ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
به این نتیجه رسیدم گل پسر به همون میزان که در درآوردن جیغ و گریه ی خانوم کوچولو تبحر داره، همون قدر هم می تونه مواقعی که خواهرش می افته رو دنده ی نق زدن و گریه های بی دلیل _جوری که من کم میارم_ با روش های خاص خودش آرومش کنه و از اون حال و هوا درش بیاره!
وقتی حالت دوم اتفاق میافته، من پر حس های خوب می شم! دیدن برادر بزرگتری که حامی خواهر کوچیکترشه و می تونه حالش رو از بد به خوب برگردونه، خیلی لذت بخشه و من آرزو می کنم این حس محبت و حمایت همیشه بینشون بمونه، تا آخر عمر!
انشالله
امیدوارم این حس حمایت و محبت طوری نباشه که بعدها دخترتون نقض یه خواهر شوهر خودخواه رو نسبت به زن برادش ایفا میکنه. چون خودم این درد رو دارم میگم
منم امیدوارم!