ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
حالا یک سال و دو روز از وقتی که این پست رو نوشتم می گذره. پستی که دعا کردم آخرین پست قبل از زایمانم باشه! پستی که با یه حس شیرین, بغض و اشک نوشتمش و هنوز هم خوندنش منو می بره به حس و حال خاص و غریب اون روزای انتظار و اشک به چشمام میاره...
امروز یک سال از روز تولد تو می گذره, از یکی از شیرین ترین و خاص ترین روزهای عمرم! از اون لحظه ای که صدای گریه ات رو برای اولین بار شنیدم و به اصرار خودم لای یک پارچه سبز گذاشتنت تو بغلم و بی اغراق حس کردم یه تکه از بهشت خدا اومده تو آغوشم. از اون روز بارها و بارها خدای مهربونم رو به خاطر این هدیه بی نظیرش شکر کردم و می دونم که هرگز نمی تونم از عهده شکر کامل این نعمتش بربیام.
زندگی با اومدن تو چه قدر قشنگ تر شد! خیلی بیشتر از حد تصور و انتظارم! تو با اومدنت دنیامو شیرین تر کردی و رنگی تر! با تو مادر بودن رو از اول دوره کردم, این بار دقیق تر و کامل تر, و با آرامش و لذت بیشتر, خیلی بیشتر!
بودن تو, تمام افکار و نقشه هایی که سال ها زندگیم رو, روی مبنای اون ها گذاشته بودم خیلی نرم و لطیف خراب کرد و یه زیر بنای نو براش ساخت. منِ خانوم وکیل رو تبدیل کرد به یه زن خانه دار و یه مادر تمام وقت که برخلاف زمان خونه نشینی سابقم, این بار خوشحالم و راضی!
تو یک سال بزرگ شدی و من چندین سال! روز تولد تو برای من هم یک تولده. تولد مادری که سعی می کنه صبور تر باشه و پخته تر. مادری که به خاطر وجود بچه هاش, علی رغم تمام مسئولیت ها و محدودیت ها, خیلی خیلی راضی و شاکره و با تمام وجود می خواد لحظه لحظه روزهای بچگی تو و برادرت رو زندگی گنه!
تولدت مبارک پری کوچولوی من!
با بهترین آرزوها...
من و دخترم, یک سال پیش:
تبرییییک می گم ، کلیییییی
ممنونم.
سلام
اینو...
جیگرشو.
ان شاءالله جشن عروسی گل دختر.
عزیزدلم
خدا حافظش باشه
ماشاءالله لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم
سلام
ممنون از لطفت.
تولدش مبارک باشه عروسش کنی ان شاال..
سلامت باشین.ممنون.