شنبه دوم

در این دومین شنبه سال نو, بزرگترین خواسته ام اینه که زودتر شنبه بعد از راه برسه و این تعطیلات کسل کننده و اعصاب خرد تموم بشه!!! تعطیلاتی که نه مسافرت داره, نه گردش هایی که من به خیال خام خودم برنامه ریزی کرده بودم ولی طبق معمول همراهی براش ندارم! فقط می مونه عید دیدنی هایی که بر خلاف سال های قبل با وجود بچه نوپایی که اصرار عجیبی برای ترکوندن خونه میزبان داره و مدام باید با لباس رسمی دنبالش بدوئم تا خرابکاری نکنه, حوصله شون رو ندارم و شازده هم قبول نمی کنه بی خیالشون بشیم!


به عنوان اولین پست سال خیلی امیدوارکننده بود؟! خدا به خیر بگذرونه!

+ هر چی زمستون گذشته خشک و آفتابی بود, بهار سرد و بارونی شده! نمی شه با این دو تا فسقلی بلند شیم بریم تو طبیعت, دلمون باز بشه!