تعطیلات تمام

خدا رو شکر که این تعطیلات طولانی به خیر و خوشی تموم شد و به زندگی عادی برگشتیم! بنده به روال سال های اخیر در پایان تعطیلات نوروزی بسیار خوشحالم که دانش آموز, دانشجو و کارمند نیستم! هر چند که امسال مامان یه نیمچه دانش آموزم که امروز صبح کلی نازش رو کشیدم تا از خواب بیدار بشه و آماده برای مدرسه رفتن و همین باعث شد این خوشی چندین ساله ام تا حد زیادی از بین بره!

بر عکس هفته اول تعطیلات که از بی کاری و تو خونه موندن حوصله سربر شد, هفته دوم از گردش رفتن زیادی خسته شدیم! سه روز ناهار رو با دسته های مختلفی از فامیل تو پارک جنگلی خوردیم و یه روز بعد از ظهر هم رفتیم برای بازدید برج میلاد که به علت شلوغی بسیار از بازدید منصرف شدیم و بلیطش رو که شش ماه اعتبار داره نگه داشتیم تا بعدا سر فرصت بریم و ببینیم. باشد که در حالی که ساکن تهرانیم, برج میلاد ندیده از دنیا نریم!!!
خودم و شازده هر دو مریض شدیم. من خیلی ناغافل غدد لنفاویم چرک کرد و یه طرف صورتم به شدت ورم! دو تا آمپول و مقداری قرص نوش جان کردم تا بهتر شدم. بعدش هم شازده معده درد شدید ویروسی گرفت که هنوز هم خوب نشده. ساعت خواب بچه ها هم حسابی به هم ریخته و نمی دونم کی موفق می شم به حالت عادی برش گردونم!
امیدوارم اولین روز بعد تعطیلات رو خوب شروع کرده باشین و این که وبلاگستان از این سکوت و سکون بیش از حد دربیاد!

نظرات 8 + ارسال نظر
لیلی از شیراز شنبه 15 فروردین 1394 ساعت 11:37 ب.ظ

انشالله که امسال سال پرخیر و برکتی براتون باشه گلابتون جون.

ممنونم به همچنین.

مگهان یکشنبه 16 فروردین 1394 ساعت 12:14 ق.ظ http://meghan.blogsky.com

واقعاً دلم می خواست الان دانشجو نبودم و جالب اینجاست از وقتی خیلی بچه بودم به مامانم میگفتم مامان من اصلاً دوست ندارم وقتی بزرگ شدم و بچه دار شدم ، مجبور شم صبح ها بیدار شم بفرستم بچه رو مدرسه !
مامانم همیشه یادش میاد خنده ش می گیره میگه بعدم بهم می گفتی خیلی بیچاره ای مامان !
جالبه هنوزم پای حرفم هستم با وجود تمام عشقی که به بچه ها دارم ولی تصور بیدار شدن و فرستادنشون مدرسه خسته م می کنه

چه قدر عاقبت اندیش بودی!
واقعا کار سختیه اونم برای من که همیشه با زودبیدار شدن مشکل دارم!

مینا یکشنبه 16 فروردین 1394 ساعت 12:39 ق.ظ

سال خوبی داشته باشید ان شاالله در کنار خانواده صمیمیتون به نظرم خیلی باید سخت باشه بچه رو صبح فرستادن مدرسه من دخترم هنوز 3 سالشه فعلا راحتم ، ولی خواهرم دوقلو پسر داره کلاس دومند اونم میگه خیلی سخته

ممنونم به همچنین.
بله واقعا سخته! اونم برای کسی مثل من که عاشق خواب صبحه!

برای تو یکشنبه 16 فروردین 1394 ساعت 01:06 ق.ظ http://dearlover.blogfa.com/

سلام

وای پس من دو یک سالی دیگه کیف ببرم از اولین روز کاری که عجله ندارم برای بیدار شدن تا از سالهای بعد ...

من امیدوارم دوباره وبلاگستان رونق بگیره اما خوب تنها عید نیست این ارتباطات اجتماعیی روی گوشی ها هم خودش عامل مهمی شده در خلوت شدن

سلام
آره خوب لذت ببر!!!
امان از این شبکه های جدید

سمیه-تهران نوشت یکشنبه 16 فروردین 1394 ساعت 11:59 ق.ظ http://tehrannevesht.blogsky.com

سلام گلابتون بانو. می دونی که من خیلی دوست دارم شاید هم نمی دونستی:)
من تک تک پست هاتو می خونم اما واقعا فرصت نمی کنم نظر بگذارم حتی فرصت نمی کنم وبلاگ خودم رو هم آپ دیت کنم. این در گوشی بین خودمون باشه که من هر از گاهی میرم عکس هات توی شبکه های مختلف اجتماعی رو می بینم و کلی ذوق خهودت و بچه هاتو می کنم :)))
امیدوارم که سال جدید سال خیلی خیلی خوبی برات باشه پر از خنده و شادی و پول و هر چیز دیگه ای که خودت دوست داری بهشون برسی. مراقب خودت باش

سلام
خیلی ممنونم از لطف و محبتت!
به همچنین دوست عزیز!

دلارام یکشنبه 16 فروردین 1394 ساعت 12:36 ب.ظ http://femo919.blogfa.com/

سلام سال خوبی داشته باشی اول سال چرا همه مریض شدن خدایا

سلام.ممنون.
چه می دونم خدا به خیر بگذرونه!

زهره خاموش یکشنبه 16 فروردین 1394 ساعت 02:30 ب.ظ

سلام
سال نو مبارک

سلام
ممنون.

نوا یکشنبه 16 فروردین 1394 ساعت 04:17 ب.ظ

یکی از سختترین کارای مادری کاریه که خوت بهش اعتقادی نداری ولی مجبوری انجام بدی همین صبح بیدارکردن خدایی من خیلی دوستش ندارم ولی مجبورم

اتفاقا من به مادری کردن خیلی اعتقاد دارم! اما واقعا کار سختیه. اون صبح زود بیدار شدن رو که نگو!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد