردن بعضی از دوستان
همین که شما رو لینک کردم ،اومدم تو قسمت نظرات .تا نظر شما رو دیدم خیلی تعجب کردم .
اتفاق خوبی بود.
نمازروزتون قبول باشه
در پناه حق

سلام
ممنون از لطفتون.

قطع و وصل جمعه 6 مرداد 1391 ساعت 05:10 ب.ظ http://ghatovasl.blogfa.com

سلام. طاعاتتون قبول!
کلی خندیدم به ماجرای سوسکه!!
اما در مورد اون آدمها...خداوند فقط عاقبتمان را به خیر کند. و ادمهایی بی خودی اش را سر راه زندگیمون قرار نده...

سلام.ممنون. به همچنین.

الهی آمین.

اندر احوالات ... یکشنبه 8 مرداد 1391 ساعت 01:13 ب.ظ http://nasim30.blogfa.com

حیف جوونیه اون دختر

gisoo دوشنبه 9 مرداد 1391 ساعت 03:44 ق.ظ

سلام گلی جان خوبی؟
یه لطفی کن در مورد ختم قران مامان نازنین تو وبت بنویس ببینم میتونیم دو تا ختم قران بذاریم یا نه
ممنون عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد