پاییزانه, عیدانه

به همین سادگی, اولین ماه فصل محبوب من تموم شد و رسیدیم به ماه دوم. پاییز امسال از اولش زیادی پاییز شد با خنک شدن یهویی هوا و ژاکت و بخاری لازم شدن, با سرماخوردگی همه گیر... بارون هاش هم که شروع بشه_ جدا از بحث ترافیک بدی که درست می کنه_ دیگه تکمیله!

این اولین پاییزه با خانم کوچولو, اولین تجربه بارداری در پاییز! و دلم می خواد حسابی ازش لذت ببرم. پاییز همیشه برام قشنگ بوده. عقدم تو پاییز بود و روزهای عاشقانه دو نفره, سال بعدش عروسیم تو پاییز بود و تدارکات جشن و جهیزیه و روزهای آغازین زندگی زیر یک سقف...

خدا کنه همیشه قشنگ بمونه...

 

عیدتون خیلی مبارک. این عید اختصاصی ما شیعه ها که به نظر من قشنگ تر و دوست داشتنی تر از بقیه عیدهاس. انشاالله همه تون عیدی های خوب و بزرگ ازصاحب این روز بگیرین.

برنامه روز عیدمون حسابی پره! ظهر یه مهمونی بزرگ فامیلی خونه پدری شازده اس. مادر شازده ساداتن و سال های اول عروسیمون همیشه روز عید غدیر مهمونی داشتن, اما چند سال بود که تعطیل شده بود و حالا امسال که رفتن خونه جدید دوباره راهش انداختن! شب هم ولیمه حج مادر و پدر جاری جان دعوتیم! باشد که بسی خوش بگذرد!

+ تسلیت به بازیگوش عزیزم برای درگذشت پدربزرگشون. روحشون شاد باشه و قرین رحمت الهی.