یکی باشه...

دلم می خواد یه نفر برام یه بغل کتاب بیاره. از این کتاب هایی که وقتی دستت می گیری, دیگه دوست نداری بذاری زمین و می بردت به یه حال و هوای دیگه.

یکی برام چند تا سریال باحال بیاره. از این سریالایی که دلت بخواد پشت سر هم دی وی دی هاش رو بذاری و ببینی تا وقتی دیگه چشمات جواب نده.

یکی باشه که به زورم شده راهم بیاندازه و ببردم پیاده روی تو یه پارک کف پوش شده از برگای پاییزی, پا به پای راه رفتن پنگوئنی من بیاد و بعد هم وقتی خسته شدیم بریم یه گوشه بشینیم, چایی بخوریم, گرم بشیم.



یکی... بسه دیگه, زیاد می شه! همین چند تا یکی هم که باشن, اصلا یکی از این چند تا یکی هم که باشه, قطعا کلی حال منو خوب می کنه! هر چند که اینا همه اش وصف العیش بود به نیت نصف العیش تو این روزای گهگاه به شدت کسل کننده...



+به علت این که لینکدونیم دیر بالا میومد و گاهی گیر می کرد مجبور شدم حجمشو کم کنم و لینک وبلاگ هایی رو که دیر به دیر آپ می کنن حذف کنم. کسی دلگیر نشه از ما لطفا!!!


نظرات 23 + ارسال نظر
برای تو چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 01:41 ق.ظ http://www.dearlover.blogfa.com

خانومی وقتی نی نی ات دنیا بیادانقدر سرت شلوغ بشه که دیگه نمیتونی فکر کتاب خوندن رو هم بکنی
شاد باشی

اون که مسلمه. برای همین می خوام تا وقت دارم حسابی کتاب بخونم!

asal چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 07:42 ق.ظ http://shab-neviss.blogfa.com

منم اینجا مشکل نبودن یکی رو دارم،یکی که باهاش برم خیابون و خرید،یکی که باهاش حرف بزنم،یکی که باهاش برم پیاده روی...اگه تهران بودم حتما می اومدم باهم می رفتیم پیاده روی

این یکی, مشکل خیلیاس گویا!

مهتاب2 چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 08:00 ق.ظ

گلی جون ؛بارداری چه هوسایی به دلت میاره..
عزیزم از این دوران لذت ببر، بعدا دلت تنگ میشه،چون شاید دیگه تکرار نشه، البته اگه دلت نخواد بچه ی سوم هم بیاری..

آره دیگه, بارداری و سنگینی و بی حالی همینا رو می خواد!
خوب اینا باشه بیشتر لذت می برم!

انشرلی چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 08:53 ق.ظ

خوب اینکه زیاد سخت نیست از تو اینترنت چند تا سریال وکتاب سرچ کن مخصوصا سریال بعد شماره چند تا کلوپ وکتابفروشی رو هم از ۱۱۸ بگیر بعد زنگ بزن بگو با پیک برات بفرستند.

سرچ فایده نداره. می خوام یکی که سلیقه کتاب و سریالش با من یکی باشه برام بیاره که خوشم بیاد!

آزاده چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 10:58 ق.ظ

عزیزم... میدونم چی میگی... فاصیه خونه مامان از شما دوره؟ کاش شاغل نبودم همراهت میشدم

نمی دونم دوره یا نه! شما که شاغلی سرت گرمه.

مارال چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 12:07 ب.ظ http://memoryy.persianblog.ir/

یعنی میشه یکی پیدا بشه، با این چیزها ما رو خوشحال کنه؟

نمی دونم. یعنی میشه؟!

مینو چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 12:57 ب.ظ http://milad321.blofa.com

سلام
چه هوسهای خوبی.اگه شیراز بودی برای کتاب میتونستم کاری انجام بدم.اما برای راه رفتن نه.ایشالا کوچولو به سلامتی بدنیا میاد و بعد راحت تر میتونی کارهات رو انجام بدی.

سلام
ممنون از لطفتون.
بعد به دنیا اومدن کوچولو که دیگه احتمالا وقت سر خاروندن هم ندام چه برسه به کتاب و سریال!

100i چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 01:06 ب.ظ

چندتا سریال که نمی تونم واسته بیارم ولی یه دونه سریال که میتونم بت معرفی کنم ! :))
Friends.
10 تا فصل ـ , کمدی هم که هس ... دیگه چی میخوای ! :))

;)

فرزندز رو یه مقدار دیدم چندان خوشم نیومد!

مامان تربچه چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 02:17 ب.ظ

Azinaei ke gofti ma khili mikhaim

خدا قسمتون کنه انشاالله!

انار چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 03:00 ب.ظ http://ladypomegranate.persianblog.ir

منم این قدر دلم از همینا میخواد ولی مشکلم اینه یکی باشه هم من وقت ندارم باهاش برم .

پس تو مشکلت خیلی حاده!!!

سمیه-تهران نوشت چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 08:56 ب.ظ http://tehrannevesht.blogsky.com

آدرس بده من جمعه خونتونم
هم کتاب واست میارم هم فیلم و هم سریال

وای عزیزم! تو چه قدر مهربونی. سلیقه کتابیت هم که با من جوره تقریبا!

آرزو (همه اطرافیان من) چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 11:05 ب.ظ http://ghezavathayam.blogfa.com

گلابتون عزیزم خصوصی رو دیدی؟؟؟

بله عزیزم.

آیدا چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 11:23 ب.ظ

عزیزم اگه می دونی چه سریال هایی رو دوست داری ببینی بگو تا برات بفرستم.

ممنون اما نمی دونم! زیاد تو سریال ها وارد نیستم!

شیما چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 11:35 ب.ظ http://midwife21.blogfa.com

خوب منم دل اونایی که گفتی رو میخواد...پایه ام بات بیام...
همش میام ببینم چند روز دیگه مونده خانوم کوچولو بیاد...داره نزدیک تر میشه همش

ممنون از لطفت.
آره هی هی هی نزدیک میشه!

اماسیس چهارشنبه 27 آذر 1392 ساعت 11:49 ب.ظ http://emasis.blogsky.com/

جلل الخالق!

کو کامنت من پس؟!دوباره می نویسم

--------------------------------------
سلام به گلابتون بانو ، مادر خانم کوچولو ":)

+الان منم یکی از این یه نفرا میخوام

سلام
درد مشترک!

نیکادل پنج‌شنبه 28 آذر 1392 ساعت 12:08 ق.ظ http://http:/somerest.blogfa.com

خیلی دلم میخواست اون یه نفری که برات کتاب میاره من باشم..میتونیم با هم قدم هم بزنیم.هنوز اونقدر از بارداریم دور نشدم که یادم رفته باشه ولی یه مشکل بزرگی هست: من 4 ماهه دنبال یکی میگردم که با من هم سلیقه باشه و بتونه برام کتاب بخره
پیدا نکردم که..
ولی میتونم برات خوراکی های خوشمزه بفرستم.بی تعارف

این هم سلیقه بودن در کتاب واقعا مساله مهمیه!
ممنون ازلطفتون.
الان خیلی دنبال خوراکی نیستم بس که هر چی می خورم سنگین میشم و جدیدا رفلاکس هم پیدا کردم! خیلی ممنون.

آیدا پنج‌شنبه 28 آذر 1392 ساعت 10:46 ق.ظ

من یه پست درباره سریال ها تو خرداد ماه نوشتم. می خوای اون رو بخون و ببین کدوما با سلیقه ات جوره و بگو.

باشه عزیزم.ممنون.

نگار پنج‌شنبه 28 آذر 1392 ساعت 08:51 ب.ظ

خوشبحالت چقدر روزهای خوبی رو داری سالمی وکیف میکنی خوش بحالت

خدا رو شکر.

ابان پنج‌شنبه 28 آذر 1392 ساعت 10:20 ب.ظ http://abanam.blogfa.com

سلام بانو ..
دست گل پسر را بگیر و برو تو پارک شهر روی برگ ها راه برو ....بعد برو سراغ اولین کتاب فروشی ...
لحظایت شاد ..
کتاب های من را می خواهی ؟تعارف نکن

سلام
پارک شهر به ما دوره. با این وضعم سخته برام برم! کلا تنبل شدم برای بیرون رفتن یکی باید هلم بده!

پخموله بانو جمعه 29 آذر 1392 ساعت 02:38 ق.ظ http://sun-girl.ir

باردار که بودم خیلی دنبال این یکی گشتم و پیدا نکردم. الان دیگه بهش فکر نمیکنم.

ولی بنظرم آدم بچه هم که داشته باشه میتونه کتاب بخونه.

الان دیگه خانم کوچیک رو داری!
اگه بچه اروم باشه آره.

به رنگ چادرم جمعه 29 آذر 1392 ساعت 03:41 ق.ظ http://ze-mim.persianblog.ir

کتاب ها با من
فیلم ها هم با آقای خاصم
هردویمان هم با شما و جوجه هاتون برای پارک
خب. دیگر چه ؟

وای ممنون از لطفتون.

فاطمه مامان مریم خانم جمعه 29 آذر 1392 ساعت 03:44 ب.ظ

سلام عزیزم
من حاضرم هر وقت بگی بیام باهات بریم پارک
چایی هم می اورم
اما فقط چایی ها!!!بیسکوبیت و کاکایو و کشمش و ... با شما
اما خارج از شوخی واقعا میگم پایه ام
راستش ان بار که با مامان ریحانه رفتید پارک انقدر دلم خواست که نگو

سلام
ممنون. مساله اینه که آیا خونه های ما به هم نزدیکه؟! و دیگه این که هوا خیلی سرد و سوز دار شده!
جدی؟! چه جالب! اون موقع آخر تابستون بود و هوا خوب!

آیدا دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 12:38 ق.ظ

پس من منتظر خبرت می مونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد