انتخاب زایمان طبیعی یعنی انتخاب صبوری و انتظار, انتخاب یک اتفاق غیر قابل پیش بینی و برنامه ریزی دقیق, که خیلی سخته ولی قشنگه و هیجان انگیز!
اگر می خواستم سزارین بشم, الان دخترم تو بغلم بود! اما هیچ این سزارین انتخابی مشخص و معین رو دوست نداشتم! این که قبل از زمانی که خانم کوچولو خودش آماده به دنیا اومدن بشه, بکشنش بیرون! حس می کنم این ظلمه به بچه ام, و به خودم که فرصت تجربه یه سیر طبیعی و یه تولد دوباره روحی و جسمی رو بگیرم ازش. الان برام خیلی جالبه که با این احساس, 4 سال و اندی پیش به خواست خودم سزارین شدم! این نشون می ده که گذشت زمان و کسب تجربه و اطلاعات چه قدر می تونه افکار و احساسات آدم رو عوض کنه.
با تمام این احوال فردا پایان چهل هفته اس و هنوز هیچ علامتی از زایمان در من ظاهر نشده! شنبه آینده آخرین فرصتیه که دکتر بهم داده و گفته اگه تا اون روز که وقت آخرین ویزیت بارداری رو گرفتم وضع به همین صورت باشه, برام وقت سزارین می ذاره. تمام این مدت دعا می کردم بتونم طبیعی زایمان کنم, اما این چند روزه از خدا خواستم هر چی خیرمه برام پیش بیاره. من تلاش خودمو کردم, بقیه شو سپردم دست خدا و می دونم بهترین اتفاق رو برام رقم می زنه...
با خانم کوچولو حرف می زنم, بهش می گم که دنیای بیرون رحم خیلی بزرگتره و قشنگ تر و روشن تر, می گم که از جای فعلیش دل بکنه و بیاد بیرون, توی بغل من, می گم که مواظبشم و حواسم بهش هست... خدای مهربونم می شه موقعی هم که من باید این دنیا رو ترک کنم, شبیه همین حرف ها رو توی گوشم زمزمه کنی؟؟؟
راستی گلابتون دیدی خدا رو شکر این آخرین پست قبل از زایمانت شد. پس حتما الان دختر خانوم تو بغلت هست ان شالله.
تبریکات ویژه من رو پذیرا باش. میگم ماشالله چه پا قدمی هم داره . برف میاد حسابی
راستی گلابتون دیدی خدا رو شکر این آخرین پست قبل از زایمانت شد. پس حتما الان دختر خانوم تو بغلت هست ان شالله.
تبریکات ویژه من رو پذیرا باش. میگم ماشالله چه پا قدمی هم داره . برف میاد حسابی
امیدوارم الان حال مادر و دختر خوب باشه
گلابتون بانو جان، ان شا الله که خانم کوچولو بسلامتی تا حالا بدنیا اومده و الان تو بغلته
سلام
قدم نورسیده مبارک
میدونم سرتون حسابی شلوغه
اما اگه بهم بگی دکترتون کی بوده که با یه سزارین راضی به طبیعی شده شاید نقطه امیدی هم برای من پیدا شه
مرسی
یه مامان دومی
سلام
ممنون
دکتر نفیسه ظفرقندی
مگه شما نبودی یکبار تعریف کردی دوست داشتی پسرت طبیعی دنیا بیاد اما شب قدر از خدا خواستی هر چی صلاحه همون بشه. اونوقت موقع سزارین معلوم شد بند ناف پیچیده شده بود دور گردنش؟!