ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خیلی شیک و مرتب بلند شدم رفتم مدرسه گل پسر و کارنامه ارزشیابی نیمه اول سالش _یا همون ترم اول خودمون_ رو گرفتم. نتایج همه خیلی خوب بود و منم خیلی خرسند از دیدن کارنامه رفتم داخل کلاسش تا با معلم دوست داشتنیش هم ملاقاتی داشته باشم. معلم امسال گل پسر رو که یه خانم جوون و خوش رو با چهره ای مهربون و دل نشینه خیلی دوست دارم، همون طور که گل پسر خیلی دوستش داره! بر عکس معلم سال پیشش که جدی و سخت گیر بود و از همون اولین ملاقات به دلم نچسبیده بود! یکی از خوبی های بزرگ معلم امسال، اینه که بیشتر تمرینات و تکالیف رو تو کلاس با بچه ها کار می کنه و بچه ها درس و مشق چندانی برای خونه ندارن. هر چند که امروز در کمال تعجب دیدم بعضی از مادرا از این وضع راضی نیستن و نگرانن که نکنه با این میزان تکالیف بچه هاشون خوب درسا رو یاد نگیرن! نمی دونم کِی قراره این تفکر جا بیافته که هیچ بچه ای با درس خوندن و مشق نوشتن زیاد به موفقیت و سعادت نمی رسه! به هر حال من که از خانم معلم بابت این که تو کلاس با بچه ها خوب کار می کنه و تکلیف زیاد نمی ده حسابی تشکر کردم!
حالا مسأله اینه که خانوم کوچولومون هم که دو روز پیش پنج سالش تموم شد باید سال تحصیلی آینده به پیش دبستانی بره و بنده باید شروع کنم به گشتن و یافتن یک مدرسه خوب و متناسب با معیارهام! یه اقدامات اولیه ای هم انجام دادم و ... بچه ها خیلی زود بزرگ میشن، خیلی زود!