ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دیروز برای یه طلاق توافقی دادگاه بودم. رفتیم تو اتاق داوری که نظریه داور رو بگیریم. (برای طلاق داوری لازمه. باید یه داور از طرف زن و یکی از طرف مرد توافقاتشون رو راجع به مهریه، نفقه، جهیزیه، اجرت المثل و حضانت به دادگاه ارائه کنن. این داور می تونه توسط زوجین معرفی بشه یا از خود دادگاه بگیرن. هر چند که عملا حالت فرمالیته داره!) یه زن و شوهر قبل ما اومده بودن. خانمه به شدت ناراحت بود و چشماش پر اشک. شوهره هم کلافه بود و پاهاشو با یه حالت عصبی تکون تکون می داد. وقتی داور دادگاه شروع کرد به سوال پرسیدن از خانم راجع به مهریه و... دیگه رسما به هق هق افتاد. از زور گریه نمی تونست درست حرف بزنه.با هر سوال هم گریه اش شدید تر می شد. آخرش داور گفت: آخه شما که هر دوتون این قدر ناراحتین برای چی می خواین از هم جدا بشین؟! باز هم گریه اش شدیدتر شد...
چند وقت قبل برای ثبت طلاق رفته بودم دفترخونه. یه دختر و پسر جوون کنار هم نشسته بودن خوشحال و خندون! با هم حرف می زدن و می خندیدن. پیش خودم فکر کردم برای گرفتن عقدنامه یا کارای مقدماتی عقدشون اومدن و براشون آرزوی خوشبختی کردم. چشمام گرد شد وقتی دیدم کارمند دفتر خونه طلاق نامه شون رو آورد!!!
هر دو مدلش هست! مدلای دیگه هم داره...
آیا اولیم؟
بله تبریک میگم! شما اول شدی!!!
سلام عزیزم..
چقدر برای اون زن اولیه دلم سوخت حتما خیلی وابسته بوده..
زن دومیه چقدر راحت با قضیه کنار اومده.. واقعا همه مدلش هست..
سلام
یا وابستگی یا ناراحتی به خاطر از هم پاشیده شدن زندگیش. آدم از دل کسی خبر نداره...
اونا که اصلا انگار نه انگار!!!
ممنون از تبریکتون.. واقعا اول شدن چقدر لذت بخششششه
الان خیلی خوشحالی؟!!!
حالا واقعا معلوم نشد چرااااااا
نه. حتما یه دلیلی داشتن دیگه!
طلاق با خنده در کنار هم ندیدم تا حالا،نمی تونم هضمش کنم
من چند بار دیدم ولی منم نمی تونم هضمش کنم!!!
بعضی ها به زور خونواده ها جدا میشن متاسفانه
شاید!
بیشتر تعجبم از دومی است!
تعجب هم داره!
پس همه جوره اش هست ؛ جالبه!!!
بیچاره اون اولی ها....شاید از رو لجبازی رفتن طلاق بگیرن...بعد پشیمون شن؟!
فکر نمی کنم!
سر در آوردن از کار این آدمیزاد دوپا امری است تقریبا غیرممکن!
خیلی ناراحت کننده است
چه قدر طلاق بده
سلام همکار
خب بیشتر خانومایی که دادخواست طلاق میدن واقعا خواهان طلاق نیستن.بیشترشون فقط میخوان ناز کنند یا مثلا شرایط رو بهتر کنن فکر میکنن قانون میتونه مرد رو ادب کنه و بعد به زندگی برشون گردونه
سلام
نه من این جوری فکر نمی کنم. درسته بعضی وقتا علتش اینه ولی نه بیشتر اوقات. گاهی مشکلات غیر قابل حلی وجود داره که راهی جز طلاق نمی مونه. هر کسی هم از به بن بست رسیدن زندگی مشترکش ناراحت میشه.
یه چیز بگم؟اگه من جزو شروط عقدم حق طلاقم بخوام غیر منطقیه؟
نه نیست! منتها هر کسی راحت قبول نمی کنه!
آدم چه چیزها که نمی بینه
عمه گلی یه سوال وکالتی
اگه بخواهیم سن شناسنامه ای را تغییر بدیم تا چند سال ممکن است و حق الوکاله معمولا چقدر است و چقد زمان می برد و شرایطش چیست؟
شد 4 تا سوال. ببخشید.
سلام
تا حالا با این مساله برخورد نکردم . نمی دونم!
عجب
چه طلاقایی اتفاق می افته
واای چقدر طلاق ترسناکه ! میترسم وقتی میشنوم این چیزا رو!
یعنی این زوجها که طلاق میگیرن مطمئنم از ذهنشون هم همچین روزی عبور نمیکرده... که به اینجا میرسن..
خیلی بده. کاش کار هیچ زوجی به طلاق نکشه.
هر جور که باشه بده
چه جوری برات نظر خصوصی بزارم؟
تو توضیحات وبلاگم نوشتم. دقت نداری ها!!!
هعیییی
ای بابااااااااااااا حالا جدی گلی اون گریههوو ها چشون بووود؟؟؟
اونا رو بگی میگی سرخوشن اینا چشون بود با اهو ناله داشتم جدا میشدن؟
نمی دونم عزیزم! البته دوست داشتم بدونم ولی توقع نداشتی که برم ازشون بپرسم؟!
آخی بیچاره زن اولی گناه داشته.ولی زن دومیه شاید مورد بعدی برای ازدواج پیدا کرده بوده از ذوق وصال شاد بوده
چه ذهن خلاقی داری تو!!!
بیچاره زن اولی! خدا بهش صبر بده
چه دنیایی اه
و چقدر آدمها با هم فرق دارن!
چه کار سختی داری ! حتما فکرت خیلی درگیره مراجعین یا کسایی کهمی بینی میشه . خدا قوت .
گاهی آره. ولی سعی می کنم زیاد ذهنمو درگیر نکنم وگرنه نمی تونم ادامه بدم! ممنون.
سلام. یه دو سه روزی سرم شلوغ بود دیدم رمزی نوشتی. رمز لطفا. نکنه خودمون باید حدس بزنیم.
همین امروز رمزیش کردم. رمزی نبود! می فرستم برات.
ظاهرا ونی که همه اش خوابه تو این عکس هم خوابیده
lمنم اسم شب می خوام
چقدر سخته که آدم هنوز عاشق باشه ولی بخاطر لج و لجبازی یا دخالت خانواده ها یا حتی بخاطر بچه از همدیگه جدا شه. خدا نصیب نکنه. دلم گرفت.
معلوم نیست واقعا همین باشه!
خدایا. چه بچه های نازی.
گلی خانوم اسم شبتون رو به ما نمیگین؟
سلام خانوم وکیل . وبلاگتونو تازه پیدا کردم . نوشته های دوست داشتنی دارین . حتما بازم سرمیزنم .
سلام. خوش اومدین. ممنون از لطفتون.
سلام عزیزم.من رمز تون رو انگار یادداشت نکردم و ندارم!البته نمیدونم همونی که واسه عکس بودیه یا نه!ولی در هر صورت گمش کردم!
(خندم گرفت وقتی کامنت خودمو خوندم! انگار بلد نیستم راست و مستقیم بگم رمز بده لطفا!)