817

از شب قبل موقع خواب با خودم قرار گذاشته بودم امروز رو بیشتر استراحت کنم و کار خاصی انجام ندم، کتاب بخونم و فیلم ببینم. بعد چی شد؟ در یک اقدام یهویی بلند شدم جعبه های وسایل شازده رو که ماه ها بود یه گوشه از اتاق خواب جا خوش کرده بودن و با باز کردن میز چرخ خیاطی استتارشون کرده بودم و شازده هم هیچ برنامه ای برای سر و سامون دادنشون نداشت رو برداشتم بردم گذاشتم تو انباری. به جاش قفسه های فلزی ای که قبل از بنایی خونه مون توشون کتاب می ذاشتم و کارتن و‌کیسه های کتاب هام رو از انباری برداشتم و آوردم بالا، با سختی بسیار! بعد از گردگیری قفسه ها و کتاب ها و درآوردن یک سری کتاب دیگه از طبقه پایین کمد دیواری، همه شون رو دسته بندی کردم و خوشگل و مرتب چیدم تو قفسه ها که گذاشتمشون جای جعبه های بی ریخت و قواره شازده! 

حالا حاصل چند ساعت کار بی وقفه شده یه اتاق خواب مرتب تر و خوشگل تر از قبل که با وجود قفسه های کتاب خیلی دلپذیر تر هم شده! کتاب هایی که هی بهشون نگاه می کنم، روی عنوان هاشون چشم می چرخونم، یاد خاطرات خریدنشون می‌افتم، داستان هاشون رو به یادم میارم و از این که از انباری و ته کمد نجاتشون دادم خیلی خرسندم!

 جدیدترین کتاب هام مربوط به سه سال پیشه و بعد از اون دیگه کتاب چاپی نخریدم. به جاش نزدیک دویست جلد کتاب الکترونیک دارم و از این بابت تو این شرایط خیلی هم راضیم وگرنه باید این همه کتاب رو کجا جا می دادم؟!

پارسال یه لیست از کتاب هایی که سال قبلش خونده بودم درست کردم و این جا گذاشتم که خیلی از دوستان استقبال کردن. راستش از اول سال قصد دارم یک لیست دیگه از کتاب هایی که پارسال خوندم رو بذارم که هنوز در دست اقدامه! حالا که دیدن دوباره کتاب های محبوبم در کنار هم سر ذوقم آورده برم لیستم رو آماده کنم!

نظرات 1 + ارسال نظر
حمیده شنبه 9 مرداد 1400 ساعت 03:56 ب.ظ http://Www.tast-good.blogfa.com

سلام
چه قدر منم دوست دارم دور و بر تخت جایی برای کتاب باشه

سلام
خیلی حس خوبی داره!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد