ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ماه رمضون هم اومد و من مثل پارسال و بر خلاف سال های قبلش, نه خونه تکونی کردم, نه خرید و نه هیچ کار خاص دیگه ای. امسال هم مثل پارسال نمی تونم روزه بگیرم و ماه رمضون اون صفا رو نداره برام...
دیروز که فکر می کردم احتمالا کل ماه رمضون رو نمی تونم به خاطر شیر دادن به خانم کوچولو روزه بگیرم و حس و حال ماه رمضون رو نداشتم و حالم گرفته بود, یادم اومد پارسال چه قدر تو ماه رمضون به خاطر ویارم بدحال بودم. بعد خدا رو شکر کردم که امسال حالم خوبه و دخترم هم صحیح و سالم تو بغلم! یه کم حالم بهتر شد! عصر که برنامه ماه عسل رو دیدم و محمد طاهایی که پارسال گمشده بود و حالا کنار خانواده اش و باز یادم اومد پارسال چه قدر موقع افطار و سحر برای پیدا شدنش دعا کرده بودم, خیلی حالم بهتر شد! بعد هم که یهو قرار شد با دوستم سین بریم امامزاده ای که اونا هر سال اولین شب ماه رمضون می رن و رفتیم و زیارت کردم, حالم خیلی خوش شد دیگه! دارم سعی می کنم بدون روزه گرفتن از ماه رمضون استفاده کنم و لذت ببرم!
ماه رمضونتون مبارک. انشاالله این ماه پر از خیر و برکت معنوی و مادی باشه برای همه مون.
التماس دعا.
امامزاده عینعلی و زینعلی پونک که دیشب مهمونشون بودیم:
رمضان مبارک
ایشالا سلامت باشی و هرچی از خدا می خوای بهت بده
انشاالله. به همچنین.
من نمیدونم چرااین یکی دوروزه هرجاصحبت ازخداونماز و زیارته من گریه ام میگیره و بغضومیشم؟؟؟این دخترک هم باتعجب به من نگاه میکنه و میگه:گریه میکنی مامان؟؟؟

نوشته هات خیلی دلچسبه گلی
خوب این یعنی که دلت صافه!
ممنون از لطفت.
هنر دیدن نعمت ها هنر زیباییه
خدا رو شکر گلابتون بانو
تا نوشتی امامزاده من هوش عینعلی زینعلی کردم
بعد دیدم اونجا بودی
دعاهات مستجاب عزیزم
ممنون. انشاالله.
دقیقا حالی که من داشتم و البته چون اتفاق خاصی نیافتاد هنوز این احساس ناراحتی رو دارم که نمیتونن روزه بگیرم.

ولی این بار میخوام بنویسم.مطمئنا خیلی جاهاش فرق میکنه ولی شاید بعضی جمله هاش تکراری بشه
اتفاقا منم همش یاد پارسال و ویارم می افتم و اینکه اینقدر حالم بد بود که اصلا نفهمیدم ماه رمضون کی اومد و کی رفت و حتی حال غصه خوردن برای اینکه روزه نمیگیرم رو نداشتم.
چه عکسای فوق العاده ای
میدونی گلی این هم از اون پست ها بوذ که وقتی خوندم گفتم ای بابا باز من دیر رسیدم گلابتون نوشتشون
پیش به سوی نوشتن
قبلا هم گفتم هر قلمی لطف خودش رو داره!
سلام. من مدت زیادیه خواننده خاموش اینجا هستم. از قبل از تولد خانوم کوچولو. البته چند بار با اسم دیگه ای کامنت گذاشتم. حالا اخیرا خودم یه وبلاگ زدم. خوشحال می شم بیاین و سری به اونجا بزنین.
منم یه بار رفتم این امامزاده. خیلی باصفاست.
توی ماه رمضان خیلی التماس دعا
سلام
خوشحالم از آشناییتون.
التماس دعا
روی اون سجاده قشنگتان منو هم دعا کنید.
محتاجم به دعا.
به به چه شروع خولی. چه حال خوبی.
ما هم محتاجیم به دعای شما مامان خانوم و دعاگو هم هستیم. ایشالا ماه رمضون پربرکتی باشه برات...امسال پنجمین ماه رمضونیه که من لذت ماه رمضون رو از دست دادم و سراغم نمیاد. نه اینکه نباشه اما اصلا مثل قبل اون نیست. خلاصه اینکه خیلی برای من دعا کن :)
انشاالله این ماه رمضون برات شیرین تر و با صفا تر باشه.
حست رو میفهمم چون ۵سال پشت هم روزه نگرفتم اون حسرت لحظه افطار که آدم احساس کمبود میکنه اما دوستم میدونم که همون حسرته لحظه دعاست پس تو اون لحظه و روی این سجاده قشنگت برای باز شدن گره ای که تو کار بابایی من افتاده دعا کن
ممنونتم گلم
انشاالله مشکلشون به زودی حل بشه.
عباداتت قبول.
ماهی ه که میشه بیشتر برای همدیگه دعا کنیم. خودش لذت بزرگیه.
من هم دقیقا مثل تو گلی جوون...نمیتونم روزه بگیرمو اوضاع معده م شدید داغونه...
اما سعی میکنم با قران خوندن و فکر کردن و خیلی کارای دیگه که حداقل بتونم حال و هوای ماه رمضونو پیدا کنم
چرا داغون؟!
انشاالله حسابی بهره ببری از این ماه.
سلام .طاعات قبول. امیدوارم با توجه به بچه داری مثل من نباشی که وقت چندانی برای مفاتیح و سجاده ندارم !
خداوند همین مناجاتهای هول هولکی و با وقت کم رو انشاله ازمون قبول کنه!
سلام
من اگر این لپ تاپ و گوشی بذارن وقت پیدا می کنم!!!
الهی آمین.
بعدا میتونی قضای روزه ها رو زمستون بگیری راحت!

التماس دعا
آره اون طرف بدجنس وجودم هم همینو میگه!!!
وای گلی برا منم دعا کن یه کار خوب نصیبم بشه موقع دعا کردن هم بگو که چون من ( منجوق) مامان ندارم تو به عنوان مامان دعا می کنی تا دعات زودیی مستجاب بشه آخه میگن دعای مادر در حق دختر زود مستجاب میشه
اینجا چه جوری خصوصی میشه؟
انشالله
چشم عزیزم اگه قابل باشم.
تو قسمت تماس با من که بالای وبلاگه می تونی خصوصی بذاری.
نو کنید جامه را/ پاک کنید خانه را/ گل بزنید قبله را/ ماه مبارک رسید/ هوش کنید مست را/ آب زنید دست را/ سجده کنید هست را/ ماه مبارک رسید/ سیر کنید گرسنه را/ آب دهید تشنه را/ دور کنید غصه را/ ماه مبارک رسید/ عفو کنید بنده را/ ارج نهید زنده را/ یاد کنید رفته را/ ماه مبارک رسید.
موفق و پیروز باشی.
خیلی ممنون.
طاعاتتون قبول حق. برای ما هم دعا کنید.
ماه رمضان بر شما مبارک باشه عزیزم
من هم پارسال درست یک روز قبل از ماه مبارک پسرم به دنیا اومد و اولین سالی بود که هیچ روزش رو روزه نگرفتم! امسال هم به خاطر شیردهی بی روزه ام!
منم خیلی حالم گرفته س. خوب درکت می کنم. همین نماز یومیه رو هم اونقدر با عجله می خونم که اصلاً نمی دونم خدا قبول می کنه.... نمی کنه؟؟!!....
انشاالله که همین عبادات دست و پا شکستمونو خدا به لطف خودش قبول می کنه.
منم !!!
دعا یادت نره
ممنونم که ما رو هم بردی زیارت
سلام
به نظرم بیشتر از روزه گرفتن شکر نعمت ها را به جا آوردن توی این ماه عزیز واجب تره که شما دوتا نعمت گل داری
ماه رمضون مبارک
سلام.
ممنون. شکر نعمت ها که همیشه واجبه. تو این ماه واجب تر! خدا رو شکر.
نماز و روزه ات قبول و التماس دعا

ممنون که به یاد ما بودی گلی جان
نماز فقط. روزه که نمیگیرم!!!
منم پارسال که روزه نمیگرفتم خیلی حس بدی داشتم . خوبه که نمیزاری فرصتش از بین بره . ماه پر برکتی باشه برات .
ممنونم. به همچنین.
زیارت قبول ... تو نمازا ما رو هم فراموش نکن ...
بالاخره نوشتم.
خیلی جالبه،وقتی شروع به نوشتن میکنی نمیدونی فکرت کجاها میره و جمله هات چجوری میشه.
چیزای دیگه ای تو ذهنم بود اما این شد که الان هست.
تجربه جالبی بود فکر کنم اصلا شبیه نوشته تو نشد.
مرسی که بهم گفتی منم بنویسم.
آفرین دختر خوب!
برای منم زیاد پیش اومده. یه چیزی تو ذهنم بوده وقتی نوشتم یه چیز دیگه شده!
التماس دعا گلی جان
به به چه جانماز ترمه ی تو دل برویی!
چه سجاده قشنگی! منم دلم خواست خوب... از دست این پسره، 4 ساله که دارم با مهر خالی نماز میخونم:( به خودم وعده دادم هر وقت قسمت شد و رفتم مشهد، یک سجاده و جانماز خوشگل برای خودم بخرم:)
انشاالله یه خوشگلشو می خری!
گلابتون جان سلام. بعد از پنج ماه قدم نو رسیده مبارک. دخمل منم هفتم اسفند به دنیا اومد. خوب برای من بچه اول هست و چالشهای زیادی دارم. چالش اینروزهام خوابیدنش هست هر کاری میکنم شبها سر یه ساعت مشخص بخوابه نمیشه. اگر هم بخوابه زود بیدار میشه و تا ساعت یک و نیم دو با کلی نق نق اونم تو بعل میخوابه میترسم همینجوری بمونه و همیشه برای خوابش مشکل داشته باشم. چندتا هم سوال دخملی شما الان چند کیلو هست.؟ صداش میکنید اسمش رو میشناسه؟ غلط میزنه؟ ببخشیدا چون تقریبا همسن هستند گفتم ببینم چطوریه؟
سلام
ممنونم سلامت باشین. قدم نو رسیده شما هم مبارک.
برای منظم شدن ساعت خواب باید یه مدت زحمت بکشی. سر یه ساعت مشخص ببرش تو اتاق تاریک و ساکت و این قدر پیشش بمون تا بخوابه. حتی تو مهمونی ها! اولش سخته ولی کم کم عادت می کنه.
پسر منم همین جور بود و خیلی بیدار میشد. من اون موقع بلد نبودم! اما الان بهتون توصسه می کنم ببرینش جامت. منم هفته پیش خانوم کوچولو رو بردم و خوابش بهتر شده. خیلی تاثیر داره. خون خیلی کمی از بچه می گیرن. درد زیادی هم نداره. اما توخوب خوابیدن و رشد بچه واقعا موثره.
دختر من دو هفته پیش 7 کیلو بود. غلت هم از چهار و ماه و نیمگی میزنه.