ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خاصیت زیارت این جوریه که وقتی نرفتی دلتنگ حرمی، وقتی می ری و برمی گردی دل تنگ تر می شی! یه ماه نشده از زیارت امام رئوف برگشتیم و دم عید مبعث دوباره دلم پرکشیده بود برای حرمشون و اون همه حال خوشی که تو فضاش موج می زنه و کافیه یه نفس عمیق بکشی تا بهترین احوال دنیا برن توی وجودت! برای دم غروب تو صحن آزادی، همون موقعی که صدای نقاره ها میاد و دلت زیر و رو می شه و زیر لب با امامت دردلات رو زمزمه می کنی و اشک می ریزی و ... اصلا حالی بهتر از این هست؟؟؟
دلم هوایی شده بود و به شازده گفته بودم زیارت می خوام. این شد که راهی حرم حضرت عبدالعظیم شدیم. از آخرین باری که زیارتشون رفته بودیم بیشتر از ده سال می گذشت و همه اش به خودم غر زدم که ساکن تهرانیم و کمتر از یک ساعت با حرم فاصله داریم واون وقت چرا این همه ساله نیومدیم زیارت؟! نزدیک غروب بود که رسیدیم. یه زیارت دل چسب و نماز جماعت و هم صحبتی با پیرزن افغان نورانی و ساده ای که تو صف نماز کنارم نشسته بود و با وجود بیماری و فقری که از ظاهرش پیدا بود، آرامش از خودش ساطع می کرد! روزه بود و برای افطار فقط یه تکه نان همراه داشت که بخشیش با سخاوت تقدیم خانوم کوچولو شد! همه ی اینا یعنی حال خوش و سبک شدن ، یه جور عیدی خوبی که می شد تو این روز مبارک گرفت! الهی شکرت...
باهات موافقم
فضای زیارت واقعا وصف نشدنیه
مشهد کربلا کاظمین....
انشاالله توفیق زیارت همیشه نصیبمون بشه
ان شاالله .
چه زیبا. باهات موافقم.