ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
هر سال تا محرم نیاد و پرچم های عزا رو نبینی و صدای روضه رو نشنوی، نمی فهمی دلت چه قدر مرده، چه جوری سرگردون و گم شدی تو روزمرگی ها و تکرار ها، که چه اندازه بد حالی. گوشه ی مجلس عزای امام حسین که می شینی، «السلام علیک یا ابا عبدالله» که می گی، روضه که گوش می کنی و اشک می ریزی، تازه می تونی خود گم شده ات رو پیدا کنی، سنگات رو با خودت وابکنی و ببینی کجای این دنیا وایستادی. اشک ها سیاهی های دلت رو می بره و سلام دادن هایی که حتما پاسخی هم داره، حالت رو خوب می کنه و پشتت رو گرم. دهه ی اول هر محرم که می گذره، انگار یه خود تازه درونت متولد می شه. خودی که پاک و مهربون و قرص و محکمه و باید مراقبش باشی که همین طور بمونه، به مدد امام حسین (ع)...