ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بر حاشیه برگ شقایق بنویسید
گل تاب فشار در و دیوار ندارد...
چه تلخ و غمناکه این شب. آخرین شب فاطمه(س) و علی(ع)
بعد از امشب چاه شنوای درد های دل خون شده علیست...
گلی نوشت: امشب انگار نه روضه می خواد و نه روضه خون. دلت رو فقط یه لحظه ببر به اون خونه ای که در نیم سوخته داره، مادر تو بستر بیماریه و بچه های کوچیکش با نگاه نگران کنارش...
التماس دعا
از بزرگی امشب شنیدم از امشب به بعده که نهج البلاغه پر میشه از اه...
آهی غریب خیمه زده در صدای تو/ « عجّـل وفات » می شنوم در دعای تو
گـیرم نگفته ای که چه شد، با شنیده ها/ دارم هلاک می شوم از ماجرای تو...
در عاشقی چقدر کم آورده ام عزیز!/ حس می کنم نیامده ام پا به پای تو...
از من فقط دلی ست که لبریز خون شده/ افسوس زخمی است ولی جای جای تو.......
جز اشک و بوسه مرهم دیگر نداشتم... با عاشقی دوا می سازم برای تو....
من زنده ام علیّ تو باشم، فقط همین/ بگـذار تا نفس بکشم در هـوای تو..
لبخند خسته ات را باور کنم اگر/ تکـلیف چیست با غم در چشم های تو؟
خاک حیاط خانه سزاوار بوسه نیست/ بر روی آن نباشد اگر ردّ پای تو.......
التماس دعا ...
التماس دعا گلی
التماس دعا
التماس دعا
دنیا پر از غم می شود وقتی نباشی دنیای ماتم می شود وقتی نباشی دیگر بساط کوچه گردی وغریبی کم کم فراهم می شود وقتی نباشی ان شیرمردی که علمدار خدا بود با چاه همدم می شود وقتی نباشی التماس دعا......
روز خیلی بدیه امروز..ار زمین اسمون داره میباره
امروز کودکان هم می دانند که مهدیه اسم مکان است و فاطمیه اسم زمان...
من اما منتظر روزی می مانم که مهدیه اسم زمان شود و فاطمیه اسم مکان!
یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه
سلام
انشالله در مکه مکرمه و مدینه منوره نائب الزیاره همه دوستان خواهم بود
خرم آن دل که بود در حرم دلدارش----- خنک آن دیده که دارد شرف دیدارش
جمله خانوم بازیگوش عالی بود.
ای ول.
یا جده ی سادات زهرای اطهر.
التماس دعا
التماس دعا
التماس دعا
الان جزو اون دسته ای هستی بانو که با همین دو خط روضه ات تونستی حداقل به اندازه ی بال مگسی " اشک " رو مهمون چشم های من کنی .
گلابتون بانو،
سلام.
یک سوال مشاوره ای دارم.
حدود 15 سال پیش پدرم از من وکالت بلاعزل گرفت. چون اجازه و جرات نداشتم که بیشتر بپرسم و ... اصلا حتی نمی دونم متنی که امضا کردم چی هست و شامل چه چیزهایی می شه. فقط می دونم که وکالت بلاعزل بود و به هدف کنترل خرید و فروش و ملک و املاک و این حرفها. من حتی یک کپی از اون وکالت نامه ندارم و اصلا یادم هم نمی آد که در کدوم دفترخونه تنظیم شده ( تهران ).
پدرم هشتاد سال دارند و کاملا هم هوشیار و سالم هستند. اما تحت تاثیر شرایط سنی و فلسفه زندگی و حالا یعنی من این همه سال زندگی کردم و دوییدم که چی و ... هر روز یک خوابی برای ملک و املاک خودش و حتی من می بینه.
نیتش بد نیست، اما طبق فرهنگ و تربیتش دختر را خیلی جدی نمی گیره و فکر می کنه که من نمی دونم باید چیکار کنم یا بلد نیستم یا ...
در ضمن من هم دورم و از دل برود هر آنکه از دیده ... اما بقیه که کنارشن را جدی تر می گیره و خب حرف هم بی تاثیر نیست. کنارش هستند و با زبون سعی می کنند خامش کنند.
طبیعی هست که من اول دارایی خودم و بعد هم دارایی پدرم که شرعا و قانونا من هم ازش سهم دارم برام مهم هست. من ایران زندگی نمی کنم و هر چند وقت یکبار با خبر تصمیمات پدر اعصابم به هم می ریزه و نگران این که بالاخره یک روزی با این وکالت بلاعزل دار و ندار من را به باد بده.
با شرایط فوق ( کپی ندارم، دفترخانه را بلد نیستم، پدرم سالم و عاقل است، وکالت بلاعزل است ) چطور می تونم این وکالت را باطل کنم؟
آیا اگر معامله ای در این شرایط با وکالت نامه مذکور صورت بگیرد قابل پی گیری و باطل کردن هست؟ آیا سن ایشون را می شه به عنوان یک فاکتور برای تصمیم گیری احساسی یا ... در دادگاه مطرح کرد؟
سلام
وکالت بلاعزل رو نمیشه باطل کرد. اسمش روش هست!
معاملاتی هم که پدرتون با این وکالتنامه از طرف شما انجام بدن صحیحه.
پیشاپیش از توجهتون سپاسگزارم.
البته من از کسی شنیدم که اگر بتوان جنون طرف را ثابت کرد، می شه باطل کرد. که خب این هم اصلا وجود ندارد که بخواهم اثبات کنم.