این روزهای من و گل پسر

حاضر شدیم که بریم بیرون. دست و صورت گل پسر روشستم و لباس تمیز تنش کردم. رفته دم در کفشاشو برداشته و به کفِش دست می زنه. با عصانیت میگم دست نزن دستات کثیف می شه. با خونسردی میگه:" باشه. عصبانی نشو عزیزم!!!"

شازده ازماشین پیاده میشه که چیزی بخره. گل پسر میاد جلو و شروع می کنه به بوق زدن. میگم بسه، این قدر بوق نزن. نگاه عاقل اندر سفیهی می کنه و میگه:"دارم بوق میزنم که بابا جون بیاد. چرا ناراحت میشی عزیزم؟!!!"

میخوایم بریم مهمونی.شازده هم رفته تو حموم و در نمیاد! می زنم به در حموم و می گم زود باش دیگه، بیا بیرون. گل پسر می گه:"بابا جون می خواد آب بازی کنه. ولش کن!!!"

رفتیم پارک دارم تابش می دم و ذوق می کنه. هل دادنمو تند تر می کنم. یهو می ترسه و می گه:" مامان جون مواظب باش!!!"

کنار هم دراز کشیدیم. محبتش به شدت گل کرده. موهامو ناز می کنه و می گه:"تو عزیز منی! پسر منی!!!"

دو سوال اساسی گل پسر از من طی هفته های اخیر:"شما مامانِ بابا جونی؟" "شما بابای بابا جونی؟" هنوز نتونستم مفهوم همسر رو براش جا بیاندازم!


هفته پیش طی یک اقدام خودجوش گل پسر اعلام کرد می خوام شب تو اتاق خودم بخوابم ولی از اون جایی که مدت ها بود تو حلق من می خوابید و هر کاری می کردم نمی رفت سر جای خودش که تو اتاق خواب خودمون براش درست کرده بودم، چندان جدی نگرفتم! ولی واقعا یه هفته اس تو اتاق و تخت خودش می خوابه بدون این که هوس کنه بیاد تو تخت ما!!!

دو هفته هم هست که مشکل دستشویی رفتنش کامل حل شده. خودش می ره و فقط صدام می کنه که بشورمش! (من و این همه خوشبختی محاله محاله محاله!!!)

دیشب خونه عمه شازده بودیم. نذری پزون داشتن. تو پارکینگ و حیاط صندلی چیده بودن و خیلی شلوغ پلوغ بود. یهو دیدم گل پسر نیست. رفتم پیش شازده اون جا هم نبود. کلی دنبالش گشتیم. نگران شدیم که نکنه از در بیرون رفته باشه. آخر رفتم تو خونه . دیدم جوراب و شلوارش دم دستشوییه! عمه شازده هم می گه چه پسر مستقلی داری! خودش لباساشو درآورده و اومده دستشویی! میگم گل پسر چرا به من نگفتی بیارمت؟ میگه خودم اومدم دیگه! آخه مادر جان استقلالت توحلقم! جونم به لبم رسید از نگرانی!


توضیح نوشت: گل پسر دو سال و ده ماهشه.

نظرات 52 + ارسال نظر
151 سانتی پنج‌شنبه 22 تیر 1391 ساعت 05:54 ق.ظ http:///http://151cm-1.persianblog.ir/

نفس منه! اولین نی نی که تو عمرم بهش احساسی دارم!
ندیده! خدا بخولمش!

منجوق یکشنبه 25 تیر 1391 ساعت 04:15 ب.ظ

لپش کشیدن داره این مرد کوچولو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد