ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
و همین شد جرقه دیدار یهویی من و یه دوست عزیز مجازی که حالا حقیقی هم شده! تو پارکی که به هر دو مون نزدیک بود و هر چند به خاطر بچه ها و رفت و آمد مدام به زمین بازی نشد زیاد حرف بزنیم اما روز خیلی خوبی بود و امیدواریم حالا که فهمیدیم خونه هامون نسبتا نزدیکه و بچه هامون که هم سنن کمی تا قسمتی با هم دوست شدن, مقدمه ای بشه برای دیدارهای بیشتر و بهتر!
+ شرح این ماجراها از زبان مامان ریحانه که خیلی بهتر و کامل تر نوشته!
این سالاد الویه کار مامان ریحانه اس. همیشه با عکس هنرای آشپزیش تو وبلاگش دل منو آب می کرد, خوشبختانه قسمت شد وبا نمونه واقعیش هم مواجه شدم!:
اعتراف می کنم که بیشترشو خودم خوردم. موقع رفتن وقتی ریحانه که به خاطر بازی زیاد گرسنه اش شده بود خواست یه لقمه بخوره با ظرف خالی مواجه شد!!! خدایا منو ببخش!
این هم گل پسر و ریحانه که هر کاری کردیم موفق نشدیم بیشتر از این به هم نزدیکشون کنیم برای عکس گرفتن!:
دوست خوب خیلی خوبه. اینکه با دوست مجازی دوستی حقیقی داشته باشیم خوبه منم تجربه اش کردم موفق باشی
اتفاقا منم همیشه خاطرات مامان ریحانه رو میخوندم.خیلی قشنگ مینویسه.یه نیم ساعت پیش داشتم میخوندمش: اولش گفتم : یعنی منظورش تویی.
بعد فهمیدم یه گلی خانوم که بیشتر نداریم ویه گل پسر
چه جالب! مامان ریحانه زرنگی کرد زودتر نوشت!!!
گلابتون چقدر پسرت خجالتی و کم رو هست. نخودچیا
نه خیلی هم خجالتی نیست. تو عکس تریپ خجالتی بودن برداشته!
چه خواب پر برکتی
منم دلم خواست از این دیدارها
اصلا خیلی برام جالب بود این قدر ارتباط روحی با کسی که فقط نوشته هاشو خونده بودم!
با آفاق موافقم.
گل پسرتون چقدر بزرگ شده. موهاشم خیلی تیره تر شده.
خدا براتون نگهش داره
ممنونم. سلامت باشی.
آره موهاش زود تیره شد! دلم می خواست تا چند سال دیگه طلایی بمونه!
سلام گلابتون جان
چه خوب این وبلاگ نویسی ها عجب روزایی رو واسه آدم میسازن و خاطره میکنن
خدا رو شکر
سلام
این هم از خوبیای وبلاگ نویسیه!
ای جووووووووووونم به بچه هاتون.خدا حفظشون کنه.چقدر خوب که هم و دیدیدن مخصوصا که بچه هاتون هم بازی های خوبی میشن برای هم
سلامت باشی.
حتما گلم.. من که خیلی خوشحال شدم از دیدنت عزیزم
دوستی های مجازی که حقیقی میشن گاهی از دوستی هایی که اولش حقیقی بودند هم محکم تر میشن. خوشحالم که خوش گذشته بهتون
همیشه شاد باشید
امیدوارم همین طور باشه.
ممنونم.
به به گلی خانم واقعا کدبانوئی ها آفرین
هر روزم که یه چشمه رو می کنی
باید یه قرار هم با من بزاری ما مسافرت میریم این همه تجهیزات نمی بریم ولی الان دیگه با دیدن این عکسا واقعا شرمنده شدم
نه بابا. این خبرا هم نیست. بالاخره دو تا بچه همراهمون بودن باید مجهز می رفتیم!
چقدر خوبه ادم دوستی پیدا کنه که حقیقی باشه و همراه و از همه بهتر که کودکی همسن پسرت داره
چه گل پسر و دخمل کوچولوی نازی سالاد الویه نوش جون. همیشه خوش بگذره.
ممنون از محبتت.
باحال بود . همیشه به شادی.
به همچنین.
وای اگر شوهر من بفهمه من با یک دوست مجازی قرار گذاشتم احتمالا تکه بزرگم گوشمه
چرا؟؟؟!!!
عزیزم من خیلی وقته نمیام به دنیای مجازی اما یه چیزی نوشتم که تو هم از عزیزترین هایی ...بیا سر بزن. همون رمز همیشگی
انشالله که همیشه خوب و خوش باشین
تجربه قشنگیه دیدن یک دوست مجازی
ممنون.
چقدر خوووب و قشنگ...خوش به حالتووون
چه جالب ! منم زیاد خواب وبلاگ نویس ها رو میبینم ولی تا حالا براشون تعریف نکرده ام .
خوب از این به بعد تعریف کن شاید نتایج خوبی داشته باشه!
خدا وکیلی دیدارای خیلی باحالیه
انشالله روز به روز اضافه بشه به دوستات
دوست خوب اونه که حس و حالت رو درک کنه ...چه خوبه که یه دونه اش رو پیدا کردی...
پسرت خیلی ژست مردونه گرفته..ببوسش
وای خیلی خوبه
آخه خواب هام مورد دارن!چند شب پیش خواب دیدم یکی از بچه های وبلاگی رو با دست های خودم !!! خفه کرده ام بعد شوهرش رو به عنوان مظنون اصلی بازداشت کرده اند . بعد من مونده بودم سر دوراهی که برم خودمو لو بدم یا نه ؟
تازه میخواستم بیام اینجا کامنت بذارم ببینم حکمم اعدام میشه یا چیز دیگه !!!
البته بگما آخرش با امید رفتم خودمو لو دادم !این قدر با وجدانم من !
وای چه خوابای ترسناکی! این خوابا که به جای دوستی دشمنی میاره!!!
اتفاقا برخی از این دوستان وبلاگی میشن از بهترین دوستای ادم
سلام
چقدر پسرتون محجوبه . خدا حفظش کنه.
سلام
ممنونم. سلامت باشین.