614

خورشت قیمه بار گذاشته ام برای ناهار، باز پیاز داغ فراوان، رب و پوره ی گوجه فرنگی سرخ شده، زعفران و هل و گلاب. برنج ریخته ام داخل پلوپز که یک کته ی فردا اعلا بسازم. شازده سبزی خوردن خریده و با بچه ها پاکش کرده ایم، شسته ام و گذاشته ام آبش برود. لیمو عمانی های خیس کرده را می ریزم داخل خورشت و حالم خوش می شود از عطر خورشت و برنج که فضای آشپزخانه و کل خانه را برداشته! بشقاب و قاشق و لیوان ها را می چینم روی میز آشپزخانه و کتری را آب می کنم برای چای بعد از ناهار. تا چند دقیقه ی دیگر باید همه را صدا کنم بیایند دور هم ناهار بخوریم. یک بعد از ظهر پنج شنبه ی آرام و دوست داشتنیست...