در پی درخواست خان دایی جان!

دیروز صبح داییم بهم تلفن کرد و گفت برای یکی از کارگرای شرکتشون یه گرفتاری حقوقی پیش اومده و اون بنده خدا هم سواد درست و حسابی نداره و کارش به مشکل خورده, من از بین همکارام یه وکیل معرفی کنم که پی گیر کاراش باشه. منم کلی ذوق کردم که بعد مدت ها یه بهانه ای پیش اومد که با داییم حرف بزنم. آخه من همین یه  دایی رو دارم ولی همدیگه رو خیلی کم می بینیم! داییم کلا خیلی اهل رفت و آمد نیست و هیچ وقت نمی شه جمعه هایی که ما خونه مامانیم می ریم اونا هم بیان, چون می خوان شب زود بخوابن برای سرکار رفتن خودشون و مدرسه دوقلوهاشون.

دیگه منم گفتم حالا که داییم یه کاری ازم خواسته زودتر انجامش بدم. فکر کردم دیدم برای این کار آقای وکیل _ رییس سابق!_ از همه مناسب تره. چند بار تماس گرفتم که جواب نداد و بعد خودش زنگ زد. جریان رو براش توضیح دادم و گفتم اگه مشکلی نیست شماره شو بدم به داییم. ولی یه مبلغی برای حق الوکاله گفت که من کف کردم! بعد هم گیر داد که چرا خودت انجامش نمی دی؟! گفتم من الان شرایطم جوری نیست که بتونم دنبال کارا باشم! نمی دونست که من باردارم. چون مدت هاست دفتر نرفتم و چند باری هم که تماس داشتیم و حرف کار شده بود گفته بودم شرایطم مناسب نیست! دیگه گیر داده بود که چرا من یه مدته همه اش می گم شرایطم مناسب نیست و چی شده؟! بعد یهو انگار که یه لامپ تو مغزش روشن شده باشه, گفت: "نکنه مساله بچه دومه؟!" گفتم:"بله! همینه!" کلی هیجان زده شد و پرسید دختره یا پسر و کی به دنیا میاد و ...؟! دیگه فقط کم بود آقای وکیل از این بابت هیجان زده بشه که اونم شد!!!



خیلی وقت پیش آقای وکیل ازم خواسته بود که مدارکمو بدم تا برای ثبت یه موسسه حقوقی اقدام کنه. چون که گویا طبق قانون موسسات حقوقی می تونن تبلیغات داشته باشن و می خواست از این طریق موکل جذب کنه. اونم چه جوری؟ این جوری که همه چی در اختیار ایشون باشه و فقط از اسم من استفاده کنه و بنده هم هیچ ادعایی نداشته باشم!!! منم که مغز خر نخوردم! اون موقع به بهانه این که پروانه وکالتم مال شهرستانه پیچوندم! حالا دیشب می گفت دیگه مانعی نداره و با پروانه شهرستان هم می شه جزء شرکای موسسه حقوقی باشم و از اون جایی که من با وضعیت فعلیم نمی تونم دنبال کارای موسسه باشم, یه وکالتنامه بهش بدم که دیگه نیازی به حضور من نباشه و خودش از طرف من کارا رو پی گیری کنه!!! یعنی همین یه کارم مونده! هرچی می گفتم من اصلا یه مدت نمی خوام کار کنم, می گفت باشه مشکلی نیست ما فقط می خوایم از اسم شما استفاده کنیم!!! آخرش گفتم من اصلا امسال پروانه مو تمدید نکردم, نتونستم برم دنبالش و دیگه بی خیال شد شکر خدا! هر چند خیلی ابراز تاسف کرد که من خیلی دلم می خواست اسم شما تو شرکا باشه چو خیلی به شما اطمینان دارم و می دونم با شما به مشکلی برنمی خورم! اون جا, جا داشت خدمتشون عرض می کردم که وقتی آدم به کسی اعتماد و کارشو قبول داره, باید سعی کنه راضی نگهش داره و  طوری باهاش برخورد نکنه که طرف از کارش دلسرد بشه! همه دوندگی های پرونده رو نیاندازه گردن طرف و حق الوکاله قلنبه رو بذاره تو جیب خودش! هر چند که همه چی نیاز به گفتن مستقیم نداره و اواخر کار با رفتارام , نا رضایتیم رو ابراز کرده بودم! حالا نمی دونم واقعا نمی فهمه یا خودشو می زنه به اون راه؟! به هر حال الان که خیلی احساس آرامش می کنم از کنار گذاشتن کار!


با وجود این که می دونستم مبلغ درخواستی آقای وکیل اصلا در توان اون بنده خدا نیست, اما شماره رو به داییم دادم و آماده اش کردم برای این که حق الوکاله بالا می خواد! البته نگفتم چه قدر! فقط توصیه کردم باهاش صحبت کنین و یه مشاوره ازش بگیرین!

نظرات 11 + ارسال نظر
باران سه‌شنبه 12 آذر 1392 ساعت 02:09 ب.ظ http://baranedelpazir.persianblog.ir

هر وقت از این رییس سابقت مینویسی من حرص میخورم از این هم رویی که این بابا داره

رو که زیاد داره ولی تو خودتو ناراحت نکن!

مهتاب2 سه‌شنبه 12 آذر 1392 ساعت 03:47 ب.ظ

بعضی از این وکیل ها خوب پول در میارن، این اقای وکیل هم اینجوریه!
انشاالله خودت بعدها برای خودت کار میکنی وپولش هم برای خودت حساب میشه.راستی رمزم فرستادم..

بله. ازبیگاری گرفتن هم خیلی خوشش میاد!!!

الان که اصلا به کار فکر نمی کنم!

نادیا مامان مهرسا سه‌شنبه 12 آذر 1392 ساعت 03:59 ب.ظ

گلابتون جون

من با این نظر شما که همه چی نیاز به گفتن مستقیم نداره تا حدودی موافقم. ولی بیشتر با این نظر که "خیلی چیزا باید بیان بشه" موافقترم.
من اگه جای شما بودم خیلی پیشتر مسئله رو برای آقای وکیل باز می کردم و جای هیچ ابهامی رو باقی نمی زاشتم.

سلام
خوش اومدی.
آره خوب ولی با رفتارای اخیرم کاملا نارضایتیم رو اعلام کردم. سر چند تا پرونده آخر هم سر حق الوکاله چونه زدم و مبلغ رو بالاتر بردم. دیگه فهمید که من با اون مبلغا حاضر به کار نیستم برای همینم مدتیه برای کار جدبد بهم زنگ نمی زنه!

گلی سه‌شنبه 12 آذر 1392 ساعت 08:44 ب.ظ

سلام
این دوره زمونه آدم کم پیدا میشه برا کار یکی دیگه دوندگی کنه !
چه رویی داره این وکیلتون به خدا؟!!!!

سلام
رو که خیلی داره!

یک تجربه ساده سه‌شنبه 12 آذر 1392 ساعت 10:27 ب.ظ http://http://ektajrobeh.blogfa.com/

نهههههه
واقعا عجیبه. از همه توقع دارن و خودشون ....

خانم اردیبهشتی سه‌شنبه 12 آذر 1392 ساعت 10:35 ب.ظ http://mayfamily.blogsky.com

سلام
گاهی بد نیست کسانی که درآمد خوبی دارند به خاطر برکت دادن به کارشون و مالشون یک تخفیفی و یا کمکی به یک بنده خدای کم درآمدی بکنند! ولی حیف که کم شده!!!

میگم آقای وکیل فکر نکرده با یک خانم وکیل طرفه این جوری می خواسته شما را وارد مثلا شراکت کنه؟!؟!

سلام
این که عالیه اما بله کم شده! مشکل ابن بنده خدا هم حاده.

نمی دونم چرا منو شاسگول فرض می کنه؟!

انشرلی چهارشنبه 13 آذر 1392 ساعت 08:22 ق.ظ http://anne-gilbert.blogsky.com

من نمیدونم این پول ها چطوری از گلوشون میره پایین.گرچه میدونم از اب زلال هم راحت تر میره!!!

البته کار پر رفت و آمدی بود. پرونده هم مال کرج بود نه تهران. اما اصلا توقع این مبلغو نداشتم!

شیما چهارشنبه 13 آذر 1392 ساعت 11:13 ق.ظ http://midwife21.blogfa.com

چه رویی داره هاااا این اقای وکیل...من که پستاتو میخونم حرصم میگیره ...تو چی میکشی از حرفاااش

من دیگه عادت کردم!!!
البته اون موقعی که باهاش کار می کردم خیلی حرصم درمیومد!

مینو چهارشنبه 13 آذر 1392 ساعت 03:11 ب.ظ http://milad321.blofa.com

نمیدونم چرا اغلب رئیسا اینجوری هستن.یعنی ما هم اگه رئیس میشدیم ،همینطوری میشدیم؟

بله متاسفانه. امیدوارم که نشیم!

دختری به نام صبر چهارشنبه 13 آذر 1392 ساعت 06:07 ب.ظ http://pop_corn.persianblog.ir

منم مثل شما روم نمیشد به رییسم بگم حقوقی که میگیرم خیلی کمتر از زحمتیه که دارم میکشم... برای همین بهترین کار رو استعفا دادن دیدم... الان حدود دو ساله خونه نشین شدم اما خیلی راضی ترم... اون موقع صبح تا عصر کار میکردم شندرغاز میگرفتم به هیچ جام نمیرسید...شب هم باید کارهای خونه رو انجام میدادم
الان قشنگ تا هروقت دلم بخواد میخوابم پول تو جیبی هم از همسر جان میگیرم و خیلی آزادانه برای خودم میچرخم کلی هم حال میده!

مساله رو شدن نیست. این اواخر چندین بار سر دستمزدم باهاش چونه زدم. برای همین دیگه برای کار بهم زنگ نزد. چون می دونست من دیگه آدمی نیستم که با چندرغاز دستمزد کار کنم!!!

واقعا خونه نشینی بهتر از این مدل کار کردنه!

یه بدبخت چهارشنبه 20 آذر 1392 ساعت 11:10 ق.ظ

عزیزم می دونم خیلی حال و حوصله سوال حقوقی نداری اما من بیچاره رفتم از یکی شکایت کردم برای چک بلامحل بعد تو دادسرا گفتند چکو کی بهت دادم گفتم فلان روز بعد گفتند بیا بنویس نوشتم بعد گفتند دیگه چکت کیفری نیست چون وعده داره...یعنی داغونم!حالا برم دادخواست حقوقی بدم بعد از چند وقت نتیجه می گیرم؟اصلا فایده داره دیگه؟راهی نیست که دوباره برم شکایت کیفری کنم؟

چک وعده دار جنبه کیفری نداره و فقط از طریق حقوقی میشه برای مطالبه وجهش اقدام کرد. نمیشه زمان مشخصی برای نتیجه گرفتن تعیین کرد. به خیلی عوامل بستگی داره. اما روی بیشتر از یک سال حساب کن. نتیجه گیری بهتر هم منوط به اینه که طرف مالی برای توقیف داشته باشه که همزمان با طرح دعوی, از دادگاه توقیفش رو بخواین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد