رویای تنبلی!

این روزها تمایل شدیدی دارم به این که یه couch potato واقعی باشم!!! تا می تونم بخوابم و بعدش هم لم بدم یه گوشه و هیچ کار به دربخوری انجام ندم! همه تو بهار دچار احساس رخوت و خواب آلودگی میشن من تو تابستون! این قدر برام سخت شده که صبح ها بلند شم بخوام برم سر کار! انگار یکی کتکم می زنه!!! دو روز اول هفته تمام وقت دنبال کارام بودم و کل شهرو گز کردم تا یه سر و سامونی به اوضاع بدم و نخوام زیاد تو این گرما بیرون برم. بیشتر کارا انجام شد. مونده یکی دو مورد که باید آقای هم وکیل باشه اونم شکر خدا رفته مسافرت تا اواسط هفته آینده!

البته شما هیچ خیال نکنین با وجود یه وروجکی به نام گل پسر couch potato شدن عملیه! اینا صرفا رویاهای منه!!!

دیشب همه مون خونه مامانیم بودیم. خاله مامانم از شهرستان اومده بود رفتیم دیدنش. موقع برگشتن من خیلی دلم می خواست یکی از سه قلوها رو با خودم بیارم. دختره رو! ولی هر چی گفتم داداشم نذاشت! گفت تو گل پسر رو نگه داری کافیه!!! قرار شد یکیشون بره خونه مامانم بقیه هم خونه خودشون بمونن. هیچ کس درک نکرد من چه قدر دلم یه نوزاد دختر می خواد!!!   (برای یه شب البته!) 


نظرات 41 + ارسال نظر
مامان دو قلوها چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 02:46 ب.ظ

همدردیم عزیزم
من امروز بالاخره بعد سه هفته خونه نشینی سه تا قورباغه رو یکدفعه قورت دادم تا دوباره بشینم زیر باد کولر
ای جانم به این سه دو قلوها بزرگ شدن گلی جان

خسته نباشی. کار مهمی کردی!!!

سارای چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 02:53 ب.ظ http://sari-i.blogsky.com

وویی این تنبلیه رو منم هستم!

من عاشق بچه دخمرم

آفاق چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 02:59 ب.ظ http://b-arghavani.blogfa.com

منم بودم نمیذاشتم تو خودت هنوز بچه کوچیک داری

بهار چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 03:03 ب.ظ http://joyz.blogfa.com/

واااای منم خیلی احساس خستگی می کنم

ان شرلی چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 03:04 ب.ظ http://ansherly.persianblog.ir/

تابستونا تا می تونم خونه تشریف دارم!کلاسم کم ور می دارم

کار درستی می کنی!

نوا چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 04:20 ب.ظ http://navaomom.pesianblog.ir

تواین گرمای سوزان طبیعیه من احساس میکنم مثل خمیر نان شدم ازگرما شل شدم وحجمم داره زیاد میشه
عکسای جدیدشونو بزار ببینیم
منظورت اینه که نی نی میخوایخب صراحت وشجاعت داشته باش بگو

نه منظورم این نیست. گفتم که فقط برای یه شب!!!

ghazaleh چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 04:53 ب.ظ http://gh-najafi .blogfa.com

سلام گلابتون جونم خوبی خانومی ؟
خوب حق داری خوب بچه داری سخته تا بیای به خودت برسی بقیه کارا مجالی نمی دن نفس بکشی !!
البته این خاصیت گرما هم هست ادم دوست نداره از جاش تکون بخوره

سلام.ممنون عزیزم.
آره واقعا همه اش برای آدم کار درست می کنن. گرما هم که فاجعه اس!

خانم اردیبهشتی چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 04:59 ب.ظ http://mayfamily.blogfa.com

سلام
هی هی! کوچ پوتیتو کجایی که یادش به خیر!

جیکو چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 05:10 ب.ظ http://jikjikooo.blogfa.com

آخه چرا هیییییییییشکی گلابتونِ ما رو درک نمی کنه!!!

فروغ چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 05:19 ب.ظ http://raddepahayam.blogfa.com/

میبینم که یه بوهایی میاد
انگار یکی دلش میخواد یه بار دیگه مامان بشه اونم مامان یه گل دختر

نه عزیزم چرا حرف تو دهن من میذاری!

مهسا چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 05:36 ب.ظ http://www.khateraaat.blogfa.com

نکنه هوس نی نی دار شدن کردی کلک

نه!

زهرا چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 06:24 ب.ظ

سبحان الله یا فارج الهم و یا کاشف الغم فرج همئ و یسر امری و ارحم ضعفی و قله حیلتی و ارزقنی من حیث لا احتسب یا رب العالمین **حضرت رسول فرمودند :هرکس مردم را از این دعا با خبر کند در گرفتاریش گشایش پیدا می شود: انشالله

ما چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 06:41 ب.ظ

نکنه یه رگ شیرازی تو وچودت به جریان افتاده

بدتر از اون!

ابراهیم چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 08:03 ب.ظ http://namebaran.blogfa.com

روز ها که واقعا بد و کسل کننده هستند
انشا الله دفه بعد دختره رو ببرید پیش خودتون
انصافا بچه های کوچیک خیلی بامزه هستن

مهتاب چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 09:38 ب.ظ http://mah77.blogsky.com/

گلی جان راستی این سه قلوها چطورین؟ اروم هستن یا دائم گریه میکنن؟ مادرشون چطوری بزرگشون میکنه؟

خوبن. هر کدم یه مدلن. شلوغ ،آروم، معمولی!!!
همیشه یک نفر برای کمک هست.

جوجه تیغی چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 09:49 ب.ظ http://jojetighiashegh.blogfa.com/

آخی....
وقتی اینا رو میخونم میگم آخ جون که ما هنوز بچه نداریم خب میتونیم خوب استراحت کنیم دیگه اما فکر نکنی ما استراحت میکنیم ها ما کلی آدم فعالی هستیم و همش درگیر کاریم اما منم گاهی یه دخمری میخوام. ولی فقط برای یه شب ها

آره مزیت بزرگ بچه نداشتن همینه ولی بچه هم شیرینی خودشو داره!

خانوم وکیل چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 10:10 ب.ظ http://khanooomvakil.persianblog.ir

واقعا راست میگی تو این گرما آدم دلش میخواد فقط زیر باد کولر بشینه تو خونه!منم دیروز چند تا کارو یکی کردم عوضش امروز واسه خودم موندم خونه حالشو بردم
ببینم گلی یه شب دختر داشتن خیلی شیرینه که تو دلت میخواد؟؟؟؟



آره خیلی!!!

sahar چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 10:21 ب.ظ http://sf22761.blogfa.com

منم خیلی دلم یه نوزاد میخواد
خییییلی

صبا چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 10:46 ب.ظ http://sabar766.blogfa.com/

آخه گلی جان کی از تنبلی بدش میاد؟
یعنی به نظرت میشه کسی دلش نخواد یک وقتایی فقط و فقط برای خودش باشه و هر کار می خواد بکنه و هیشکی هم بهش کاری نداشته باشه !
حیف که نمیشه .

راست میگی!

فــــرناز چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 11:01 ب.ظ http://farnazjun.persianblog.ir/

سیبیلم داری؟ ما هر چی کاوچ پوتیتو تو کتابای زبانمون بود عکس یه سیب زمینی سیبیل دارو کشیده بودن که رو کاناپه لم داده و کنترل دستشه داره تلویزیون می بینه! :دی

نه من نوع بدون سبیلم!!!

151 سانتی پنج‌شنبه 22 تیر 1391 ساعت 05:50 ق.ظ http://151cm-1.persianblog.ir/

میرسم به این روزای شما؟!!!
به آرزوهام/!

انشاالله!

سلام
هرچی شما Couch potato شدین ، من این روزا درگیرم!
دیروز بالاخره خونه رو قولنامه کردیم
مشروحشو تو وبلاگم میذارم

شرمنده که مزاحمت شدیم خانمی

سلام
خسته نباشی عزیزم. به سلامتی. مبارکه.
خواهش میکنم.

راستی در مورد برادرزادت هم به برادرت بگو دلت چی میخواد
مطمئناً قبول میکنه

من میدونم

نه قبول نمی کنه!

آرامیس پنج‌شنبه 22 تیر 1391 ساعت 11:20 ق.ظ http://nightday.blogsky.com

اومدم چیزی بگم واسه آوردن دختر کوچولو دیدم خودت توی پرانتز مطلب مهمی نوشتی.منصرف شدم

خوبه که دقت کردی!!!

maryam پنج‌شنبه 22 تیر 1391 ساعت 11:25 ق.ظ

منم دلم میخواد
دلم برا خونه و بچه ها تنگ شده

آرزو جمعه 23 تیر 1391 ساعت 01:02 ق.ظ

طفلکی سه قلوها!

از هم جدا شون نکنید و همنیطور از مامان باباشون.
اونا نمی تونن چیزی بگن، اما براشون سخته و احساس تنهایی و ترس می کنند.

اگه خواستین کمک کنین بمونین اونجا و کمک کنید. الان براشون جدایی از والدین زوده و سخت.

از طرف من هم حسابی بچلونیدشون.

در هفته یکی دو شب این جوریه. بالاخره گاه یپیش میاد شب کسی نتونه پیششون بمونه.

بهزاد جمعه 23 تیر 1391 ساعت 12:29 ب.ظ http://Pandari.blogfa.com

دو سالیه تنبلی رفته تو خونم
تنها کاری که به نظرم کاره همین وبگردی و گاهی هم نوشتن چند سطر است

دارم از تنبلی تلف میشم، اولش جذاب بود
اما الان رو مغزم اسکی بازی میکنه

تنبلی زیاد و طولانی هم آدمو خسته می کنه.

[ بدون نام ] جمعه 23 تیر 1391 ساعت 01:24 ب.ظ

اصلا" مگه میشه آدم تو خونه بچه کوچیک داشته باشه و همزمان با اون همچین رویایی؟

نمیشه دیگه.

میگن دو شمشیر در یک غلاف نمیگنجند و ایناست داستانش.

نه نمیشه!!!

اماسیس جمعه 23 تیر 1391 ساعت 01:25 ب.ظ

پس چرا اسم نذاشتم من ؟؟

کامنت بالایی برا من بود.

اندر احوالات ... جمعه 23 تیر 1391 ساعت 02:23 ب.ظ http://nasim30.blogfa.com

چجوری کامنت خصوصی برات بزارم؟
می خوام رمز بدم

کیانادخترشهریوری شنبه 24 تیر 1391 ساعت 12:47 ق.ظ

کجایی کوچ پوتیتو؟

همین جاهام!

تکینه شنبه 24 تیر 1391 ساعت 12:49 ق.ظ

الان یعنی
couch potato هستی که پیدات نیست دیگه؟!!!!!!!!!!

نه اینترنتم بازی در میاره!

صبور شنبه 24 تیر 1391 ساعت 09:20 ق.ظ http://saboraneh.blogfa.com

خب شد برای یک شب رو گفتی
نکنه آهنت کم شده ؟

کلا کم خونم!

نوشین شنبه 24 تیر 1391 ساعت 10:02 ق.ظ http://nooshnameh.blogfa.com

این رویای تنبلی رویای منم هست.
ای کاش بشه. فقط برای چند روز....
نگو از این سه قلوها که الان باید خیلی خوردنی شده باشند
اگر تونستی عکس جدیدی ازشون بذار این دردونه ها رو

نوزاد یکشنبه 25 تیر 1391 ساعت 08:52 ق.ظ http://newgreenhouse.persianblog.ir

من هم همینطوری شدم دلم می خواد لم بدم و فیلم و سریال ببینم و گاهی هم دراز بکشم و کتاب بخونم

حکیم بانو یکشنبه 25 تیر 1391 ساعت 12:02 ب.ظ

گلابتون جان. مثل این که دلت یه بچه دیگه هم می خواد ها.

نه حالا!!!

ساغر 1دختر ورنا یکشنبه 25 تیر 1391 ساعت 01:36 ب.ظ http://vornayan.blogfa.com

می ذاشتی توی کیفت میاوردیش

بعد زنگ میزدی میگفتی نگران نباشید دختر شما پیش ماست

آفاق دوشنبه 26 تیر 1391 ساعت 04:04 ب.ظ http://b-arghavani.blogfa.com

برات تو کامنت خصوصی رمز گذاشتم

مهسا میم سه‌شنبه 27 تیر 1391 ساعت 03:04 ب.ظ

فک کردم فقط من انقدر تنبل شدم و هی به هر بهانه ای مرخصی های عزیز دلم رو تند تند حروم میکنم و زیر پتو چرت میزنم و در نهایت فحشه که به خودم میدم و از مرخصی هدر رفته به شدت ناراحت میشم اما بازم فرداش همین طوری میشم
چرا آخه؟؟؟!!
خدایی این روزا خیلی از کار کردن خسته ام و دلم میخواست خونه دار بودم آخه از ۱۸ سالگی کار کردن یعنی چه؟؟ دیگه تا بازنشستگی جونی برام نمی مونه همین الانش دیگه حس کار کردن و بیرون رفتن ندارم میگما بیا با هم بخوابیم و لم بدیم نظرت چیه؟؟
راستی به خاطر موفقیتت در مورد گل پسرت تبریکات منو بپذیر و یه جمله ی حرص درِآر( دیدی کاری نداشت از جیش بگیریش)

ای بابا! تو که وضعت از منم بدتره!!!

خیلی ممنون. حالا بذار وقتی خواستی بچه تو از پوشک بگیری بهت میگم!!!

راضیه سه‌شنبه 27 تیر 1391 ساعت 03:12 ب.ظ http://2629.blogfa.com/

منم دوس دارم نوزاد دختر رو...تو این دوره زمونه هیشکی بچشو نمیده بیاریم خونه!هعی..

میگم منو لینک نمیکنی؟!


چرا عزیزم!

جنس مونث سه‌شنبه 27 تیر 1391 ساعت 04:29 ب.ظ http://zireinsaghf.blogsky.com/

نظرات بالا باز نشد نمیدونم چرا!!!!
اینجا واست نظر میزارم .
دلم تنگ شده بود واست اومدم دیدم اوووووووووووه دو تا پست گذاشتی همش .
گل پسر چطوره ؟
من دخترم که کوچیک بود با خودم تخت گاز میخوابید هر وقت من بیدار میشدم اونم پا میشد بزرگ تر که شد دید این ننه هه خیلی تنبله خودش بلند میشد ی چیز میخورد و برنامه کودکشو نگاه میکرد تا من بیدار شم .الانمم که خدایش تمام زمات خونه افتاده گردنش.
بهترین کارو میکنی فکر کن یک ماه مرخصی گرفتی سعی کن بیشتر توی خونه باشی .
موفق باشی خانومی .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد