ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
از اون جایی که جناب شازده هنوز برای خودش ماشین نخریده و هر روز گیگول رو صبح می بره و شب میاره، فرصتی نیست که من خودم تنهایی رانندگی کنم و حالشو ببرم! فقط گاهی کنار شازده رانندگی می کنم البته اگه گل پسر بذاره! چون بعضی وقتا به شدت گریه می کنه و می گه: "بشین این ور! باید بابا جون رانندگی کنه!!!" بعد هم شازده این قدر می گه این جوری کن و اون جوری کن که گاهی اصلا رانندگی یادم می ره! هیچ وقت هم نمی ذاره تنهایی بشینم. تصورش اینه که اگه خودش کنارم نباشه حتما تصادف می کنم و یه بلایی سر خودم میارم! یعنی کشته مرده این همه اعتماد به نفسیم که بهم می ده! خلاصه که ما عقده ای شدیم برای یه دفعه تنهایی و با اعصاب راحت رانندگی کردن! این وضعیت بود تا دیروز که شازده یه سفر کاری یه روزه رفت و ماشین تو خونه بود! شبش هم به مناسبت تولد خاله ام خونه مامانیم دعوت داشتیم. دیگه لازم نیست بگم که من از روز قبلش تصمیم گرفتم بدون این که چیری به شازده بگم خودم با ماشین برم تولد؟! از بعد از ظهر با گل پسر صحبت کردم که امروز می خوایم بریم خونه مامانی من می خوام رانندگی کنم و تو باید پسر خوبی باشی و بشینی عقب و گریه نکنی... اولش که هیچ جوره زیر بار نمی رفت و می گفت باید بابا جون رانندگی کنه! شازده خودش کمه پسرش هم رانندگی منو قبول نداره! اما بعد از تلاش های فراوان بالاخره راضی شد! قبل از شلوغ شدن خیابون ها با احتیاط فراوان راه افتادیم.اولش صدقه کنار گذاشتم و هر چی ذکر بلد بودم خوندم! یه کم که اومدم ترسیدم و فکر کردم اصلا چرا ماشین برداشتم و چه جوری تا اون جا برم؟! ولی بعدش به خودم گفتم تو می تونی! کاری نداره که! به هر حال با آرامشی که مدام به خودم می دادم رفتیم و رسیدیم. وقتی ماشین رو پارک کردم انگار یه باری از روی دوشم برداشته شد! خیلی هم احساس خوشحالی و توانمندی داشتم!
به شازده تلفن زدم و گفتم عزیزم من با ماشین اومدم! صحیح و سلامت رسیدم. نگران نباش! اولش فکر کرد شوخی می کنم، بعد یه کم سکوت کرد و گفت: گلی تو واقعا چه فکری کردی؟ نگفتی تصادف کنی یه طوری بشه؟! گفتم: نه! مگه قراره تصادف کنم؟ حالا هم که مشکلی پیش نیومده!
شب که اومد دنبالم و برگشتیم خونه یه چیزایی می پرسه که انگار من نه رانندگی بلدم و نه گواهی نامه دارم! می گه: راستی ماشینو چه جوری از تو پارکینگ درآوردی؟! ـ به راحتی! ـ سرچهارراه فلان رسیدی چی کار کردی؟! ـ وایستادم چراغ که سبز شد دوباره راه افتادم! ـ مشکلی نداشتی تو راه افتادن؟! ـ نه! چه مشکلی؟! ...
زنده باد! همین طوری ادامه بدی سه هفته دیگه همه رو می پیچونی پنج شنبه جمعه می ری شمال با ماشینت! حالا ببین کی گفتم!
به اون مرحله برسم که عالیه!
ینی منم میتونم این جر بزه رو داشته باشم
تازه از بیرون شهر اومدیم امروز که می خواسیم بریم بهم گفت بشین پشت فرمون اما ازون جاییکه با خوا هرشوهر جان اینا بودیم ترسیدم گند بزنم
آخه ما تقریبا همزمان گواهی نامه گرفتیم از خیرش گذشتم ولی بعدش پشیمون شدم
حالا که اون میگه من قبول نمی کنم
آره می تونی. فقط باید اعتماد به نفس داشته باشی.
جالبه
پسرا معمولا از مادرشون حمایت می کنن
نمی دونم چرا پسر شما برعکسه
متاسفانه افرادی که رانندگیشون خوبه فکر می کنن خودشون از روز ازل بلد بودن و هرگز روزگاری که با ترس ماشین راه می بردن رو یادشون نمیاد
نمی دونم!
بله متاسفانه!
به افتخار گلابتون دست دست
مطمئن باش اگه تمرین کنی راننده خوبی میشی.همه که از اول "شوماخر " نبودن که!!اگه ماشینتم دیواری جایی رو ندید نگران نباش درست میشه.سعی کن به انرژی های منفی هم توجه نکنی!!مردا اصولا فکر میکنن راننده به دنیا اومدن!!
راستی اسم ماشینتم خیلی باحاله!من اسم مال خودمو گذاشتم جیمبو!!!!
متشکرم!
اون که مسلمه ولی فرصت زیادی برای تمرین نیست چون شوهرم ماشینو می بره!
نه توجه نمی کنم. اگه به حرف اون توجه کنم که باید کلا بی خیال رانندگی بشم!
مرسی.
به افتخار گلی با جَنَم یه کف مرتب!
کف کف کف کف
:******
این مردها اینطورین دیگه.من نزدیک ده ساله ماشین دارم ولی وقتی تازه ساناز رو خریده بودم بابا انقدر نگرانم بودکه.
چرا این جورین واقعا؟!
لیدیز اند جنتلمن گلی شوماخر خواهر مایکل شوماخر رو خدمتتون معرفی میکنم.هوراااااااااااااااااااااااااااااااا
افرین گلی
من به داشتن دوستی مث تو افتخار میکنمممممممم
افرین
تو میتونی
شک ندارممممممممممممم
مرسی عزیزم.
ینی گلی لون وسطاش که گفتی میخاستم برگردماااا میخاستم خفه ات کنم گفتم نکنه برگردییییییی
باریییییییییییییییییییک خوشم اومد تو مایه فخر نسوان ایران زمینی حتی:دی
من کی گفتم می خواستم برگردم؟! فقط یه نمه ترس اومد سراغم که زود فرستادمش پی کارش!!!
مچکرم!
چه عالی ما هم روحیه گرفتیم
یعنی مرده این اعتماد به نفس مردا هستم من!
منم اعتماد به نفسم خیلی بالاس! شازده سعی می کنه کمش کنه ولی نمی تونه!!!
دقیقا دقیقا
مثل خود من که میترسم ماشین دست نرگس بانو بدم.
بیچاره کله هم التماس میکنه ولب خب جراتشو ندارم.
کار اشتباهی می کنین. ترس بی خودیه. نهایتش تصادفه دیگه!!!
وای گلی جون من 3 تا نیروی بازدارنده دارم همسر که معلومه دوقلوها هم می گن مامان اول یه ماشین 206 قرمزززززززززززززززز بخر بعدددددد من چی کار کنم افرین به شما همینطور ادامه بده غافلگیری اقای شازده رو
ای بابا! چه وضعیه!
تو هم باید مستقل عمل کنی!
امان از دست این مردای استرسی!
علی هم همینطوره
یعنی من اگر با ماشین برم جایی، تا برسم دلش هزار راه میره و از دلشوره میمیره
خوب بهش نگو!!!
منم همین مشکل رو دارم ولی فرقش اینه که مامانم میترسه و سوویچ ماشین رو از دستم قایم میکنه با این که 2 ساله پشت فرمون نشستم حتی حاضر نیست تا سر کوچه ببرمش میگه فقط بابات
وای! بعد دو سال هنوز اعتماد نداره؟!
یکبار تو جمه من گفتم وقتی گواهینامه بگیرم همسرم ماشین میده دستم تا یاد بگیرم اونم با پر رویی کامل گفت من ماشین دست زن نمیدم!!!
اونوقت فرداش ماشینش داد داداشش تا بره دختر بازی
وقتی اعتراض کردم گفت:
اون داداشمه شاید سالی یکبار بخواد تو زنمی شاید هر روز بخوای
و به این میگن عذر بدتر از گناه!!!!!!!!!!!!!!!
دقیقا می فهمم چی میگی به جای دادن انرژی مثبت همش انرژی منفی میدن!
سلام
افریننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
ستاد روحیه دهی به گلابتون بانو جان
پسرا همشون همینن
نمونه مشابهش استاد ما
اونم قبل عید گواهینامشو گرفته بود بعدش هر وقت میشست پشت ماشین پسرک سه ساله گریه میکرد که الان تصادف میکنیم پاشو
سلام
ممنون
از دست پسرا و پدراشون!!!
اخ اخ منم همین مشکل رو دارم اگه با همسرم بشینم اونقدر دخالت میکنه اصلا رانندگی یادم میره
تنهایی نشستم این قدر راحت و خوب بود!
یه بار من پشت فرمون نشستم بعد دقیقا همین اتفاق افتاد...ولی اوضاع من خیلی بی ریخت بود نزدیک بود تصادف کنم اونم 3 بار!
اینه که به آقامون گفتم من دیگه رانندگی نمی کنم تا وقتی که یه ماشین قراضه برای تمرین داشته باشم!!!
ازبس که مردا آدمو هول می کنن! تنهایی بشینی خیلی راحت تری!
این فکرا رو نکن. بالاخره باید از یه جا شروع کرد.
سلام عزیزم..
رانندگی کنار آقایون یک پروژه عظیمه.. من که همیشه با همسرم کارم به دعوا میکشه همچین نگاه میکنه و حرف میزنه انگار خودش شوماخره.. جدیدا یاد گرفتم سکوت کنم انقدر که دیگه خودش هم ساکت میشه آخرش..
کار خوبی میکنی.. من هم باید از این روش شما استفاده کنم.. شاید این دلسوزی الکی همسرم کم بشه..
دقیقا همین طوره!
روش خوبیه. امروز که بهش گفتم ماشینو برام بذار گل پسر رو ببرم مهد با رانندگی کردنم مخالفت نکرد فقط گفت خودم کار دارم ماشین می خوام!
اعتمادش جلب شده!
بزن دست قشنگه رو
ایول گــــــــــــــــــــــــــلی خودمون
اونموقع تو تصور من اینشکلی بودی
خوش به حالـــــــــــــت
من بعد از سه سال که گواهینامه گرفتم هنوزم میترسم رانندگی کنم
چند جلسه کلاس بگیر و شروع کن.
منم به خودم گفتم اگه الان پشت ماشین نشینم دیگه نمی شینم!
راستی آدرس وبلاگت اشتباه داره. به جای نقطه @ گذاشتی!
آفرین به بانوی فروردینی. رانندگی هیچ کاری نداره. فقط باید نترسی و حواست رو جمع کنی و البته موقع روندن از هر سه آینه استفاده کنی.
من نمی ترسم. حواسم هم جمعه. شازده بی خودی نگرانه!
سلام گلابتون عزیزم بهترین کار کردی همینطور ادامه بده خیلی زود یک راننده متحبر میشی برات آرزوی موفقیت میکنم ضمنا اون پست عزیز دل مادر خیلی شیرین بود ازت متشکرم که من به سالهای کودکی بچه هام بردی۰
سلام
ممنون عزیزم. نظر لطفته.
عزیزم تجربه نشون داده اصلن در کنار همسر گرامی نباید اوایل یادگیری نشست و رانندگی کرد بسکه دلشون شور میزنه ! والاااااااااااا
دقیقا! این قدر راحت بودم خودم تنهایی رانندگی کردم!
اخ اخ اخ نگو که من این مشکل تو رو دارم
بعضی وقتا به شوشو می گم تو از 6 سال پیش اعتماد به نفس من و کشتی
اینقد رکه به ادم استرس وارد می کنه احساس می کنم هیچ کاری از عهدم بر نمی اد
اما افرین کار خوبی کردی بازم اینکارو بکن که برات عادی شه
رانندگی رو می گما !!
دیگه رو اعصاب من بود! حالا که خودم تنهایی ماشینو بردم هم اعتماد به نفسم زیاد شده هم ترس شازده کم شده!
آفرییییییییییییین.
یاد اولین روزی افتادم که با برفی تنهایی رفتم بیرون و شلوغ ترین نقطه ی شهر رو هدف گرفتم :دی
مطمئن باش خیلی زود همه رو رانندگی ت حساب می کنن، همیشه آروم و همیشه با اعصاب رانندگی کن و حرف های آقایون رو نشنیده بگیر.
ممنون
اولین دفعه رفتی جای شلوغ؟!
سعیم همینه!
سلام
من وقتی گواهینامه ام را گرفتم اولین بار تنها پشت ماشین نشستم چون می دونستم کنار یک راننده قدیمی نشستن اعتماد به نفس آدم را نابود می کنه!
من نمی دونم چرا این پسرهای ما ذاتا مردسالارند؟! این برای من آرتمیسی خیلی سخته! داشتن یک پسر مردسالار
سلام
آفرین کار درست رو تو کردی!
چرا واقعا؟!
سلام عزیزم آفرین باید خیلی وقت پیش این کارو میکردی منم دقیقا اولین بار تنهایی رفتن همین حالات رو داشتم ولی کم کم به مرور زمان همه چیز کاملا عادی میشه رانندگی خیلی آسونه فقط دقت بسیییییییییییار بالایی می خواد به امید موفقیت های بیشتررررررررر
من یک و ماه و نیمه گواهی نامه گرفتم! زود شروع کردم دیگه!!!
ممنونم.
آفرین خانمی
آی از دست این مرد ها ،انقده میگن مواظب باش ،چرا اینجوری پیچیدی ،چراانقد از نزدیک ماشین ها میری الان میزنی بهش که آدم از خیر رانندگی میگزره
آفرین به تو که تنهایی رانندگی کردی
من چون هم روم زیاده هم به رانندگی نیاز مبرم دارم هیچ جوره از خیرش نمیگذرم!
سلام
امون از دست این مردا کوچیک و بزرگم ندارن
بیا یه امتحان دوباره بده برا همسر گواهی نامه مجدد بگیر با مهر ایشون بلکه باور کنند ما خانمها هم می توانیم
سلام
به اینا باشه که کلا گواهی نامه نمی دن!
من که کنار همسرم کاملا اعتماد به نفسم رو از دست میدم
غیر از این باشه جای تعجبه!
ها ها ها ها آفرین آفرین من به شما افتخار می کنم. :))
ای ول گلیییییییییییییییییییییییییییییییییی درایور
دست و جیغ و هوراااااااااااااااااااااااااا
همینجوری ادامه بدهههههههههههه
مچکرم!
ای جان ... چقدر تشویق میشی تو؟البته دختر منم موافق رانندگی من درحضور بابا توی ماشین نیست چون دوست داره تمام توجه من به اون باشه و این با رانندگی من جور درنمیاد.به نظرم مردها اینجورن که فکر میکنن فقط کارخودشونه.این درمورد منم هست در جالیکه من سالهاست و قبل از ازدواجم توی رانندگی مستقل بودم و همسرم از اول این رو میدونست ولی عملا گاهی اوقات هی دستور میده سر ماشین رو اینور اونور کن که داد منو درمیاره و حوصله شو ندارم.لذا الان هم که نیازم به ماشین زیاد نیست و خودم یکی جداگانه ندارم پیش میاد که قراره من راننده باشم فقط درحالت اجبار میپذیرم.آره خواهر!
فقط خودم خودمو تشویق می کنم!!!
خوب من خیلی نیاز دارم. اصلا از سر نیاز تازه رفتم یاد گرفتم! هر جوری هست باید بشینم!
ای ول گلی جون دست راستت رو سر من که انقدر نترسم از پشت فرمون نشستن!
راستی گلی قالب جدیدت خوبه قبلی چشمو اذیت میکرد
ترس نداره که! باید اعتماد به نفست رو ببری بالا.
خودم هم همین احساسو داشتم!
گلی خانوم جان، راستش یادم میاد وقتی گواهینامه گرفتم یه سه سالی بین گواهینامه گرفتن و رسماً پشت ماشین نشستن فاصله افتاد، تا اینکه آقای پدر تصمیم گرفت خودروی خودشو عوض کنه... منم که فوضول، گفتم منم میام تا مراحل اداریش رو یاد بگیرم... خلاصه برات بگم که بعد از به نام خوردن سند، پدرجان کلیدو داد دستم و گفت برو تا خونه، فقط مراقب باش به خودت آسیب نزنی، به هیچ مردی که بخواد روحیه ات رو تضعیف کنه راه نده، روی همه رو هم کم کن اگه ماشینو هم ترکوندی فدای سرت، خلاصه من که اینارو اصلاً نشنیدم با ترس و لرز نشستم پشت ماشین، 5 بار خاموش کردم و همون روحیه اولیه باعث شد که الان خودم برم سفر، هرجایی که فکرش رو بکنی و با گذشت 10 سال از اون ماجرا الان رانندگیم خیلی خوبه، میگم خیلی خوب چون اینو مردایی که کنارم میشینن میگن که هم آرتیستی رانندگی میکنم هم دست فرمونم خوبه و هم احاطه ام به ماشین، میخوام بگم که ترس برادر مرگه، هیچوقت نترس چون اگه بترسی نمیتونی بزنی تو گوشش و راننده بشی... با این شجاعت چند روز پیشت هم باید بگم آینده روشنی در انتظارته جانم :)
آفرین به آقای پدر! و آفرین به شما.
امیدوارم رانندگی منم به زودی خوب بشه!
همسر منم اصلا نمی تونه کنار من بشینه موقع رانندگی!
اما خوبیش اینه که اون اوایل که گواهینامه گرفته بودم هرجا می خواستم برم ،هی میگفت خب ماشینو بردار خودت برو دیگه ! فکر کنم در رابطه با همسر من یه معجزه صورت گرفته بود.
خیلی خوبه این جوری. ولی شازده کلا با رانندگی کردن من مشکل داره و بهم استرس وارد می کنه!
امان از دست این آقایون که فکر میکنم خانومشون هیچی حالیش نیست..ما هم نمونه اش رو داریم
باریکلا کار خوبی کردی....من اولین بار که ماشین رو برداشتم تنهایی رفتم فرودگاه! دنبال مامانمفکر کنم بیشتر از هزار بار آیه الکرسی تو راه خوندم...دهنم سرویس شده بود از استرس
وقتی مامانم رو دیدم و گفتم با ماشین اومدم چشا 4 تا شده بود!!!!
تا فرودگاه؟!
کارت خیلی درسته!
آفرررررررررررررررررین . درسته همینه
گلی جان ما یک ضرب المثل داریم که میگه نازکش داری ناز کن نداری پاتو دراز کن !!
خودت باید به خودت روحیه و اعتماد به نفس بدی . البته ما هم بیکار نمی نشینیم و میگیم تو می توووووووونـــــــــی
چه کنیم دیگه. همه تلاش می کنن روحیه منو بگیرن منم سعی می کنم خودم به خودم روحیه بدم!!!!
از روحیه دهی دوستان وبلاگی هم کمال تشکر را داریم!
بابا من کشته ی این همه اعتماد به نفسی هستم که شازده بهت میده. احتمالا به پسرش هم سپرده که هوای باباشو داشته باشه.
من که گواهینامه رو فقط به کمک تمرینهایی که با همسرجان داشتم گرفتم. بعدش هم با اصرارهای ایشون و البته علاقه خودم اینقدر رانندگی کردم تا قشنگ یاد گرفتم .
ولی هنوز پدرشوهرم میترسه من رانندگی کنم. منم میترسم ایشون کنار دستم بشینه چون اینقدر راننده بنده خدا رو به هول و ولا میندازه که اگه من راننده بودم خودمو از شیشه پرت میکردم بیرون
آفرین به آقای همسر. از این مردا کم پیدا میشن!
نه عکست رو ندیدم
تو پستی که گفتی ( پست ۲۸ سالگی ) عکس نبود .
نوشته بودی عکس حذف شد .
تازه حذفش کردم! چرا زودتر نرفتی ببینی آخه؟!
سلام. ۲هفته پیش یه خانوم سخت ترین کاره ممکنو کرد و با اینکه می تونست خیلی راحت به راهش ادامه بده گلگیر سمت شاگردشو محکم فرو کرد تو دره ماشینه من و درو له کرد..... می گفت هول شدم.....................خواهش می کنم شما خوانومای محترم رانندگی رو بی خیال شین و....... به امید اون روز شاید مدیریت و یا آشپزی رو بتونید انجام بدید اما رانندگی...........................
حالا همه آقایون رانندگی هاشون خوبه مال خانوما بد؟!
یه ذره منطقی باشین.چون یه خانوم هول شده ماشین شما رو داغون کرده دلیل نمی شه که شما بخواین کل خانوما رانندگی رو بذارن کنار!!!
گلی خانم نگرانت چی کار کنه بنده خدا
به روزم منتظر نظرتم
نگرانی بی مورده!
ما که ۱۲ ساله بودیم مثله پسران تازه پشت لب سبیل سبز کرده ماشین پدر محترم را دزدیده و به امر دور دور مشغول میشدیم
تازه دوستانمان را هم اغفال میکردیم
دستی هم میکشیدیم
ولی الان از بابا اصرار از من انکار
اصلا همه چی خلافش بیشتر حال میده
آفرین عزیزم کارت عالی بود! چه معنی داره به یه خانم وکیل انرژی منفی بدن؟!!
ممنون!
آفرین به این اعتماد به نفس
تا قبل از اینکه عقد کنم بابام که کنارم می نشست من دست پاچه می شدم رانندگی کنم...داداشم که کنارم نشست بهتر شد رانندگیم...حالا همسریم که می شینه کنارم ای کم و بیش اینکارو بکن اون کارو نکن می کنه
ولی من هنوز اعتماد به نفس لازم رو ندارم ماشین بابایی رو بردارم..همش حس می کنم موقعی که می خوام پارک کنم می افته تو جوب...واسه همین با فاصله زیاد از جوب کنار خیابون پارک می کنم...
یه خورده به منم بده از اون اعتماد به نفست
پیش منم بیا...منتظرما
یه دفعه که دلتو به دریا بزنی درست میشه. از مسیرهای کوتاه و خلوت شروع کن.