ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
مدتیه که یا کریم های محل پشت پنجره آشپزخونه ما رو یاد گرفتن و آدرسش رو به هم می دن! برای همینه که چند ساعت بعد از این که ته مونده برنج ها و نون ها رو اون جا می ریزم، برخلاف قبل یه ذره اش هم باقی نمونه! حس خوبی داره سیر کردن شکم یا کریم های محل! خصوصا وقتی دونه خوردنشون رو از پشت پنجره با گل پسر تماشا می کنیم و هیجان و خوشحالی رو تو نگاه گل پسر می بینم!
موقعی هم که تو خونه پدری بودم، با یا کریم ها ماجراها داشتیم! روی کولر بالکن اتاقم لونه می ساختن و صبح ها با سر و صداشون بیدارم می کردن! گاهی با برادرام به لونه شون سرک می کشیدیم ببینیم تخم گذاشتن یا تخم هاشون جوجه شده؟!
من این یاکریم های خاکستری خنگول رو خیلی دوست دارم، انگار اون ها هم همین حس رو نسبتن به من دارن!!!
اگه به قولا نمک گیرشون کنی هم برکت براتون میارن هم اینکه هرسال نسل بعدی برمیگردن همون جا پشت پنجره تون!!یاکریم های ما الان 7 ساله که هرسال میان پشت پنجره اتاق لونه عشقشون رو بنا میکنن!!
چه جالب! 7 سال!
حس خوبی داره جدای از تمیز کردن هر روز بالکن
سلام
مادر منم هر روز همین کار رو انجام میده
تازه مادرم میگه به بچه هام غذا بدم یعنی یاکریم ها
ماهم پشت پنجره ی آشپزخونمون دوتاشو داشتیم که تخم گذاشته بودن ولی این زن پایینی اینقدر بهشون سنگ زد تا پرشون داد چون حیاط خلوت اونا همین زیر پنجره ی آشپزخونه ی ماست .
جوجه های یا کریم های ما خوراک گربه شدند.دیگه یاکریمی ندیدیم.
وای گلی چن روزه دو تا یا کریم اومدن تو اداره امون هی کیششون می کنیم هی میان منم یه خورده ترسو هی باید به همکارم التماس کنم بیاد بیرونشون کنه یکی نیس بهشون بگه آخه تو دستشویی اداره هم جای لونه سازیه امروز جلوی یه پسر بچه مجبور شدم دوباره صدای همکارم کنم داشت می خورد تو صورتم
خانه مامانم اینا میان توحیاط خلوت لانه میسازن بابام هم کمکشون میکنه گاهی هول میشن لونه راازون بالا میندازن پایین اما توخونه خودمون میان پشت کولرتوایوون هیچ وقت هم نمیتونم ببینمشون اما صداشون میاد خصوصا ظهرا
انگارنگران هستن نمیدانم چرا
ای جانم...
گلی...
نمیدونم چرا جدیدا با حیوون ها بیشتر حال میکنم تا آدما...
البته دور از جوون شما...
ولی واقعا حیوون ها خیلی بهترن...
آدما فقط خردت میکنن...بی احساس هستن
آپم بیا...
خیلی دوس دارم پرنده ها پشت پنجره ما هم بیان گلی
خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
.
.
.
خیلی دلتنگممممممممممممممممممم خیلی
خیلی قشنگه ادم با صدای پرنده از خواب بیدار بشه خیلی
یا کریم همونی هست که بهش میگن خر پرنده ها.؟
خدای یا کریم ها نگه دارت
منم یاکریم خیلی دوست دارم....یادش بخیر اول دبیرستان با سیما ربیعی (شیما بی نقطه!! یادته؟!) ظهرها یه یاکریمه میومد دم پنجره کلاس میخوند و ما صداش رو هی درمیاوردیم و میخندیدیم....صداش این بود:
"دی دی دی دیری دی دی"
وای گلییییی من از سرو صدا و کثیف کاریشون متنفرمممممممممم
اولی که اومدیم تو این خونه تو بالکنش لونه داشتن بعد ما میخاستیم پنجره اونجا رو ببندیم و کیپ کنیم ماهواره دیده نشه بعد دیکه مجبور بودیم کیششون کنیم بماند که خیلیی احمقنو به زور چیششون پنجره باز رو دید و رفتن بیرون:دی الانم با اینکه یه سال گذشته بازم میان پشت پنجره بالکن
دل به دل راه داره بدجوری
منم که فوبیای پرنده دارم ولی از دیدن یا کریم و خونه کردنش پشت پنجرمون کلی کیف میکنم...
از جونور و خزنده و پرنده و از جمله انسان خوشم نمیاد.
هووووووووم... خیلی حس خوبیه...
ما هم لونه داریم تو بالکنمون...
باید عکسشونو بذارم حتما...
اپارتمان قدیمی که بودیم هر روز واسه یاکریما گندم میریختیم اونقدر حیوونیاا عادت کرده بودن که اگه یه روز پنجره بسته بود و گندمی نبود اونقده نوک میزدن به پنجره و اعلام حضور میکردن که نگو ...ا....زن همسایه مورچه ی حیاط و بهونه کرد و داد و بیداد که روزیشون قطع شد ..راستش اینجام با اینکه محدودیتی نیست ولی یاد رفتارای اون زن که مییفتم وحشت ورم میداره ناخدا .....موجودای نازنینین ....محبت بهشون حکم صدقه رو داشت برااااام ...من از بچگی با این حیووناااای ناز مانوس بودیم یه وقتی همه ی تفریحمون این بود که شب بشه بشمریم چند تا یاکریم رو درخت مو حیاط شبو صبح میکنن یه شب به ۲۰ تا رسید نمیدونی اونشب چه ذوقی داشت ....این پستتت منو برد به ۲۰ سال پیش و به چند قدمی همین سالااااااااااا..... راستی خونه نو مبارک ....واسه منی که همیشه از وب گیلاسی میومدم اینجا سخت بود پیدا کردنت ولی خوب .....
خوش به حالت بانو!
من اینقدر یاکریم دوست دارم.
حیف پنجره مون لبه نداره
یاکریمای ما قهوی ای و ناز هستن
چند روز پیش جسد یکیو دیدیم که گربه خورده بودش
آفرین به تو خانوم مهربون که به فکر یاکریم ها هستی
بابای منم همیشه خرده نون هامون رو می ریخت توی باغ کلاغها بخورن. البته این کارو زمستونها می کرد که غذا گیرشون نمیاد.
خیلی یاکریم ها رو دوست دارم
سلام از وبلاگ بلاگفاتون میام چقدر اون ماجرای دکتر پسرعمه تون تلخ بود ... واقعا آدم میمونه چی بگه اصلا فکرش رو نمیکردم اینطوری باشه :(((
ایشالله که همیشه زندگی خوب و خوشی داشته باشید ... کار پسرتون تو بیدار نگه داشتنتون هم بامزه بود به عکسش هم میاد خدا واستون حفظش کنه ... شاد و موفق باشید و سالم
حس خوبیه. :) یا کریما خوبن، خیلی ناز و دوست داشتنیَن. از اون کفتر چاهیا طوسیا نیان که می زنن همه جا رو به هم می ریزن.
آخی نازی
منم یاد بچگی هام میفتم تو کرمان که خیلی یاکریم داشت
ولی تو شمال یاکریم نیست اصلاً
دیگه از این به بعد تو قم هم قراره کلی یاکریم ببینم
من هم ترجیح میدم برنج های مونده از شام رو برای یا کریم ها بریزم و با صدای بالهاشون که به پنجره میخوره فکر کنم که تنها نیستم
جالبه مدتی است که چند تا گنجشک هم پشت پنجره اتاقمون مهمون ما هستند. همسرم مدام براشون نون و برنج میریزه. اونا هم رفتند به دوستاشون خبر دادن. در طی روز چند بار غذاشونو شارژ میکنیم. خیلی حس خوبی میده. یواشکی به خوردنشون نگاه میکنیم و خیلی لذت بخشه.
همسرم اینقدر نگران غذاشون میشه که وقتی بیدار میشه اول میره پشت پنجره رو نگاه میکنه تا ببینه غذا دارند یا نه..
منم یاکریم ها رو خیلی دوست دارم خیلی معصومن
منم همیشه براشون دونه یا برنج می ریزم
حس خوبیه
سلام عزیزم شرمنده از اینهمه سوالهای من:
خوندن وبلاگ یک وکیل آدم و وسوسه سوالات حقوقی بپرسه بازم معذرت: پیرو قضیه ای که براتون تعریف کردم یه سوال دیگه برام پیش اومده 1:چون طرف مقابل ما خواستار مهریه از دادگاه شده است میخواستم بدونم که ما هم می توانیم در مقابل اجاره بهای 2 سالی که گروه مقابل در منزل پدری بودند را بگیریم؟ اگر میشود در این زمینه راهنمایی میخواستم.2:ثانیا ما برای دادن مهریه توافق داریم آیا برای فروش خانه احتیاج به نامه دادگاه است:3:نرخ محاسبه مهریه(مهریه پول است) چیست: اگر دفترتان کرج بود حتما حضوری خدمت می رسیدم.باز هم ممنون
تو کامنت پست بعدی جواب دادم.
ما توی خراسان بهشون میگیم : موسی کو تقی.
چون وقتی صداشون در میاد مثل این می مونه که دارن میگن: موسی کو تقی؟
آخی ما هم چند تا دوست یا کریم داریم هر روز صیح میان پشت پنجره مون خیلی دوسشون دارم
مدتی هست مادرم سرطان داره دکترا جوابش کردند، من چند وقتیه میرم خونه مادر تنهام، مادرم به من گفت یا کریم پشت پنجره لونه کرده هر روز میگفت تخم کردن جوجه هاش در آمدن برکن سلامتی میاره اگر طوریشون بشه آدم بد بخت میشه.. از من هی سوال میکرد جوجه شدن رفتن منم میگفتم. بله در صورتی که یکی از تخم بیرون آمد ه بود مرده بود یکی نه تخمش خراب شده بود و گندیده بود....!! بعد یکی هم چند روز بعد آمده بود تو بالکن خونه من جای دیگر مرده بود.. نمیدونم این حرفا چقدر درسته!!!