راه حل های بهتری پیدا نکرده!

گل پسر با ذوق و هیجان: "مامان! یه مورچه اومد تو اتاقم, خوردمش!"

من با تعجب: "خوردیش؟؟؟!!!"

_ "آره!"

_ "مگه مورچه رو می خورن؟!"

_ "پس چی کارش می کنن؟!"

_"مورچه که خوردنی نیست."

_"خوب من دوست نداشتم مورچه تو اتاقم باشه, خوردمش!!!"



صبح هنوز یک ساعت از رفتن شازده نگذشته که گل پسر با حالت غصه داری می گه:" دلم برای بابا تنگ شده!"

_"بابا که تازه رفته! حالا شب میاد."

_ "بهش زنگ بزن بگو زود بیاد."

_ " باشه. کارش که تموم بشه میاد."

_ "می خوام خیلی زود بیاد, با موبایلش بازی کنم!!!"

_ "پس بگو دلم برای گوشی بابا تنگ شده!" (البته اینو تو دلم می گم!)



گل پسر بعد از دیدن کارتون از شبکه پویا در حالی که حوله حمومش رو مثل شنل انداخته پشتش و چند تیکه خنزر و پنزر به خودش آویزون کرده:

_ "مامان! من می خوام اسممو عوض کنم!!!"

_ " چی می خوای بذاری؟!"

_ " پَتِ قهرمان!!!" , "به بابا هم بگو اسممو عوض کردم!"

و مشغول پریدن روی مبل ها می شه, هر چند به عقیده خودش داره پرواز می کنه!!!

(چرا مسئولین نظارت نمی کنن چی از تلویزیون پخش می شه؟! حالا قهرمان داستان شنل نداشته باشه و پرواز نکنه, نمی شه؟! جدا از بحث قهرمان پروری کاذب و تاثیرات مخرب این مدل برنامه ها, من تازه یه ساله مبل هامو عوض کردم!!!)



گل پسر در حالی که از بیرون اومدیم و تو ماشین خوابش برده بوده و ناچارا بلند شده و گرسنه هم هست و هر چی بهش می گیم بیا شام بخور نمیاد:

"زنگ می زنم به پلیس بیاد دستگیرتون کنه, دیگه مامان و بابا نداشته باشم, خیالم راحت بشه!!!"




نظرات 33 + ارسال نظر
شیما یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 11:22 ب.ظ http://midwife21.blogfa.com

پس گل پسر هم به جمع ما مورچه خوارها پیوسته...
این پت قهرمان مارو اذیتش نکنید که میخواد از دستتون راحت شه...
چه شیرینه

آره اتفاقا یاد تو افتادم!
باور کن ما اذیتش نمی کنیم. اون ما رو اذیت می کنه!

ارغوان یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 11:32 ب.ظ http://www.bakhtyar.blogsky.com

بیخود اسم بچه های این دوره رو نذاشتن گودزیلا‏!والا...پسرها که هیولا هستن برا خودشون.کیان من از الا داغون کرد رفت پی کارش تمام زندگی رو.تا بعد چی بشه الله اعلم

گودزیلا؟!
حالا این همه بلا سرمون میارن خدا کنه بچه های خوبی بشن و موفق باشن.

کوثر یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 11:40 ب.ظ http://manare.blogsky.com

سلام
واقعا! این تلویزیون یک چیزهایی نشان می دهد که...
یادم هست بچه بودم، خیلی دلو می خواست مثل اون آدمک اول تیتراژ صدا وسیما بشوم با آن دست وپاهای باز
هیچ وقت هم نشد...
موفق باشید

سلام
چه آرزویی!

شادی یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 11:56 ب.ظ http://shadi2022.persianblog.ir/

حالا خودمونم اون موقعا کارتون میدیدیم میخولستیم مثل اوناباشیم .من که خودم یه گروه دونفره هم داشتم .دوتاداداشاممحله رو ذله کردیم

آره خوب! ولی خدایی من بچه آتیش پاره ای نبودم!

asal دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 08:04 ق.ظ http://hezaroyekshab-asal.blogsky.com

ای جانم...من عاشق این جور بچه هام..به بچه خواهر شوهرم از همون کودکی یاد داده بودم تا اذیتش می کردن مامان باباش،می گفت می رم با عسل یونیسف ازتون شکایت می کنم...اینقده حال می داد که نگوووووووووووو

یونیسف؟! اون دیگه بین المللی کار می کرده!

مهرناز دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 09:14 ق.ظ http://rahadarbad90.blogfa.com/

عزیز دلم...

پرنده گولو دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 09:35 ق.ظ

ما هم کلی با حنا مشکل داریم سر این کارهاش!

از دست این بچه ها!

زهره خاموش دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 10:03 ق.ظ

از این اتفاقا تو خونه ماهم میافته

فرهاد دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 11:58 ق.ظ http://an-rozha.blogsky.com/

سلام
خوبی؟ خوشی؟ خوشحالی؟ انشالله که باشی
از وبت خوشم اومد پر مطلب بود
دوس داشتی به منم سر بزن
خوشحال میشم تبادل لینک کنیم و دوست وبلاگی باشیم.
مرسی

انشرلی دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 12:27 ب.ظ http://anne-gilbert.blogsky.com

عزیزمی.یه اسفند براش دود کن

خانم اردیبهشتی دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 12:30 ب.ظ http://mayfamily.blogsky.com

سلام
پسرک ما وقتی خیلی از دستمون مثلا عصبانی بشه میگه از خونه من برید بیرون!!!!!!!!!!!!!! خدا به داد 30 سال دیگه برسه!

سلام
دستش درد نکنه!
واقعا خدا بهمون رحم کنه با این بچه های نسل جدید!

حکیم بانو دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 01:34 ب.ظ

عجب ماجراهایی با گل پسر داری.


حالا اینا فقط یه گوشه کوچیکشه!

زهرا دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 01:40 ب.ظ

ای جانم گل پسر، کلی به ماجراهای گل پسر خندیدم ، چه عالمی دارند برای خودشون، حالا گل دخترت هم مونده با ماجراهاش. بچه ها رو عشق هست. دوسشون دارم خیلی


خدا رحم کنه با ماجراهای خانوم کوچولو!

انار دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 04:13 ب.ظ http://ladypomegranate.persianblog.ir

میگم حالا اگه کار از کار گذشت و پلیس اومد بردتون ، خبر بده ما سند بیاریم براتون !
والا ! بچه چی کار کنه خوب ، هی میگید بیا شام بخور !

قربون تو رفیق بامعرفت!

همینو بگو! چه پدر و مادر بدی هستیم ما!

فلفل دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 07:02 ب.ظ http://felfelane.persianblog.ir

خیلی باحالهمنم زرت و زرت اسم عوض میکردمبچه بودم

نبات دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 08:33 ب.ظ http://unman.persianblog.ir/

فروغ(ردپاهایم) دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 11:59 ب.ظ http://raddepahayam.blogfa.com

من عاشق این گل پسرتم
ممورچه رو خورده!!
ای جان

سمیه-حسابدار سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 08:15 ق.ظ

گلی جونم...آخییییییییییییییییییی!نازی!خدا برات نگهش داره!!!!!!!!!!!

هدیه سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 08:39 ق.ظ http://hadyeh.persianblog.ir

واقعا مورچه رو خورده؟؟؟

بله!

پروانه سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 08:52 ق.ظ http://margazideh.blogsky.com/

بچه ام شیرین شده

گلابتون سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 10:35 ق.ظ http://golabetoon.blogfa.com

حق داره بچه من خودمم کوچیک بودم همه ش دلم میخواست جای جودی آبوت و پرین و آن شرلی باشم.....

مدامم یه تور مینداختم روسرم عروس بازی میکردم!!

مورچه رو خورد واقعا؟ دچار عوارض بعدی نشد؟!

آره خوب ولی نه جوری که اثاث خونه رو داغون کنیم!
نه عوارضی پیش نیومد!

دلارام سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 10:48 ق.ظ http://femo919

کاش به جای تلوزیون سرگرمی دیگری داشتیم

داریم!

سمانه سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 11:17 ق.ظ http://weroniika.blogfa.com/

سلام
تجربه تمام موار توی خونه خودمون داشتم جزء مورچه خوردنشُ
خدا حفظش کنه کلی خندیدم

سلام.ممنون.

م سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 05:12 ب.ظ

پسرک شما به شدت استعداد قاضی شدن داره
میگی نه؟ یه کم آرا رو به یاد بیار !
قضات زمونه ما با قدرت و حق به جانب و البته با مزه رای صادر میکنند

وای نه! قضاوت؟!

بلورین سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 05:55 ب.ظ http://boloorin.blogsky.com/

مورچه رو حالا واقعا خورده یا داشته فیلم می اومده؟
ولی اگر خورده باشه خیلی با نمک می شه ها...این بچه ها ماشالا خیلی شیرینن...از طرف من گل پسرت و یه ماچ گنده کن...
...
انگار این فیلما روی بچه های حالا بیشتر از دوره ماها تاثیر می ذاره ...معلوم نیست چی تو بچه های حالایی تغییر کرده که اینقدر نسخه هاشون با ماها فرق داره

نه واقعا خورده بوده!

من و دخملی سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 09:03 ب.ظ

اینم از دردسرای پسر داشتنه گلی

یعنی دختر این دردسرها رو نداره؟!

سمی چهارشنبه 21 اسفند 1392 ساعت 12:06 ق.ظ http://rosequart.persianblog.ir/

ای وای من مورچه خوردنش خدا بود...خدایی باید چلوندش

صبا چهارشنبه 21 اسفند 1392 ساعت 12:19 ق.ظ

ای جاااااااااااااااان یاد کارتون مورچه خوار افتادم

حالا چه مزه ای بوده مورچه هه

خودت خوبی گلی جان ؟ روبراهی؟ گل دخترت چطوره؟

نمی دونم مزه اش چه جوری بود!
الحمدلله. خوبیم

ادیب چهارشنبه 21 اسفند 1392 ساعت 10:48 ق.ظ http://19paknevis.blogfa.com/

ای جان

ابان چهارشنبه 21 اسفند 1392 ساعت 11:31 ق.ظ http://abanam.blogfa.com

یعنی دلم باری مبل تون سوخت ...

منم!

یک تجربه ساده پنج‌شنبه 22 اسفند 1392 ساعت 09:38 ق.ظ http://http://ektajrobeh.blogfa.com/

خدا حفظش کنه.

سلامت باشی.

مگنولیا جمعه 23 اسفند 1392 ساعت 12:10 ق.ظ http://www.myacorn.blogfa.com

عزیزم ماشالله چقدر شیرینه. از طرف من ببوسش لطفا.

ابراهیم شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 04:10 ق.ظ http://www.namebaran.blogfa.com/

پس ماشا الله حسابی با مزه شده
آره موافقم که این کارتون های امروزی خیلی دارند تاثیر های منفی روی بچه ها می گذارند و بسیار خطناک شدند

کارتون خوب کم شده. همون قدیمی ها بهتر بودن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد