ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
برنامه ی این روزهای خانم کوچولو به این صورته که نزدیک ظهر از خواب بیدار می شه، یه صبحانه ی مختصر می خوره، می گه کارتون مورد علاقه ش رو براش بذارم، روی مبل جلوی تلویزیون دراز می کشه و دستور می ده پتوی زردش رو براش بیارم! وقتی هم می گم خب خودت بیار، یا می گه: «آخه من خسته می شم» یا می گه: «پام درد می کنه»!!!
برای باقی امور از قبیل گذاشتن بشقاب یا لیوانش توی آشپزخونه یا جمع کردن اسباب بازی هاش هم همین فرمایشات رو می فرمایند!
اما وقتی من یه کاری دارم و نیاز به تمرکز، نه خسته می شه و نه پاش درد می کنه. مدام تو دست و پای من می پلکه، تو کارم اختلال ایجاد می کنه و روانم رو به باد می ده!
خدا آخر و عاقبت ما رو ختم به خیر کنه!
هه هه. خدا حفظش کنه واستون
سلامت باشید.
این دختر خانم گل شما رفتارهاش عجیب شبیه دختر منه




با این تفاوت که صبح کله سحر بیدار می شه
خدا حفظش کنه و به شما صبر بیشتر بده!