محرم نامه

یک تفاوت مهم دهه اول محرم امسال با سال های قبل, شرکت تو مراسم شیر خوارگان حسینی با بچه ها بود. از محرم پنج سال پیش که گل پسر چهارماهه بود دلم می خواست به این مراسم برم, اما نمی دونم تنبلی بود یا توفیقشو نداشتم. اما امسال نیت کردم که حتما برم و رفتم به عنایت امام حسین(ع) و البته که روضه حضرت علی اصغر(ع) میون اون همه بچه شیر خواره سوز و گداز خاصی داشت و عجیب دل رو می سوزوند... کار قشنگی که تو اون مراسم انجام شد پیمانی بود که مادرها در حالی که بچه های کوچیکشون رو روی دست گرفته بودن, با امام زمان(عج) بستن و بچه هاشون رو نذر قیامشون کردن.

خدایا کی میاد زمانی که بتونیم نذرمون رو ادا کنیم؟؟؟



مراسم پنج روزه روضه خونه پدری هم شکر خدا به خوبی برگزار شد. این مراسم تا حالا خیلی برکات داشته و مشکلات زیادی رو از سر خانواده برداشته. خیلی ممنونیم از لطف امام حسین(ع) که چندین ساله توفیق برگزاری مجلس عزاشون و خدمت تو این مجلس رو بهمون عنایت کرده...


روز تاسوعا رو نیت کرده بودم برم یه مجلس جدید که تا حالا نرفتم. بلکه یه چیز تازه ای نصیبم بشه و همین شد که صبحش وقتی بابا داشت می رفت هیاتی که همیشه می ره و خیلی از فضایل و کرامات سخنرانش تعریف می کنه, یهو بگم منم میام و زیر بارونی که بعد مدت ها بی آبی و خشکسالی اون روز به شدت می بارید, با بچه ها بریم و صحبت هایی از رابطه خاص حضرت اباالفضل(ع) و امام حسین(ع) بشنوم که واقعا روحم رو تازه کنه و بیشتر باورم بشه که فقط کافیه بخوای و نیت کنی تا برکت از جانب امام حسین(ع) به سمتت سرازیر بشه...


و محرم بیشتر از هر چیز زمان شکره. شکر بسیار خدا برای این که محبت فرزندان پیامبر(ص) و خصوصا امام حسین(ع)  رو تو دل های ما قرار داد و توفیق شرکت در مجالس عزاشون رو. گریه بر امام حسین آب حیاته و اگر که نبود قطعا دل هامون می مرد. الهی هر گز نیاد روزی که خدا این محبت رو از دل های ما برداره...