بعد 9 سال...

چند روزه که شازده بعد چند سال ریش هاشو کامل زده و رفته تو یه ورژن جدید! نمی دونم چی بود که چند سال دست از سر این ریشا بر نمی داشت و فقط مدلشون رو عوض می کرد و بازم نمی دونم چی شد که یهو رفت همه شو زد و با یه قیافه خیلی متفاوت از حموم در اومد و گفت چه طورم؟! من اولش فقط با تعجب نگاه کردم! بعدش گفتم: ببین زیاد نزدیکم نشو، احساس می کنم شوهر من نیستی!!! اینو به شوخی نگفتم! واقعا داشتن یا نداشتن ریش تو قیافه این بشر تغییر خیلی زیادی ایجاد می کنه! خصوصا که روز قبلش هم رفته بود موهاشو که خیلی بلند شده بود، کوتاه کرده بود! هر جا هم می رفتیم همه تعجب می کردن که چه قدر عوض شده!  شیرین 5، 6 سالی جوون تر نشون می ده! پدربزرگم که مدتیه دچار آلزایمر شده اصلا نشناختش! هی می پرسید: این آقا کیه؟! هر چی می گفتم آقاجون شازده اس! شوهر من، فایده نداشت!


با تغییرات حاصله شازده شده شکل همون روزا که اومده بود خواستگاریم. روزای نامزدی و عقد کردگی! اون روز که ریشاشو زد بعد این که از شوک دراومدم بهش گفتم:‌"شدی شازده 9 سال پیش! هی منو یاد اون روزا میاندازی!" برام خیلی شیرینه که خاطرات قشنگ اون روزا رو مرر کنم. خصوصا تو مواقعی مثل الان که شازده به خاطر حجم بالای کارش کم رنگ شده!

9 سال پیش تو همچین روزی من و شازده برای اولین بار همدیگه رو دیدیم! نه جای خاصی، نه به شیوه رمانتیکی، نه! تو خونه پدرم و تو جلسه خواستگاری! اول من دیدمش! از سوراخ در! براندازش کردم و پیش خودم گفتم خوش تیپه! یه دختر 19 ساله بودم دیگه! با رویاهای مخصوص اون سن و سال...


نظرات 53 + ارسال نظر
منجوق پنج‌شنبه 25 خرداد 1391 ساعت 12:53 ب.ظ http://manjoogh.blogfa.com/

تبریک

سمانه جمعه 26 خرداد 1391 ساعت 01:53 ق.ظ http://samanehhosein.persianblog.ir/

شاید به خاطر سالگرد همون روزه که شووریت ریشش رو زده
باحاله

مینا-دفتر خاطرات شنبه 27 خرداد 1391 ساعت 02:42 ب.ظ http://khaterate1389.persianblog.ir/

خیلی تبریک میگم. ایشاله عمر زندگیتون ۹۰ ساله بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد