ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
شما توقع دارین زن و شوهری که به قصد طلاق میان دادگاه چه شکلی بیان؟ با اخم و سگرمه های تو هم؟ ناراحت و گریان؟ با داد و بیداد؟ بی تفاوت؟ خوب همه این حالت ها هم ممکنه, هم منطقی. برای همینم وقتی امروز دیدم خانم موکل در حالی که که دستشو دور بازوی شوهرش حلقه کرده و سرش متمایل به سمت شونه شوهرشه, تو راهروی دادگاه پیداش شد, شده بودم شبیه یه علامت سوال گنده که اینا واسه چی می خوان از هم جدا بشن؟! در واقع به زوج های در حال گذروندن ماه عسل بیشتر شباهت داشتن تا زوج های در شرف طلاق!
مجتمع قضایی مربوطه, جدیدا قانون گذاشته که تست بارداری قبل طلاق باید با معرفی نامه عکس دار دادگاه و در آزمایشگاه مستقر در حیاط مجتمع انجام بشه. برای همینم موکلین که شرط کرده بودن به هیچ وجه دادگاه نمیان, مجبور شدن برای انجام آزمایش بیان! تا قبل از امروز ندیده بودمشون و آقای وکیل باهاشون قرارداد بسته بود. با این که حضور من برای آزمایش لازم نبود, آقای وکیل خواهش کرد چون موکلین با دادگاه و تشریفاتش آشنایی ندارن همراهشون باشم. اونم چه همراه بودنی!
خانم با اون تیپ مکش مرگ ما انگار از دماغ فیل افتاده بود! وقتی رفتیم آزمایشگاه و به آقا گفتم تا نوبت خانمش بشه بره بانک مجتمع و هزینه آزمایش رو پرداخت کنه, چنان شاکی شد که بیا و ببین! و رگبار کلمات تند و تیزشو به سمتم گرفت: "به شوهر من چه ربطی داره که بره هزینه آزمایشو بده؟! پس ما وکیل گرفتیم برای چی؟! من هیچ خوشم نمیاد از محیط این جا! اعصابم به هم ریخته! اصلا قرار بود ما دادگاه نیایم! شما باید روز قبل می اومدی هزینه آزمایشو می دادی تا ما معطل نشیم! می رم به آقای وکیل می گم این وضع رو..!!!" محترمانه گفتم:"خانم تقصیر من که نیست. قانون دادگاه اینه که آزمایش باید تو آزمایشگاه این جا انجام بشه..." ولی خوب کلا از اون دسته آدما نبود که حرف حساب حالیش بشه! دیگه خیلی خانومی به خرج دادم و خودمو خوردم تا نگم اگه ناراحتی می خوای من برم جات آزمایش بدم!!! بعد هم ماتحتشو کرد سمت من و با قر و غمزه رفت بیرون! یه خانمی هم که شاهد این صحنه بود با تعجب پرسید:"شما وکیلشی این جوری باهات حرف زد؟!" نوبتش شد رفتم تو حیاط صداش کنم دیدم نیست. خواستم برم دم بانک ولی گفتم به اون مکان گرم و سوزان! اصلا بذار بیشتر معطل بشه! و در حالی که به خودم دلداری می دادم برای طلاق اومده اعصابش خرده, کتابمو درآوردم و مشغول خوندن شدم! یعنی هر چی شوهره با شخصیت و مودب بود, زنه بی تربیت, بی اعصاب و طلبکار! وقتی هم رفتیم داخل کلی ادا درآورد برای دکتره که من دستمو این جوری روی میز نمی ذارم و یه دستمال بده زیر دستم پهن کنم و سوزن رو یواش بزن و ...!!! از دکتر پرسیدم لازمه خود خانم برای گرفتن جواب که 20 دقیقه بعدش حاضر می شد باشه یا خودم می تونم بگیرم؟ که گفت لازم به بودن خانم نیست و منم فرستادمشون رفتن. چون هیچ تضمینی نبود که خانومی کردنم ادامه دار باشه!!!
بعد که آقای وکیل اومد تا با هم بریم داوری و جلسه دادگاه, ( آقای وکیل, وکیل شوهره بود.) کلی شکایت کردم پیشش و فهمیدم آقای وکیل هم دل پری از خانمه داره و گویا تو دفتر هم حسابی خدمت آقای وکیل رسیده بود!!! داوری که رفتیم فهمیدم شوهره 110 میلیون تومان نقد برای مهریه داده! اولش شوکه شدم ولی بعد به آقاهه حق دادم که زودتر بخواد از شر این عتیقه خلاص بشه! یه چیز دیگه هم چند روز قبل که رفته بودم واحد رایانه دادگاه تا ببینم پرونده کدوم شعبه رفته فهمیدم! پرونده تو سیستم ثبت نشده بود ولی وقتی متصدی, اسم خانم رو سرچ کرد گفت چند سال قبل یه پرونده طلاق توافقی با یکی دیگه و توی یه مجتمع دیگه داشته! شناسنامه اش هم المثنی بود و بدون اسم شوهر قبلی که نشون می داد وقتی جدا شده باکره بوده و تونسته شناسنامه جدید بگیره.
خدا هیچ کس رو گیر آدمای اطواریِ بی تربیتِ طلبکارِ از دماغ فیل افتاده نیاندازه که اعصابی از آدم به فنا می دن به یاد ماندنی!!!
خدا صبر به تو بده با این ادما و شفای کامل بده به این جور ادما !
آمین!
این پستهای طلاق تو منو به هم میریزه.یاد طلاق خودم میفتم که چه مظلومانه جداش دم و از همه چی گذشتم.
آرامش آدم مهم تر از پوله.
به هر حال متاسفم ناراحتت کردم...
جل الخالق
خیلی خانمی.
خانومی از خودته!
آه گل پسر بود که جمعه اش را خراب کردی.
شایدم!
زندگی براشون مثل بازی لگو میمونه.میسازن و خراب می کنند!خدایا مددی
عزیزم بد روشی هم نیست.. بعضی خانوما انگار یاد گرفتن طوری رفتار کنن که شوهرشون از خداشون باشه مهریه بدن وتوافقی جدا بشن.
چی بگم؟ بعضیا هم این جورین!
زنه احتمالا بازاریابی ششوهر برا خودش برپا کرده باید با این مهریه هایی که می گیره از دماغ فیل افتاده باشه
خدا بهت صبر بده چطور تحملش کردی
بعید هم نیست!
به نظر منم زنه شغلش شوهر کردن و مهر گرفتن و طلاق دادن بوده. از این راه امرار معاش می کرده
نمی دونم از شوهر اول چه قدر گرفته ولی صد و ده میلیونی که از این گرفته کم رقمی نیست!
الهی آمین....
تا جایی که من میدونم مردم هوای وکیلشون رو حسابی دارن که باهاشون خوب تا کنه
من یکی از دوستام میخواست طلاق بگیره آجی شاید باورت نشه به بهونه های مختلف به وکیلش زیر میزی داد از قبیل سکه و بنزین
منم تا حالا موکل این مدلی ندیده بودم!!! بقیه لااقل یه احترام ظاهری میذاشتن!
وووی گلی بهت تبریک میگم من بودم حتمننن یه چک خابونده بودم تو گوشش زن عوضی رو:@@
نگو! اصلا به قیافه ات نمیاد!!!
حالا ببینم مرده اظهار ناراحتی نمیکرد اصن؟بلاخره علت طلاق چی بوده خب؟همین اخلاق زنه ینی؟
نه اصلا! نمی دونم ولیب عید نبود حساسیت های زیاد زنه باشه!
چه دهنی ازت سرویس شده ها بگم بچه ها بیان حالشو اساسی بگیرن
قربونت راضی به زحمت نیستم!
خب یعنی علت طلاق رفتار این خانومه بود؟!!
ممنون از ابراز همدردی!!
نمی دونم بعید نیست!
خواهش می کنم.
شاید کارش همین بوده که هی ازدواج کنه و پول مهریه رو بالا بکشه!!
چی بگم؟!
سلام عزیزم..
من بیشتر برای شوهرش خوشحال شدم که داشت از شر همچین آدمی راحت میشد...
سلام
منم همین جور. چون شوهره خیلی با شخصیت و خوش برخورد بود.
نردبان این جهان ما و منی ست
عاقبت این نردبان افتادنی ست
لاجرم هر کس که بالاتر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست
ممنون از این شعر زیبا و به جا!
واای بانو چجوری تحمل کردی؟؟؟من اگه بودم همون اولین حرفی که زد به درک واصلش میکردم!!
چی کار می شد کرد؟ دهن به دهن یه آدم نفهم بذارم؟ بعد هم قطعا اگه پرونده مال خودم بود رفتارم جور دیگه ای بود!!!
بعد اینا دلیل طلاقشون چی بود؟
با هم یک وکیل گرفته بودند ؟
من اگه بودم مکالمه با آقا را ادامه میدادم و اصلا بهش نگاه هم نمیکردم
نه نمی شه که! من وکیل خانومه بودم همکارم وکیل شوهره.
آخه اون موقع که زنه اراجیف می بافت شوهره نبود رفته بود بانک!!!
ایشون بیشتر به جانور شباهت داشتند تا انسان
عههه کامنتای سوالی رو لاقل جواب بده تنبلللللللللللل
باشه چرا دعوا می کنی؟! جواب دادم همه رو!
اوه اوه اوه
این دیگه چی بود خدا هیچ کسی رو گیر همچین انسان هایی نندازه
الهی آمین!
چطوری تحملتونو بالا بردین؟یه کم به ما هم یاد بدین...
از ملزومات شغلیه! نمی تونم که هی با مردم دعوا کنم!
چه جالب
کلی پول از همین دو تا طلاقش گرفته
از اولی نمی دنم ولی از این که خوب گرفته!!!
خدایی چه آدمایی پیدا می شن...معلوم نیست از دنیاشون چی می خوان که اینجوری با اطرافیانشون برخورد می کنن
چه بی ادب!!
خیلی!
از اون پست های فوق العاده بود.
واقعا که! تو چطور تونستی تحملشون کنی. الته ناگفته نماند تو شغل ما هم از این موارد مکش مرگ ما دیده می شن.
چاره چیه عزیزم؟! این جور آدما همه جا هستن!